یلدا شبی است که تنها یک دقیقه از شبهای قبل و بعد از خودش طولانیتر است، اما نقش این یک دقیقه در آیین سرزمینهای ایران بسیار عمیق و موثر بوده است.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، ایرانیان و همه مردم سرزمینهایی که در حوزه فرهنگ ایرانی زندگی میکنند، شب آغاز فصل زمستان را در یک دور فصلی از دور کیهانی طبیعت در زمان گردش فصل پاییز به فصل زمستان جشن میگرفته و میگیرند. نقش و تأثیر این فراگشت طبیعی در حیات اجتماعی و اقتصادی مردم با واکنشهایی گوناگون به صورت رفتارهایی آیینی ـ نمادین باز نمایانده میشوند. در این رفتارهای آیینی، شب آغاز فصل زمستان که به اصطلاح آن را «شب چلّه» و «شب یلدا» مینامند، به شیوههایی رمزگونه همراه با نمودهایی که ناظر بر تداوم زندگی در کل جامعه است، جلوه مینماید. برخی از خوراکیهای شب یلدا با توجه به اقلیم و فرهنگ اقوام ایرانی تعیین میشد.
یلدا در شمیران و تهران
مطابق واژهشناسی که در رابطه با کلمه تهران و شمیران صورت گرفته، میبینیم که تهران منطقه گرم انتهای کوههای البرز بوده که ۴ محله عودلاجان، سنگلج، چالمیدان و بازار را در برمیگرفت. در حالی که شمیران منطقه سردسیر کوهپایه البرز بوده است. شم در لغت به معنای سرد است و شمیران یعنی جایگاهی سرد. شمیران از پس قلعه در جوار کوههای البرز آغاز میشد و لواسانات و دماوند را در برمیگرفت. مناطقی بسیار کهن و بسیار مهم که حدود۵ هزار سال قدمت دارد. بین این منطقه و تهران منطقه میانهای است به نام شمیران که اکنون جزو شمال تهران محسوب میشود.
آیین شب یلدا در تمام پهنه گسترده ایران یک شکل برگزار میشد، اما اقوام ایرانی با توجه به فرهنگ و محیطزیست خود به آن شکل ویژهای میدادند. شمیران دارای فرهنگ خاص کوهستانی بوده است. از نگاه اسطورهای بسیاری از اسطورههای ما در البرز مرکزی شکل گرفته که اوج آن اسطوره رها کردن تیر از کمان از سوی آرش کمانگیر و مشخص شدن مرز ایران و توران است.
شمیران هم به دلیل واقع شدن در این محدوده از ویژگیهای خاصی از جمله کشاورزی و تولید میوه برخوردار بوده است. آب و هوای خوش و وجود رودخانهها و قناتها نیز باعث ایجاد باغهای بسیاری در شمیران بود. آب گوارای رودخانههای جاری از البرز و به دنبال آن قناتها هم نیازهای مردم را برطرف میکرد و هم باعث پربارتر شدن باغهای میوه میشد. میوههایی که زینت بخش سفره شب یلدا میشد. سیب شمیران در شب یلدا حتما یکی از میوههای روی کرسی اهالی شمیران است. شب یلدا برای شمیرانیها بسیار پرشورتر برگزار میشد. زیرا شاهد بارش برف بودند و معمولا برف زیادی در حیاط خانهها مینشست.
در شمیران از برف سوم به بعد، برف دستنخورده را در کاسه میریختند و با شیره میخوردند. شیره رایجترین شیرینی فصل زمستان بود که برای تعادل۴ طبع صفرا، سودا، بلغم و دم در فصل زمستان خورده میشد. یخ در بهشت و لرزانک هم از خوراکی فصل زمستان و شب یلدا بود. هل و گلاب با نشاسته جوشانده شده که هم عطر خوبی دارد و هم طعم خوشی. یکی از رایجترین خوراکهای فصل زمستان، آش بود که در روستاهای مختلف شمیران از میوههای خشکشده در آن میریختند، مثل آلوچه. آش کوفته سماق، آش انار، آش شوربا و آش آلو معمولا در فصل زمستان پخته میشد و در کنار شام شب یلدا هم بود. امروزه شمیران و تهران تقریبا یکی محسوب شده و با یک الگوی رفتاری شب یلدا را سپری میکنند.
