رئیس سازمان بسیج اساتید گفت: فتنه پست مدرن آتی، با اضلاع «هرمنوتیک فلسفی»، «بدعملی تکنوکرات ها» و «رخنه منافقین»، حاوی هیچ مدلی برای اداره کشور نیست.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ مجتبی زارعی مسئول سازمان بسیج اساتید، در همایش ریزشها و رویشها در دانشگاه تربیت مدرس به تبیین علمی از زمینههای شکل گیری فتنه ۸۸ و پیش بینی آینده کشور در مسیر مدیریت اجتماعی، پرداخت.
وی گفت: دو رکن اصلی از پایههای شکل گیری فتنه بودند؛ نخست علوم سیاسی مدرن در ایران که شامل مجموعه از مدرسان علوم سیاسی و برخی از گروهها و لجنههای علوم سیاسی مدرن غربی است؛ و دوم، فقه خوانان متجدد و تجدیدنظرطلب و برخی کاندیداهای ریاست جمهوری و بعضی از رجال سیاسی-فقهی حوزه شامل میشدند. اینکه میگوییم شاگردان مکتب علوم سیاسی مدرن به این غائله دامن زدند برای فهمش، باید به تعاریف علوم سیاسی مدرن از سیاست و علم سیاست عنایت داشت: هنر استفاده از امکانات، سیاست مبارزه برای قدرت، دانستن اینکه چه کسی برنده است، چه چیز را میبرد، چه موقع میبرد و چگونه میبرد و ... اینها همگی به برداشت و فهم مدرن از عالم سیاست بازمی گردد، این ادبیات و مجموعهی این موارد در رفتار و گفتار صحنه گردانان فتنه ۸۸ مشهود بوده است.
زارعی در این باره اظهار داشت: غایت سیاست مدرن، طبعاً کسب قدرت است. همه فعالیتهای که مستقیم و غیرمستقیم با کسب قدرت و استفاده از قدرت دولت همراه است؛ بدین سخن، سیاست مبارزهای برای کسب قدرت، حفظ قدرت، افزایش قدرت از طریق نمایش قدرت نمایی است. بخشی از فتنه ۸۸ متاثر از دریافتهای مدرنهای کلاسیک و پست مدرنها برای کسب قدرت بود.
این استاد علوم سیاسی دانشگاه در ادامه عنوان کرد: منظور از فقه خوانان ظاهرگرای عقل مآب یعنی آن بخشی از حوزویان که بعد از ارتحال امام (ره) از تفکر فقهی به نفع گزارههای مدرن فاصله گرفتند؛ فقه خوانانی که در نسبت سنت و تجدد، غلبه را بر تجدد گذاردند؛ آن بخشی از حوزههای علمیه که بعد از ارتحال امام (ره) اعلام کردند رابطهای از موضع فقه سیاسی پویا و جامع با امام نداشتند! به عبارتی این دسته، در بهترین حالت رابطه مرید و مرادی داشتند؛ یعنی جدایی دین از سیاست، در عمل.
رئیس سازمان بسیج اساتید افزود: در دوران بعد از دفاع مقدس و ارتحال امام (ره) ظهور نظریه پردازان توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی را شاهد بودیم که نقطه اتصال اینان و فقه خوانان ظاهرگرا به یکباره در دولت سازندگی بعد از جنگ، نظاره کردیم؛ فقه خوانانی که به خاطر نحیفی فقه، دست خود را دربرابر تکنوکراتها و نظریات توسعه بالا بردند و بازسازی کشور را به آنها سپردند. این فقه خوانان رفته رفته از ناتوانی فقه بر مدیریت امور کشور وجامعه و سیاست سخنها گفتند؛ چرا که خود از حیث علمی و تفقه ناتوان بوده یا به آن باور نداشتند.
