گروه علم و فناوری خبرگزاری دانشجو-امیرمحمد واعظی؛ زلزله که میآید، انبوهی از شایعه و ادعا و حرف را پشت سر خودش میآورد. از همان لحظات اول، همه میشوند کارشناس زلزلهشناسی. و نظریه میدهند که حتما پس از این زلزله، زلزله شدیدتری هست یا نیست. همه میشوند مهندس عمران و درباره میزان مقاوم بودن یا نبودن ساختمانها نظر میدهند. همه میشوند کارشناس امنیتی و درباره اثرات فلان پروژه امنیتی امریکا بر زلزله در ایران اظهار نظر میکنند.
در آشفته بازار شایعات اما، بهترین و منطقیترین کار، رجوع به متخصصین واقعی است. کسانی که عمری است روی «زمین شناسی» و «زلزلهشناسی» و «سنجش مقاومت سازه» مطالعه کرده اند. دکتر بخشی، استاد دانشکده عمران دانشگاه صنعتی شریف و رئیس مرکز تحقیقات زلزله این دانشگاه، یکی از این متخصصین است. در این گفتگو، دکتر بخشی زیر و بم ِ همه آنچه درباره زلزلههای اخیر کشور مطرح شده را بررسی کرده و اطلاعات قابل توجهی در اختیار ما گذاشته است. قسمت اول این گفتگو پیش روی شماست.
سوال اول ما این است که وضع سازههای شهر تهران، چه جدید و چه بافت فرسوده در برابر زلزله را چگونه ارزیابی میکنید و مردم چقدر میتوانند به خانههایشان در برابر زلزله اعتماد کنند؟
بسم الله الرحمن الرحیم، ببینید واقعا اگر بخواهیم بگوییم در یک قالب همه این سازهها چه عملکردی میتوانند داشته باشند، کار آسانی نبوده و همچنین از نظر علمی هم کار دقیقی نیست. من فکر میکنم به طور کلی، سازههایمان را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. شامل ساختمانهای مسکونی، ساختمانهای اداری و تجاری و ساختمانهایی مثل بیمارستانها، مراکز امداد و مخابراتی که از نظر سرویسدهی و سطح ایمنی مورد انتظار با هم متفاوت هستند؛ لذا این دستهبندیها را باید برایشان انجام داد.
در خصوص عموم ساختمانها که به قول شما برای مردم دغدغه عمومی است، باید گفت بیشتر مربوط به هنگام زلزله است که در برابر زلزله عملکرد مورد انتظار را داشتهباشند. من فکر میکنم، در خصوص ساختمانها به خصوص ساختمانهای مسکونی، باید آنها را به چند دسته تقسیم کنیم. ساختمانهایی که قبل از تدوین آییننامه طراحی لرزهای ما ساختهشدهاند، که بخش فرسوده هم در آن بخش قرار میگیرند. فکر میکنم ویرایش اول این آییننامه(استاندارد 2800) سال 1368 بوده است که البته قبل از آن هم یک آیین نامه داشتیم که برای زلزله یک بار حداقلی را با سادهسازیهایی مشخص میکرد. البته اهمیت و ضرورت پایبندی به آییننامه طراحی لرزهای در زلزله 1369 رودبار- منجیل مسجل شد.
آن زمان هم در سازههای مهندسی ساز سعی میشد حداقلهایی رعایت شود. ولی غیر مهندسیسازها که بافت فرسوده هم جزو آن است، وضعیت بسیار متفاوتی دارند. لذا اگر بخواهیم دستهبندی کنیم باید بگوییم آسیبپذیرترین ساختمانها در شهرهای بزرگ، من جمله تهران میتواند بخش فرسوده باشد. بعد از آن با توجه به عملکرد ساختمانها در نقاط مختلف به خصوص زلزله اخیر کرمانشاه (ازگله-سرپل ذهاب) که شهری مثل سرپل ذهاب زلزلهای قوی را تجربه کرد، هرچند خسارات و تلفات جانی وجود داشت ولی میتوانست خیلی بدتر از این باشد که خدا را شکر به چند دلیل اتفاق نیفتاد. در نتیجه میتوان گفت ساختمانهای مهندسی ساز ، ساختمانهایی که طراحی مهندسی داشتهاند و از لحاظ اجرا هم حداقل نظارتها را داشتهاند و اصول مهندسی را رعایت کردند، در برابر زلزله، برای حداقل سطح ایمنی که «پیشگیری از فروریزش» است، میتوانند عملکرد قابل قبولی داشته باشند.
ما سه سطح ایمنی در عملکرد لرزه ای داریم. پایینترین سطح ایمنی «پیشگیری از فروریزش» است و یک سطح بالاتر «ایمنی جانی» است که در ایمنی جانی نه تنها ساختمانهایمان نباید فروبریزند، حتی المانهای غیرسازهای هم باید برایشان فکری شده باشد و مثلا دیوارها و ملحقات فرونریزند که از تجربیات تلخ زلزله ازگله سرپل ذهاب بود. بالاترین سطح ایمنی هم «عملکرد بی وقفه» است که بیمارستانها و مراکز امداد، آتشنشانی، مراکز مخابراتی و غیره برای این سطح طراحی میشوند. پس میتوانیم این قسمت را به این نحو جمع بندی کنیم که ساخت و ساز های انجام شده طی این فرآیند که مهندسان و طراحان از سال 1368 ملزم به رعایت ویرایش اول آیین نامه زلزله بوده اند، با توجه به دانش مهندسی و استعداد مهندسانمان، اطمینان داریم که به لحاظ طراحی مشکلی نداشتیم و از این به بعد هم مشکلی نخواهیم داشت. البته باید یادآور شوم که همه دست اندرکاران مهندسی عمران از سال 1394 ملزم به رعایت ویرایش چهارم آیین نامه زلزله هستند.
