به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، « حجاب اسلامی » ذیل عنوان « حجاب اختیاری » ، برگزاری مراسم لهو و لعب از سوی شهرداری تهران و اذعان یکی از محکومین فتنه به عدم اعتقاد این جریان به «جمهوری اسلامی » را بایستی در این راستا مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد.
در روزهای گذشته برخی مدعیان اصلاحات در چندین جبهه به مقابله صریح با ارزشهای اسلامیپرداخته و این تقابل آنان در روزنامههای زنجیرهای و برخی مراسمات خاص که از سوی شهرداری تهران برگزار شد نمود یافته است.
تقابل با احکام صریح اسلام از جمله ضرورت رعایت حجاب به عنوان نص صریح قرآن که با بهانه اجباری نبودن حجاب از سوی مدعیان اصلاحات مطرح شده و این مدعیان برای اثبات نظر ضد اسلامی خود به دنبال یافتن کدهای موید هستند را در این راستا میتوان بررسی کرد.
این جریان به بهانه مخالفت با حجاب اجباری به گفته علی مطهری نماینده تهران به دنبال برهنگی هستند، آنان چون نمیتوانند نظر صریح خود را همان گونه که بدان معتقد هستند علنی سازند آن را در پوششی از الفاظ و کلمات پنهان کرده و به خورد مخاطبین میدهند.
از سوی دیگر در مراسماتی که از سوی منتسبان به این جریان برگزار میشود صراحتا هیچ التزامی به ارزشهای اسلامی دیده نمیشود از جمله در همایش بانوان شاغل در شهرداری تهران چند دختر روی سن رفته و مقابل شهردار تهران شروع به رقصیدن میکنند و نجفی آنها را تشویق کرد!
در همایش بانوان شاغل در شهرداری تهران چند دختر روی سن رفته و مقابل شهردار تهرانشروع به رقصیدن میکنند و نجفی آنها را تشویق کرد و گفت: معتقد به سهمیهبندی جنسیتی نیستم. روز سه شنبه در سالن همایشهای برج میلاد مراسمی با عنوان «جشن بانو» به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) برگزار شد که شهردار تهران، فاطمه راکعی مدیرکل امور زنان، شیخ معاون شهردار و برخی دیگر از مسئولان شهرداری حضور داشتند.
در بخشی از این همایش که عمدتا با سخنرانیهایی با موضوعات جنسیتی همراه بود، عدهای از دختران به رقص و انجام حرکات موزون در حضور مردان حاضر در سالن مبادرت کردند.
بر اساس مستندات موجود که در عکس و فیلم این مراسم مشهود است محمدعلی نجفی شهردار تهران در این مجلس حضور داشته و در پایان مراسم رقص، این افراد را تشویق میکند.
این حرکت شهردار تهران بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشته و به همین دلیل برای پیگیری اصل موضوع با درویشپور مدیرعامل برج میلاد، شجاعپوریان معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران و چند تن از مسئولان مربوطه تماس گرفته شد تا جویای ماجرا باشد اما هیچ کدام حاضر به پاسخگویی نشدند.
یکی از کارکنان شهرداری که فیلم و عکس این مراسم را ضبط و منتشر کرده در حال حاضر به شدت از سوی مسئولان شهرداری تحت فشار قرار گرفته است.
گفتنی است شهردار تهران پس از بازتاب نامناسبی که از این همایش در فضای مجازی ایجاد شده در کانال تلگرامی خود واکنش نشان داد و در ابلاغیهای خطاب به معاون امور اجتماعی و فرهنگی و رئیسسازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بااشاره به برنامه هنری اجرا شده در مراسم روز بزرگداشت مقام زن در برج میلاد اعلام کرد: «توجه به ارزشها و رعایت شئونات در اجرای برنامهها ضروری است. ما معتقد نیستیم که اسلام دین عزاست، اسلام دین شادی،نشاط و زندگی است اما باید شئونات و چارچوبها در شادی هم رعایت شود و این خود یک هنر است و همه همکارانم موظف هستند در اجرای برنامههای فرهنگی و هنری نسبت به این مهم دقت لازم را داشته باشند.»
در شهریور ماه سال جاری و پس از انتخاب نجفی به عنوان شهردار تهران «کیهان» در گزارشی به این مسئله پرداخته و خواستار رعایت «خط قرمز فتنه» در انتخاب مدیران شد.
در بخشی از این گزارش آمده بود: «اساسا نجفی برصندلیای نشسته که مقدمات قانونی و صلاحیت اکتساب آن را ندارد! موضوع خیلی هم قدیمی نیست، 8 سال قبل، در گرماگرم فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88، نجفی در اردویی بود که به تعبیر رهبر انقلاب،کشور را به لبه پرتگاه سقوط میبردند! او البته خودش را خاموشکننده آتش فتنه معرفی میکند اما ماجرا به این سادگیها هم نبود و خود آقای نجفی و صدالبته دستگاههای امنیتی به خوبی از واقعیت ماجرا باخبرند.»