زارعی با تحلیل شرایط میان سالهای ۸۴ تا ۸۷ در زمینه سازی به شکل گیری فتنه ۸۸ گفت: جریان اشاره شده طی سالهای ۸۴ تا ۸۸ دستشان به کلی از قدرت و سیاست کوتاه شد و لذا در فکر طرحی جدید و تدارکی جدید افتادند. بستر انتخابات را از موضع جابجایی نظام و دستیابی به قدرت تفسیر کردند و همانند یک کارزار جنگ برای آن برنامه ریزی نمودند. نقطه ثقل گزارههای تحلیلی آنها نیز، تکیه بر نظریات توسعهای غرب برای تحلیل جامعه و مسائل جامعه ایران بود؛ و البته شکست شان نیز از همین نقطه رقم خورد. غایت گروه، عبور از حاکمیت دینی و سیاست دینی از معبر انتخابات بود.
وی با تبیین مراحل و عواملی که سران فتنه برای برپایی آشوب در میان مردم انتخاب کردند، اظهار داشت: تشدید مطالبات قومی در مشارکت، تمرکز بر مشارکت پوپولیستی که اعتقاد داشتند ۷۰% آرای جامعه پوپولیستی باید گفتمان متناسب با آن را به صحنه بیاورد، تشدید جنبشهای اجتماعی در جامعه همچون جنبشهای زنان و عواملی از این دست، نقطه اتکای شروع آشوبها و تحریک در انتخابات سال ۸۸ بود.
این استاد دانشگاه ادامه داد: فتنه گران که سالها در تدارک چنین وضعیتی بودند، با فراهم دیدن کلیه لوازم برپایی یک آشوب بزرگ و به اعتراف سرانشان انتخاب اسم رمز «تقلب» برای این آشوب، مرحله تبدیل «جشن» به «خشم و خیزش» در انتخابات را کلید زدند.
رئیس سازمان بسیج اساتید با اشاره به نقش برجسته آمریکا و اندیشکدههای آمریکایی در این فتنه گفت: فتنه ۸۸ اگرچه سرِ خارجی داشت و با کمک مستقیم آمریکاییها و اروپاییها از طریق بنیادها و موسسات جنگهای نرم و سفارتخانههای آنها در ایران شکل گرفت، اما ضلعی داخلی نیز داشت؛ بنظرم کاندیداهای معترض، برنامه عمل بخشی از جریان علوم سیاسی مدرن را از معبر تحلیلهای گفتمانی به مرحله اجرا درآوردند؛ متخصصین تحلیلهای گفتمانی که در برخی لجنهها و گردهمایی علوم سیاسی داخلی و خارجی به طراحی نزاع گفتمانی میپرداختند با بخشی از فقه خوانان از موضع حوزه علمیه تدارک گر فتنه ۸۸ شدند. وقتی دست به تحلیل محتوای جملات و شعارهای تدارک دیده شده در آشوبهای میدانی میزنیم، ردپای گفتمان تجددگرایی دینی که از حیث منطقی بی در و پیکر است، به خوبی رخ مینمایاند. گفتمانی که یک سوی آن فلسفه خوان شبه مدرن و فقه خوان ظاهرگرای اسلامی نشسته و سوی دیگرش در ید رقاصه و آوازه خوان شاهنشاهی است.
زارعی با تأکید بر این عنوان کرد: این جماعت ظاهرگرا و سطحی اندیش، میخواستند ادای تفکر امامت-امت را دربیاورند تا بگویند این گفتمان بی دروپیکر دارای ظرفیت وجودی بالاست، اما در دامن تفکرات التقاطی و اسلام آمریکایی و زیستهی مسیحیت پروتستان افتادند. آنها انتخابات را نه یک چارچوب ذاتی جمهوری اسلامی بلکه گفتمان مسلط در جمهوری اسلامی ایران میدیدند که باید جای خود را به گفتمانی دیگر بدهد.