قرنها است که مردم تهران، آغاز زمستان را که برابر با شامگاه سیام آذر و بامداد یکم دی است به نام شب یلدا یا شبچله بزرگ میشناسند.
شب یلدا از دید مردم آن ایام، مظهر غلبه تاریکی و تباهی بر روشنایی بود، چراکه فردای شب یلدا، خورشید بهعنوان نماد روشنایی دوباره متولد میشد.
آجیل شب یلدا نیز از دیگر تنقلات تهرانیها بود که ترکیب آن نشانی از اعتقاد و تجربه اهالی تهران قدیم به خواص گوناگون میوههای خشک شده بود که بهعنوان «آخشیج» (تضادها) کاربرد داشت.
خراسان
در ادبیات خراسان واژه یلدا بهکار برده نشده، بلکه در تمام ادوار تاریخی تا آنجا که اسناد شفاهی و مکتوب وجود دارد، شب چله یا چلهنشینی بهکار رفته است. در این شب طولانی آیینها و مراسم خاصی وجود داشته که به آن شب چراغانی یا شب چراغ میگفتند. از آنجا که هر میهمانی برای رفتن به شبنشینی، چراغی را همراه خود میبرده و به دلیل فراوانی چراغها عبارت چهلچراغ که نشانه کثرت است، بهکار میبردند.
تهیه شیرینی کف یا کفزنی یکی از آیینهای شب چله در منطقه جغرافیایی قهستان و خراسان قدیم است. کف یک نوع شیرینی یا شربت سنتی است. یکی از آیینهای ویژه شب چله در استان خراسان رضوی و خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است.
در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را برای ساعتها هم میزنند تا به صورت کف سفت درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف و سپس سفت شود، که خشک شده آن مانند گز اصفهان میشود. کف آماده شده در پایان با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها مجاز هستند با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
یکی دیگر از جشنهای ایرانی چلهتموز است که عکس چله زمستان است و آن طولانیترین روز سال است که هنوز هم در خراسان جنوبی گرامی داشته میشود.
اصفهان
شب یلدا (شب چله) در شهرستان دهاقان اصفهان مانند سایر مناطق ایران فامیل و بستگان به خانه پدربزرگها یا مادربزرگها میروند و دور هم پای کرسی جمع میشوند. صاحبخانه هم با آجیل و میوه از مهمانها پذیرائی میکند. آنها تا پاسی از شب و گاهی تا نزدیک صبح مینشینند، شاهنامه میخوانند و فال حافظ میگیرند. بزرگترها داستان یا خاطره نقل میکنند. تازه دامادها با هدیه یا خوانچه به خانه عروس میروند. آجیل شب یلدا، کشمش، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو یا برگه گلابی، جوزقند و انجیر و خرما است. میوه شب یلدا هم انار، هندوانه، سیب، گلابی انباری است. همچنین نوشیدنی شب یلدا بهطور معمول چای و شربت و چنانچه برف باشد، مخلوط برف و شیره انگور هستند. غذای شب چله چنانچه مقدور باشد پلو ماهی و در غیر اینصورت یکی از غذاهای محلی مانند کوفته، گندی، دلمه، چرب و شیرین یا غیره است. در گلپایگان، بهخصوص در بعضی مواقع که مادربزرگها در آوردن تنقلات تأخیر میکنند، کوچکترها شعر «هرکه نیارد شبچره، انبارشو موش بچره» سر میدهند، تا مادربزرگ در آوردن «شبچره» تعجیل کند.
آذربایجان (شرقی و غربی)
در خطه شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانه تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانه عروس میبرند.
کردستان
در کردستان نیز مانند سایر مناطق کوهستانی ایران این آیین تاریخ کهنی دارد که به همان نام قدیمیش «شو چله» خوانده میشود و در شهر سنندج مرکز استان کردستان از قدیم اکثر خانهها غذای دلمه و نان سنگک برای پذیرایی از مهمانها آماده میکنند و این به صورت سنتی در این شهر تبدیل شده است.