نجفی اعلام کرده بود پس از نماز جمعه 29 خرداد همان سال، وی در هیچ راهپیمایی شرکت نکرده است اما با یک جستوجوی مختصر معلوم شد عکسی از وی در فضای مجازی منتشر شده که وی را میان تجمعکنندگان مقابل دانشگاه شریف نشان میدهد!
صداقت، البته کف شرایط برای احراز یک پست مدیریتی کلیدی در ایران است که برخی از مواضع نجفی مخدوشکننده آن است.
ماجرا واقعا فراتر از یکی دو حضور تحریکآمیز بود. نجفی به همراه معصومه ابتکار،در سختترین روزهای فتنه انگیزی فتنهگران به خانه کشتهشدگان حوادث فتنه میرفت و رسما آنها را به آشوب و اعتراض علیه نظام اسلامی دعوت میکرد.
به گفته برخی نمایندگان مجلس نهم در جریان سرکشی به خانوادههای آسیب دیده و داغدار از فتنهانگیزیها، آنها اظهار میکردند که پیش از این دیدار، نجفی و ابتکار در منزلشان حضور یافته صراحتا اعلام میکردند «ما نماینده موسوی و کروبی هستیم، چرا شما مدعی شهدایی که دادهاید، نمیشوید؟!» او البته ادعا کرد این سرکشیها در قالب ماموریت شورای شهر تهران بوده،اما رئیسوقت شورا،این ادعای دروغ را تکذیب کرد و برگی دیگر حاکی از عدم صداقت نجفی را آشکار کرد.
این پیشینهها باعث شد نجفی در دولت یازدهم از راهیابی به ساختمان وزارت آموزش و پرورشبازبماند.
در آن گزارش تصریح شد که «وقتی اسم نجفی از بین اسم چند زن و مرد اصلاحطلب و هم سن و سال خودش برای شهرداری تهران انتخاب شد، مقرر شد که وزارت کشور حکم شهرداری او را صادر کند. این امر افزون بر رای اعضای شورای شهر، نیازمند یک مقدمه ساده دیگر هم بود و آن چیزی نبود جز استعلام از وزارت اطلاعات. فرایندی که با توجه به اهمیتش، نهایتاً طی چند ساعت خاتمه مییافت. یعنی وزیر کشور در نامهای از وزیر اطلاعات میخواهد نظرش را درباره محمدعلی نجفی برای تصدی سمت شهرداری تهران اعلام کند و چون شهر تهران مهم است و نباید لحظهای بدون مسئول بماند، منطقی است که بلافاصله وزیر اطلاعات دستور تهیه پاسخ را بدهد و طبیعتا پس از چند ساعت، پاسخ آماده میشود.»
اما کار نجفی بالا گرفت! چند ساعت به چند روز بدل شد و پاسخی نیامد! حتی برای شهرداری تهران سرپرست هم انتخاب شد، اما پاسخ نرسید! فشارها بالا گرفت! در پرونده نجفی چه چیزی بود که مانع پاسخ مثبت میشد!؟ آیا همان تک برگ سال 88 مانع بود و به مسئول با وجدان پرونده، اجازه نمیداد بیتوجه به آن برگه، پاسخ بدهد!؟ آیا اوراق دیگری هم در پرونده بود که دست او را لرزانتر میکرد!؟ کسی چیزی نمیگوید اما هرچه بود، نامهای امضا نشد تا فشارها بالا گرفت و... بالاخره حکم صادر شد!
امروز و با گذشت زمان هرچند اندک، روشن شده است که نجفی علاوهبر صلاحیتهای سیاسی و امنیتی صلاحیتهای اخلاقی لازم که او را مقید به ارزشهای اسلامی نشان میدهد را نیز ندارد، نجفی از سویی در مراسم خلاف شرع شرکت کرده و به مراسم خلاف شرع نظارت و مرتکبین این عمل خلاف را تشویق میکند و پس از بالا گرفتن ماجرا میخواهد که همگان به قیود شرعی ملتزم باشند و این عدم صداقت را به عیان نشان میدهد.
البته این تنها شهرداری تهران نیست که در مراسمات خود قیود و ضروریات اسلامی و شرعی را زیرپا میگذارد ، در دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم نیز حکایت همین است!