وی افزود: در گفتمان طراحی شده بخشی از اهالی علوم سیاسی و متخصصین تحلیلهای گفتمان، انتخابات با سازوکار نظام سیاسی از قابلیت اعتبار، خارج و باید در بستر «خیزش اجتماعی» و با رویکرد «مشارکت اعتراضی» در اقصاء نقاط کشور گسترده میشد؛ باید خیزش عمومی و از نوع جنبشی آن در لایههای مختلف بوجود میآمد، همچون جنبش زنان، دانشجویان، اقوام، روشنفکران، جنبشهای رادیکال، طرافدار محیط زیست و .... از سویی نیز الگوی مشارکت اقوام را از طریق طراحی مطالبات به پیش میراندند یعنی اعراب، بلوچ ها، ترکمن ها، کردها، آذریها و .... اما این ادعاهای گفتمان عمومی و برخوردار از شمولیت درحالی مطرح میشد که دستور به کشیدن چادر از سر زنان در خیابانهای تهران میدادند، نوجوانان بسیجی را که فرزندان همین جامعه و مردم هستند کتک بزنند و برهنه کنند، به تصویر مرجع عالیقدر شیعه و بنیانگذار نظام جسارت کنند، عزاداران سیدالشهدا (ع) را سنگ باران کرده و کشتند و سوزاندند و در نهایت، شعار جمهوری ایرانی را سر دهند. ظاهرگرایی کار را به اینجا میرساند.
این استاد علوم سیاسی ادامه داد: البته که این کار حاصل بورسیههایی برای تربیت برخی متخصصین علوم سیاسی از بنیادهای آمریکایی بود که کارشان براندازی حکومتها و آشوب پراکنی در جوامع است؛ بنیاد سورس، بنیاد ملّی برای دموکراسی، آلبرت انیشتین، ویلسن و .... علوم سیاسی از معبر تحلیلهای گفتمانی در مانیفست اعلامی خود برای اینکه در گفتمان جمهوریت و انتخابات ایجاد خلل کند، بر «غیریت ها» و «خصومت ها» دمید و پس از ایجاد وضعیت شبه بحرانی، تلاش کرد نوعی بی قراری را برجسته کند که مثلا جامعه به فروپاشی نظم موجود تمایل پیدا کرده است.
دکتر زارعی در بخش دوم با تأکید بر ظرفیت عمومی و ملّی "الگوی امامت-امت" به عنوان راه و مسیر متعالی پیش روی مردم مسلمان و انقلابی ایران گفت: ۹ دی، تبلور گفتمان و مکتب امامت-امت در کالبد تفکر مترقی شیعی است. مکتبی که به پیروانش میآموزد در فتنهها و بحرانها ضمن توجه به عقلانیت، تنها به یک نقطه توجه داشته باشند و آن، مسیر و جهت حرکت امام است. این بود که مکتب امامت-امت پس از ۸ ماه صبوری در برابر آشوبها و بحران آفرینی در اقصا کشور، مسیر حرکت مردم را به خود جلب کرد و بسیاری نیز که در این ۸ ماه سرگردان شده بودند و در برابر سیل شبهات، در وضعیت تردید بودند، در ۹ دی به فرایند امامت-امت پیوستند و گویی جانی تازه گرفتند و خونی تازه در رگهای کشور جریان یافت.
رئیس سازمان بسیج اساتید با تأکید بر اینکه ۹ دی نمادی از بازگشت به دامن حق و پذیرش حقیقت است تصریح کرد: بعضی از افرادی که در فتنه داخلی غفلت کردند حتی اگر از سران هم بوده باشند از ما هستند و با یک عذرخواهی میتوانند به دامان ملت بازگردند ولی ارادهی بنیادین فتنه نمیتواند اراده داخلی باشد. آنجایی که بعد انتخابات ۸۸ گفته شد: انقلاب بهمن به جای دیکتاتوری پادشاهی، دیکتاتوری مذهبی ایجاد کرده و تئوری ولایت فقیه عین استبداد است. این را سرکردگان جریان میگفتند و اسلام نباید در امر حکومت گری وارد شود.