بخشی از کار که یک مقدار مبهم هست و مهم است که بدان پرداخته شود، مسئله کیفیت ساخت و اجراست. در کیفیت ساخت انتظار این است که نظارت فنی به درستی انجام شود. من فکر میکنم این زلزلههای اخیر هرچند موجب نگرانیهای بیش از حدی شده است ولی یک هشدار جدی هم برای همه بوده است بدین معنی که ما اصول ایمنی را تحت هیچ شرایطی فدا نکنیم که این برای ساخت و ساز و همچنین ایمنی کسانی که در حال حاضر ساکن این ساختمانها هستند و نسلهای آینده، بسیار بسیار مهم خواهد بود.
یک موضوع دیگری که خیلی در شایعات به گوش میرسید، بحث فعالیت گسلهای تهران بود. به این صورت که فعالیت گسل ملارد باعث فعالیت گسلهای دیگر شده و زلزله بزرگتری در پیش است و ویدئوهایی هم در فضای مجازی درباره زمان آن پخش شد. این نوع حرفها چقدر وجه علمی دارند و قابل اعتنا هستند؟
اولین نکتهای که باید بر آن تاکید بکنیم این است که با دانش امروز و در حال حاضر، هیچ کسی در دنیا نمیتواند ادعا بکند که زمان وقوع زلزله و مکان آن را میتواند دقیقا پیشبینی کند. هیچکسی هم چنین ادعایی ندارد و هرکسی هم چنین صحبتی میکند، یقینا بر پایه یکسری مدلهای احتمالاتی است که بر پایه فرضیاتی بعضاً اثبات نشده بنا شده که در آنها همه محققین علوم لرزه شناسی اتفاق نظر ندارند. لذا این که برای عموم اعلام بکنیم که در یک بازه زمانی زلزلهای با قدرت مشخص اتفاق خواهد افتاد و یک احتمالی را برایش مطرح بکنیم، باید این را در نظر داشته باشیم که تک تک این اعداد و ارقامی که گفته میشود، واقعا بیشتر بر اساس حدس و گمان است و بر اساس مبانی علمی و احتمالاتی نمیتوان اینها را به ویژه در خصوص وقوع زلزله بیان کرد.
این یک واقعیت است و واقعیت دیگر این است که کشور ما با توجه به شرایط ویژه زمین شناسی و موقعیت تکتونیک صفحهای و با وجود گسلهای فعال، یک منطقه بسیار لرزه خیز است. در تهران هم به همین ترتیب است. لذا با توجه به گسلهای موجود میتوان گفت امکان وقوع زلزله هست ولی هیچکسی نمیتواند بگوید دقیقاً جه زمانی خواعد بود یعنی یک ساعت دیگر است یا پنجاه سال دیگر. لذا باید به صورت منطقی با این قضیه برخورد شود.
ما در عین حالی که برای ساخت و ساز خانههای جدید، من از دید عموم مردم عرض میکنم، باید دقت نظر داشته باشیم، باید یک فعالیت جدی و اصولی هم برای ساختمانهای موجود از طریق سازمان نظام مهندسی، دفاتر فنی شهرداریها، مهندسان مشاور و دانشگاهها شکل بگیرد و تیمهایی تشکیل بشوند که همانطور که وقتی درجایی زلزله رخ میدهد، ساختمانها را مورد ارزیابی قرار میدهند، برای ساختمانهای موجود نیز این کار سامان دهی شود. که بر اساس یک اولویت بندی مناسب این کار صورت پذیرد. راهکارهای لازم وجود دارد و تحقیقات زیادی هم در دنیا انجام شده است. در کشور ما و در همین دانشگاه صنعتی شریف هم انجام شده است که ما در حقیقت بتوانیم ساختمانهایی که داریم را مورد ارزیابی جهت بِهسازی لرزه ای قرار دهیم. روشهایی که هم از نظر هزینه و هم از نظر اجرایی و هم از نظر مدت انجام به صرفه باشند، وجود دارد.
به عنوان مثال یک پروژهای در دانشگاه شریف بعد از زلزله بم انجام شد که بحث بررسی عملکرد لرزهای ساختمانهای روستایی بود. چون در اغلب موارد ساختمانهای روستایی با زلزلههای متوسط هم آسیب پذیر بوده اند، برای آنها راهکاری جهت بهسازی لرزه ای پیشنهاد شود. برای آن چند آزمایش میز لرزان انجام شد. البته برای یک دسته از ساختمانهای روستایی یعنی ساختمانهای خشتی که دارای سقف گنبدی بودند، انجام شد. در آنجا آزمایشها هم نشان داد که حداقل بهسازی چقدر میتواند عملکرد ساختمانها را ارتقا دهد. وقتی آزمایش میزلرزان با زلزله های واقعی این را تایید میکند، خیلی امیدوار کننده است که میتوان با روشهای مهندسی بسیار ساده، سطح عملکرد آسیبپذیرترین ساختمانها را به حدی ارتقا داد که در برابر زلزله قوی هم فرو نریزند.