بوشهر
مردم استان بوشهر نیز همچون دیگر ایرانیها، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. هندوانه در شب یلدا در بوشهر کاربرد زیادی دارد.
دشت گرگان
در استان گلستان شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته میشود.
در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دورهمنشینی پیرامون کرسی و خواندن فال حافظ و فردوسیخوانی و نقلاندازی (داستانهای شفاهی) به خوردن تنقلات و میوهجات خصوصا میوههای باغی و جنگلی از قبیل هندوانه، انار، لیمو و پرتقال، ولیک و کندس و شیرینیجاتی مانند مَت و کَسمَک میپردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستانهای بزرگترها، شب را به صبح میرسانند و معتقد هستند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.
فارس
شیرازیها به شب یلدا شبچله میگویند و در این شب که طولانیترین شب سال است، مراسمی خاص دارند، شیرازیها زمستان را بدینترتیب قسمت میکنند:
از اول دی تا دهم بهمن را چله بزرگ از دهم بهمن تا اول اسفند را چله کوچک و از اول اسفند تا آخر اسفند را چله پیرزن میگویند. همچنین چهار روز آخر چله بزرگ و چهار روز اول چله کوچک را (چهارچهار) میگویند که اوج سرما را در این ٨ روز میبینیم.
سفره مردم شیراز مثل سفره نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیها است. غذای ویژه شیرازیها در شب یلدا هویجپلو به همراه کشمش، مغز گردو و رب است.
فال کلوک در شیراز
در شبچله بعضی خانوادهها فال کلوک میگیرند؛ کلوک کوزههای دهنگشادی است که در آن روغن شیره، رب انار یا ترشی میریزند. روی کوزه بالعابی سبز پوشیده شده است.
این فال ویژه خانمها است، رسم است که کلوکی به میان مجلس آورده و هریک از زنان نشانهای در کلوک میاندازند، آنگاه دختربچهای جلو آمده، دست در کلوک کرده، یکی از اشیای داخل کلوک را بیرون میآورد و به دیگران نشان میدهد. سپس زنی باسواد ترانههای محلی را میخواند و هرکسی از ترانه مخصوص به خودش نتیجهای میگیرد، بهجای ترانههای محلی بعضی از اشعار حافظ استفاده میکنند.
خوشا امشو که مهمون شمایم
کبوتروار در بوم شمایم
ترشرویی مکن بر روی مهمون
خدا دوند که فرداشو کجایم
البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شده است.
همدان
در همدان شب یلدا فالی با نام فال سوزن میگیرند. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند، شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقه است، در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مویز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این شهرستانها است. همچنین در آجین میوه و تنقلات برای دختری که نامزد شده از طرف خانواده داماد برده میشود و این از رسوم قدیم به جامانده است.
استان اردبیل
در اردبیل رسم است که خانوادهها شب یلدا دور هم جمع میشوند و تا پاسی از شب با هم شبنشینی میکنند. هندوانه، انار، پرتقال، تخمه، ماهی پلو و… از جمله خوراکیهایی است که در استان اردبیل مرسوم هست، و در شب یلدا برای تازهعروس هندوانه تزئین میکنند و به همراه هدایای دیگر از طرف خانواده داماد فرستاده میشود.
گیلان
در گیلان هندوانه را حتما فراهم میکنند و معتقد هستند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد، در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» (آو= آب و کونوس = ازگیل) یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اتاق میگذارند.
ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند. در گیلان در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند، رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند. در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقد هستند، باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میشود.
خوزستان
شاید بیشترین وانتهای حامل هندوانه، شب یلدا در اهواز دیده شوند. در بسیاری از نقاط این شهر، وانتبارهای حامل هندوانه و خربزه دیده میشوند که مردم را به خرید آن دعوت میکنند و شور و حال خاصی میان مردم این شهر برای برگزاری آیین شب یلدا به وجود میآورند.
