به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، روزنامه حامی دولت ابتکار از وضعیت خطرناک شبکه بانکی گزارش داده است: اقتصاد ایران روزگار ناخوشی دارد. نشانههای ناخوشی کسب و کار ایرانیان را در رفتار و گفتار دولت، بخش خصوصی، منتقدان و شهروندان میتوان دید
چرا این گونه شده است؟ پیامدهای این ناخوشی بر آینده این مرز بوم کدام است؟ چه میتوان انجام داد تا این پدیده ناخوش در بستر مرگ نیفتد؟ از کدام نقطه باید شروع به درمان کرد؟ اینها پرسشهایی هستند که باید به آنها رسیدگی شود و مرجع رسیدگی نیز در حال حاضر نهاد دولت و پس از آن سایر قوای رسمی و نهادهای قدرتمند هستند. آنچه درباره گام اول برای درمان بیماریهای گوناگون کسب و کار ایرانیان میتوان نوشت بدون چون و چرا شبکه بانکی و نظام بانکی است.
نظام بانکی ایران اگرچه همواره کانون دردسر بوده و هست که ریشههای آن باید شناخته شود اما بدتر شدن حال و احوال این شبکه بانکی به دستورهای اکید رییس دولت وقت در سال 1385 برمیگردد که در شرایط رشد نرخ تورم شبکه بانکی را مجبور کرد نرخ بهره را کاهش دهند. در آن سال نوعی فرار از بانکها از سوی صاحبان پسانداز دیده شد. در سال 1391 نیز دو فرآیند رکود اقتصادی و تشدید تحریمها موجب شد بانکها به مثابه موتور شتابدهنده تامین مالی در جهتی نامطلوب حرکت کنند.
روزگار امروز شکبه بانکی این گونه است که 60 درصد از دارایی آنها در چند جا قفل شده و اجازه حرکت ندارند، برخی نهادهای پولی و بانکی غیرمجاز با شتاب در حال جذب سپردههای شهروندان هستندو بانکها را به مسابقهای نابرابر فراخواندهاند، دولت از یک طرف آنها را ناچار میکند نرخ بهره پایین به سپردهگذاران بدهند از سوی دیگر اوراق بدهی با نرخهای سود حتی تا 9 درصد بالاتر منتشر میکند، بانکها برای زنده ماندن راهی جز دادن نرخ بهره بالا حتی به صورت نامریی به سپردهگذاران ندارند... بانکهای ایران بدون تردید اکنون بمب ساعتی شدهاند که زیر ساختمان اقتصاد ایران نصب شده و هر لحظه به سوی انفجار میروند. انفجار این بمب ساعتی میتواند نه تنها شبکه بانکی بلکه بازار سرمایه، بازار کالا و سایر بازارها را از حالت تعادل ناپایدار فعلی خارج و به جهنمی تبدیل کند که خاموش کردن آن کار هر کسی نیست.
در مسیر خنثی کردن بمب ساعتی بانکها چند راه وجود دارد که بهترین آنها کاهش هزینهها، سپس افزایش درآمدها و پس از آن افزایش پوشش ریسکهای انباشت شده است. دور شدن از جنگ قیمتی که می تواند شبکه بانکی را به بازی پانزی نزدیک کند، باز کردن یخ قطور دارایی بانکها، ساماندهی بدهی دولت به بانکها و... نیز در این مسیر قابل پیشبینی هستند.
اگر امروز نتوانیم این بمب ساعتی را در شرایط فعلی بیاثر کنیم و اقتصاد ایران را از منطقه خطر دور نگه داریم فردا دیر خواهد شد. یک راهحل متصور که اکنون در ذهن برخی مدیران و مسوولان پدیدار شده این است که بانکها را همانند اواخر دهه 1350 دولتی کنیم که این به معنای پذیرفتن ورشکستگی بانکداری ایران است. شبکه بانکی ایران همان بمب خطرناکی است که میتواند حتی بدتر از تحریمهای اقتصادی در کمترین زمان اقتصاد ایران را با خطر آتشسوزی مهیب مواجه کند.
بانكها بايد در سال ۱۳۶۲ پاكسازي ميشد(مثل ارتش)