شب ۷ اسفندماه مراسمی به ظاهر فرهنگی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان برگزار میشود که با حاشیههایی بینظیر در ابتذال همراه بوده است. در این مراسم که انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی کاشان برگزار کرد، ابتدا «ش س» شعری با محتوای جنسی و مبتذل میخواند و در ادامه مسائلی روی داد که « کیهان » به خاطر حفظ حدود اسلامی و اخلاقی قادر به بیان جزئیات آن نیست.
همچنین اجرای آهنگهای مبتذل به همراه رقص و پایکوبی از دیگر بخشهای این مراسم بود.
مصطفی تاجزاده از متهمین فتنه گفته است: «اکثر اصلاحطلبان اعتقادی به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه ندارند، از گذشته پشیمانند و معتقد به برجام منطقهای هستند!»
تاجزاده گفته است: «مشروطهخواهان واقعبینانهتر از ما روی انقلاب اسلامی عمل کردند، آنها سیاست را میفهمیدند و با اینکه امکان تشکیل حکومت اسلامی داشتند، این کار را نکردند میدانستند حکومت اسلامی تشکیل دادن یعنی زدن زیرآب دین. من الان، آن اعتقاد گذشته را به جمهوری اسلامی ندارم. ما دههها، اعتقادی از جمهوری اسلامی دفاع میکردیم. الان فقط سیاسی دفاع میکنم. چون آلترناتیوی ندارد یا آلترناتیوش بدتر از خودش است، دفاع میکنم نه اینکه به آن اعتقاد دارم نه ما خیلی خطاها کردیم که باید الان اصلاحش کنیم... ما نباید حکومت اسلامی تشکیل میدادیم و باید همان سنت مشروطه را ادامه میدادیم... از این منظر یکی از بزرگترین اشتباهات ما این بود که ولایت فقیه را در قانون اساسی آوردیم.
من در سال 85 یا 86 در حزب مشارکت بین دوستان خودمان گفتم ما باید شعار آزادی حجاب بدهیم الان آن است که رقیب راهحلهایمان را هم بپذیرد. راهحل ما هم خیلی روشن است دو تا چیز هم بیشتر نیست؛ راهحل ما در داخل باز کردن فضاست و در خارج هم این است که به سرعت برویم به سمت برجام منطقهای.
پیش از این و در آذر ماه 1393 عیسی سحرخیز مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت خاتمی نیز اذعان کرده بود بسیاری از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به امام خمینی ندارند.
آنچه روشن است آنچه که امثال تاجزاده و صادق زیباکلام میگویند بسیاری از مدعیان اصلاحات نیز به دنبال آن بوده و بدان معتقد و ملتزم هستند ولی برای ورود و نفوذ در نهادهای حساس تصمیمگیر و تصمیمساز نیاز به دورویی و عدم صداقت و در یک کلام نفاق دارند.
آنان بایستی خود را ملتزم به جمهوری اسلامی نشان دهند با اینکه نیستند تا بتوانند در برخی از نهادهای حساس حضور داشته و کارشان را انجام دهند!
فتنه 88 این جریانات را رسوا کرد ولی برخی هنوز به خط قرمز فتنه اعتقاد ندارند و ملتزم به این نیستند که باید مدیرانی در نهادهای حساس مسئولیت بگیرند که ملتزم به جمهوری اسلامی بوده و به اسلامی بودن آن اعتقاد داشته باشند.
به دنبال رفیق برای رفتن به جهنم!
مدعیان اصلاحات چنانچه در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد برای مخالفت خود با حدود و ارزشهای اسلامی از جمله ضرورت رعایت حجاب به دنبال پیدا کردن کدهایی هستند که نظرات آنان را تائید کند، آنان در این راستا به تحریف تاریخ و انتساب دروغ به بزرگانی چون امام خمینی(ره) ، آیتالله طالقانی و شهید بهشتی نیز دست زدهاند.
یکی از این شخصیتها با انتساب خلاف واقع به امام خمینی(ره) گفته است: امام خمینی به شهید مطهری گفتند من هم موافق حجاب اجباری نیستم ولی آنقدر بر من فشار آوردند که گفتم باید در «ادارات» حجاب رعایت شود!
سخنان امام خمینی(ره) درباره ضرورت رعایت حجاب آنچنان صراحت دارد که انکار آن واقعا نیاز به بیشرمی فراوان دارد و اینکه کسی مدعی شود امام خمینی(ره) با آن صلابت و قاطعیت که رژیم مورد حمایت شرق و غرب را از اریکه قدرت به زیر کشید و ابرقدرتها را از ایران بیرون کرد تحت تاثیر یا فشار این و آن احکام اسلام را بیان کرد مضحکتر از آن است که بخواهیم به آن پاسخ دهیم ولی در این مجال به بخشی از بیانات بنیانگذار جمهوری اسلامی در این رابطه میپردازیم و میگذریم.