غیر از اهواز، دزفول هم از شهرهای استان خوزستان است که بیشترین خرید و فروش هندوانه در آن دیده میشود. چلهنشینی جایگاه ویژهای بین مردم دزفول دارد؛ دزفولیها این رسم به جامانده از نیاکانشان را جزو لاینفک آدابشان میدانند.
مردم خوزستان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند. به خانه بزرگترها رفته و دور هم جمع شده و شب را به شوخی و خنده می گذرانند. آجیل، هندوانه، انار، شیرینی و خرما و لبو وآش وشیرینیهای مختلف از جمله خوراکیهای این آیین کهن است.
قزوین
مردم استان قزوین نیز، همچون دیگر هموطنان ایرانی، این آیین کهن را با رفتن به خانه بزرگترها میگذرانند. به عقیده بزرگترها، آوردن میوههای مختلف خشک و تر و میوههای سرخفام، که به «شبچره» معروف است، همراه با خوراکیهای دیگر شگون دارد و زمستان پربرکتی را نوید میدهد. در میهمانی شب یلدا، که همه دور هم جمع میشدند، مادربزرگها نقش محوری داشتند. در این شب، اغلب مردم قزوین با خوردن سبزیپلو با ماهیدودی و سپس هندوانه، انار، انواع تنقلات ازجمله کشمش، گردو، تخمه، آجیل مشکلگشا و انجیر خشک، شبنشینی خود را به اولین صبح زمستانی گره میزنند. به عقیده مادربزرگهای قزوینی، اگر در این شب ننهسرما گریه کند، باران میبارد؛ اگر پنبههای لحاف بیرون بریزد، برف میآید؛ و اگر گردنبند مرواریدش پاره شود، تگرگ میآید. یکی دیگر از آداب و رسوم «شب یلدا»، فرستادن «خونچه چله» از سوی داماد بهعنوان هدیه زمستانی برای عروس است.
در این خونچه، برای عروس پارچه، جواهر، کلهقند و هفت نوع میوه مثل گلابی، هندوانه، خربزه، سیب و به با تزئینات خاصی فرستاده میشود. لرستان
شب چله در میان مردم مناطق لر و لرنشین دارای آداب و رسوم خاصی است و به آن «شو اول قاره» میگویند. شبنشینی، دید و بازدید اقوام، فال چهل سرو، فال حافظ، پختن غذاهای خاص این شب، دراز کردن شال یا چادری از پشت بام همسایه برای دریافت آجیل و میوه از سوی دیگر همسایگان و خواندن اشعاری به همین منظور از برنامههای ویژه شب یلدا در شهرهای مختلف این نواحی است. در این شب همچنین مردم با استفاده از گندم، شاهدانه، کنجد و گردو، تنقلاتی خاص تهیه میکنند و با جمع شدن افراد خانواده کنار هم از آن استفاده میکنند.
در این شب در لرستان، گندم شیره هم میخورند که از این طریق گندم را در شیره میخیسانند و زردچوبه و نمک را با آن مخلوط میکنند سپس آن را روی ساج برشته میکنند و همراه بادام، گردو، کشمش، سیاه دانه و کنجد مخلوط میکنند.
در لرستان شب چله، نوجوانان و جوانان با رفتن به پشت بام همسایه خود و دراز کردن شالی، اشعار زیر را بلند بلند میخوانند و همسایه در شال آنها آجیل، شیرینی و میوه و گندم شاهدانه میگذارد.
«امشو اول قاره، خیر د هونت بواره» یعنی: امشب اول یلدا یا اول زمستان است خیر از خانه ات ببارد.
«نون و پنیر و شیره کیخا هونت نمیره» یعنی: نان و پنیر و شیره کدخدا (صاحبخانه) خانهات نمیرد.
«چی به علی کوشکه بیاره» یعنی: چیزی بده علی کوچک یا بچه ات بیاورد…
صاحب خانه کمی آجیل گندم برشته با میوه و شیرینی در شال بچهها میگذارد و بچهها ضمن بالا کشیدن شال و محتویاتش به عنوان تشکر از صاحبخانه، ترانه مذکور را تکرار میکنند. سپس، شال را برمیدارند و به روی پشت بامهای دیگر میروند و دوباره ترانه فوق را میخوانند.