وی گفت: الگویی که توانست ۸ ماه مدارا و صبر را در سطوح ملّی اتخاذ کند، الگوی امامت و امت بود، ۸ ماه اقناع کرد و انتخابات را تعطیل نکرد؛ ما برای زیست جهان مدرن متاسفیم که همین دیروز رئیس جمهور ایتالیا دستور به تعطیلی مجلسین ایتالیا صادر کرد؛ این تعطیلی کجا و عاقبت فقاهت حکیمانه از جمهوریت کجا؟ چرا عالمان علوم سیاسی کشور از تعطیلی پارلمان ابراز ناراحتی نمیکنند؟! این مدارای فقاهت حکیمانه الگویی برای فتنههای جدید است.
زارعی گفت: کسانی که دل در گرو نظام امامت امت دارند، کسانی که طالب امنیت هستند، کسانی که یک کسب و کار آرام اقتصادی میخواهند، کسانی که استبداد را برنمیتابند، دوستدار یوم الله ۹ دی و زیسته این روز هستند. فقاهت حکیمانه از خوانش فقه بدست نمیآید و علم سیاست مدرن نمیتواند با قرار دادن غایت قدرت طلبانه در هر بومی و هر زیست بومی موفق باشد.
وی ادامه داد: ما نیازمند فقاهت حکیمانه هستیم که عقل و انتخابات را تعطیل نمیکند، جمهور مردم را پاس میدارد و سیاست مُدُنی که سیاستمدارانش نه براساس هوای نفس گام بردارد.
سیاستمداری که به حرف امام (ره) توجه نکرد و در با پیوند با تکنوکراتها بعد از دفاع مقدس نیروهای متعهد را از صحنه بازسازی کشور بیرون کرد، یا سیاستمداری که در خانه مینشیند و خیال میکند با قهرش یک خیزش اجتماعی شکل میگیرد! مصدق به حرف مرحوم کاشانی توجه نکرد و آن شد که اتفاق افتاد؛ وقتی رئیس جمهور وقت را در دانشکده فنی کفش باران کردند، تنها این معتقدین به تفکر "امامت-امت" بودند که از او مراقبت کردند.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: مگر میشود بدون سیر و سلوک و بدون دوری از شهوت قدرت و نفس ملتی را در تراز ایران اداره کرد؟ علوم سیاسی مدرن و خط مشی گذاران ایرانی باید به سنت سیاستِ مُدُن توجه کنند که اخلاق و تربیت و سیاست را با هم داشت. راه آینده ما از مسیر الگوی امامت-امت میگذرد که یک فقیه حکیم بالای سر آن است که در مسیر قدرت، سیاست و اداره تلاش میکند مطابق با قرآن، سیره و سنت عمل کند.
وی گفت: اگر با بدعملی مواجه شدیم، عقبه تئوریک آماده است تا حوزه اجتماعی از منظر هرمنوتیک و زبانشناختی خیزش جدیدی پیدا کند، تکنوکرات هم ممکن است با بدعملی خود این فضا را تشدید کند.
دکتر زارعی اظهار داشت: به رئیسجمهور که در دولت دوم دارند عقلانی عمل میکنند و پای ساختارشکنان را دارند از دولت جمع میکنند؛ بایستی تفکر جهادی و بسیجی را در حوزه علم، فناوری و بخصوص اقتصاد مقاومتی به خود نزدیک کند. نه مانند مرحوم هاشمیرفسنجانی که حرف امام را گوش نکرد و آن اتفاقات در قزوین، اراک، مشهد و ... افتاد.
وی گفت: امروز ممکن است اعتراضات در برخی از شهرها نه یک دولت را بلکه کل حاکمیت را ناکارآمد جلوه دهد و به گمانم این با مشی رئیسجمهور همخوانی ندارد لذا باید بدعملها و تکنوکراتهایی که دستروی دست گذاشته و باز مدعی هستند را کنار بگذارد و از تفکر بسیجی استفاده کند، که به داد ملت و کشور برسد. فکر میکنم فتنه آینده را میتوان با تدبیر از بین ببریم.
