«اتاق تاریک» گاهی در برزخ قرار میگیرد و مخاطب را میان تماشای یک فیلم ژانر وحشت با یک درام روانشناسانه مردد میکند. با این وجود، جنبه روانکاوانه و تربیتی فیلم بر دیگر جنبههای آن غلبه دارد و میتواند فیلمی آموزشی برای پدر و مادرها باشد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، احتمالاً فیلم «شکار» (Jagten ۲۰۱۲) به کارگردانی «توماس وینتربرگ» را سینمادوستان به خاطر داشته باشند. فیلمی که در آن یک مربی مهدکودک به کودکآزادی جنسی متهم میشود و مورد شک و سوءظن قرار میگیرد، اما سرانجام تبرئه شده و مشخص میشود این اتهام ناشی از خیالپردازی کودک بوده و ضربالمثل «حرف راست را از بچه بشنو!» ممکن است نقض شود.
«اتاق تاریک» شباهتهایی با فیلم شکار دارد. اندام جنسی کودک توسط فردی غیر از پدر و مادر دیده شده است و این موضوع باعث جستوجوی والدین برای یافتن آن فرد میشود تا بدانند پسربچه ۵ سالهشان مورد آزار جنسی قرار گرفته است یا نه.
والدین کودک از قضا اختلاف سنی زیادی باهم دارند، به طوری که مادر حداقل یک دهه از پدر بزرگتر است و همین موضوع نیز تنشهایی را در زندگی آنها پدید میآورد.
«اتاق تاریک» فیلم سرگردانی است؛ درست مانند پدر و مادر کودک! و از آنجایی که داستان فیلم کشش کافی را نداشته، شخصیتهای فرعی هم به آن اضافه میشوند تا این نقیصه برطرف شود. به همین دلیل، فیلم گاهی مشکلات تفاوت سنی زیاد را نشان میدهد، گاهی معضلات نسل جوان را به تصویر میکشد و دوباره باز میگردد به خانه اول که همان مشکل کودک است.
«اتاق تاریک» گاهی در برزخ قرار میگیرد و تماشاچیان را میان تماشای یک فیلم ژانر وحشت با یک درام روانشناسانه مردد میکند. با این وجود، جنبه روانکاوانه و تربیتی فیلم بر دیگر جنبههای آن غلبه دارد و میتواند فیلمی آموزشی برای پدر و مادرهایی باشد که فرزند خردسال دارند.
روحالله حجازی در آخرین ساخته خود چند پیام کوتاه ساده دارد؛ از جمله اینکه اگر دختر و پسر دچار اختلاف سنی زیاد بودند و با هم ازدواج کردند، چالش بیشتری در زندگی دارند. نکته دیگر اینکه حجازی یادآور میشود نباید بر مبنای ظاهرا آدمها قضاوت کرد.
اما مهمترین پیام فیلم را میتوان تأکید بر تفاوت دنیای کودکان با بزرگترها دانست. همین تفاوت، دقت بیشتری در شیوه تربیتی کودکان میطلبد. نباید از کودکان توقع رفتارهای عاقلانه داشت، در عین حال نباید میزان شعور و قدرت فهم آنها را دستکم گرفت.