امام خمینی(ره) در 15 اسفند 1357 در جمع علما و روحانیون حوزه علمیه قم تاکید میکنند: «الان وزارتخانهها - این را میگویم که به دولت برسد، آنطوری که برای من نقل میکنند- باز همان صورت زمان طاغوت را دارد. وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانههای اسلامی نباید زنهای لخت بیایند؛ زنها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند؛ اما کار بکنند، لکن باحجاب شرعی باشند، با حفظ جهات شرعی باشند.»
آیتالله طالقانی نیز پس از اعلام نظر صریح از سوی امام درباره ضرورت رعایت حجاب طی سخنانی که برخی روزنامههای آن برهه به تحریف آن پرداختند به صراحت تاکید کرد «حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست؛ این نص صریح قرآن است. آن قدری که قرآن مجید بیان کرده، نه ما میتوانیم از حدود آن خارج شویم و نه زنانی که معتقد به این کتاب بزرگ آسمانی هستند.»
شهید بهشتی و شهید مطهری نیز به ضرورت رعایت قوانین اسلامی قائل و ملتزم بودند، مراجعه به سخنان این شهیدان موید آن است که آنان به ضرورت التزام همه مسلمانان و شهروندان جمهوری اسلامی به قوانین اسلام معتقد بودند و این مهم در سخنان و نوشتههای آنان موجود است.
علیرغم اینکه روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود مدعی شدند که شهید بهشتی مخالف ضرورت حجاب و به گفته آنان «حجاب اجباری بوده است» مراجعه به مستندات نشاندهنده دروغ بودن ادعای زنجیرهایها است.
شهید آیتالله بهشتی میگویند: «برای اینکه بقیه انسانها حاکم بر هوایشان بمانند، باید بکوشیم محیط هم طبیعی باشد که از در و دیوارش انگیزه فساد نبارد و به محض اینکه ما خواستیم محیط را از این آلودگیها پاک کنیم خود به خود مقداری از آزادیها گرفته میشود.»
در بخش دیگری از اظهارات شهید بهشتی در این رابطه میخوانیم: «اگر به آن خانم گفتند خانم شما آزادی فریاد برای آزادی هم برآورید درست، اما خانم مسلمان در کوچه و خیابان که میآیی لباس و پوشش شما ساده باشد، اندامهای بدن و موی سر شما پوشیده باشد، آنچه با پوشش ساده نه دل فریب و سخن گفتن و نحوه برخورد با این و آن و طرز راه رفتن همه آنها هم با وقار و سنگین و متین باشد، درخور پاکدامنی بانوی والا قدر مسلمان پیوسته به خدا باشد، خوب در اینجا اگر این را به او گفتند و شنید بازهم آزادی او حفظ شده چون خودش آزادانه شنیده اما اگر نخواست آزادانه بشنود بگوید این چیزهایی که شما میگوئید خوب است ولی من دلم میخواهد نیمه برهنه از خانه بیرون بیایم، با آرایش تمامعیار در خیابان ظاهر شوم! در اینجا نظام اسلامی با او چه کند؟ آزادی او را حفظ و رعایت کند و به او بگوید آزادی خانم؟ ما حرف خودمان را به شما زدهایم، شما میخواهی گوش کن یا گوش نکن آزاد هستی؟ گوش کردی خوشا به سعادتت گوش نکردی عذابش دامن خودت را میگیرد؟ نخیر در آنجا ما نهی از منکر میکنیم در این صورت خود به خود مقداری از آزادی این خواهرها را از دستش میگیریم.»
شهید آیتالله بهشتی در ادامه میگوید: «تو ای خانم! بنشین با خودت بیندیش در درونت چه انگیزهای هست که تو را وا میدارد به جای پوشش با کرامتی که اسلام برای تو در نظر گرفته است میخواهی بدون این پوشش به خیابانها و کوچهها بیایی؟ آیا خودآگاه یا ناخودآگاه در اعماق روحت خودنمایی و میل به خودنمایی و نمایش دادن خویشتن در برابر دیدگان دیگران تو را به این گناه وا نمیدارد؟ و اگر تو نتوانستی این تمایل و یا جهل یا هر چیز را در خودت مهار کنی و دوباره خواستی اینگونه بیرون بیایی باید به شما بگویم که جامعه ما چنین وضعی را در محیط اجتماعیاش تحمل نمیکند.»
علاقهمندان میتوانند برای مطالعه متن کامل بیانات شهید بهشتی در این زمینه به کتاب «جاودانه تاریخ، انتشارات روزنامه جمهوری اسلامی، ج 4، ص194 تا 198» مراجعه کنند.