این استاد دانشگاه بر تشریح عقبه فکری جریان فتنه انگیز جدید، تأکید کرد: در تحلیل وضعیت اعتراضی موجود بنظر میرسد بخشی از متخصصین علوم سیاسی، اما این بار از معبر الهیات سیاسی و هرمنوتیک طی سالهای اخیر، زمینهها و عقبههای شکل گیری یک وضعیت اعتراضی را ساماندهی کرده اند؛ دال مرکزی این وضعیت اعتراضی شورش علیه شریعت و دیانت است.
وی با تأکید بر این اظهار داشت: دستهای از متخصصین هرمنوتیک که چند ضلع ایرانی آن در خارج کشور به سر میبرند در پیوند با بعضی از لجنههای علوم سیاسی و زبان شناسی در تدارکی حداقل ده ساله تلاش کردند تا ضمن اعلام تعلق متون و نصوص دینی به تاریخ صدر اسلام، وحی و قرآن و سنت پیامبر اکرم و ائمه هدی علیهم السلام، پدیدههای اجتماعی، حاصل اختراع ذهن معصومین (ع) و رفت و برگشتی مابین واقعیات اجتماعی و خودِ آن حضرات عالی مقام است.
دکتر زارعی این ریشه فکری را خطرناک و بحران آفرین دانسته و عنوان کرد: این هرمنوتیک فلسفی در سالهای اخیر به نوعی به هرمنوتیک سیاسی و اجتماعی کشیده شده است؛ یعنی تلاش میشود تا جامعه منسجم ایرانی از وضعیت و نظم «امامت-امت» به جهانهای کوچک معرفتی و اجتماعی تقلیل یابد. هرکسی از زاویه دید خود به قرآن و شریعت نگاه کرده و نوعی فردگرایی افراطی را ساماندهی کردند. رهاشدگی فضای مجازی در ایران، به اصحاب فتنهی هرمنوتیکی کمک شایانی کرده است.
وی ادامه داد: از دیگر سو این ضلع فتنه با بدعملی گروهی از تکنوکراتهای جاخوش کرده در دولت، پیوند خورده و سبب تولید نوعی سرخوردگی اجتماعی شده است؛ برخی تکنوکراتهای سکولار که ذاتا با دینی بودن سیاست میانهای ندارند، اگر در اجزای کسب و کار و معیشت مردم تدبیر نکنند این میتواند با ضلع دیگری از جامعه، تبدیل به گسلهای فعال اجتماعی شود.
رئیس سازمان بسیج اساتید کشور در پایان اشاره کرد: با این که من تصور میکنم فتنه جدید ترکیبی از معرکه گردانی اهالی هرمنوتیک فلسفی و هرمنوتیک سیاسی در المان علم سیاستِ مدرن، به علاوهی تکنوکراتهای سکولار و یا کم رمق از نظر اجرایی و نیز پیاده نظامی از لشگر بیکاران و صدالبته رخنه منافقین و اشرار است، اما رئیس جمهوری محترم با صبغه دینی و انقلابی که دارند میتوانند با دعوت از نیروهای جهادی و دارای تفکر انقلابی برای اداره امور کشور، فتنه جدید را به خوبی مدیریت کنند؛ چرا که فتنه پست مدرن آتی، با اضلاع سه گانه «هرمنوتیک فلسفی»، «بدعملی تکنوکرات ها» و «رخنه منافقین»، حاوی هیچ مدلی برای اداره کشور نیست و در صورت دست یابی به قدرت، صرفا راه را برای جولان اشرار و منافقین و خرابکاران هموار خواهد کرد که نتیجهای جز هرج و مرج در کشور و تضییع حقوق آحاد ملّت نخواهد شد.