به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،روزنامه زنجیرهای بهار در یادداشتی با عنوان «عبور از تیلرسون» نوشت: «دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده بالاخره تصمیم خود را گرفت و رکس تیلرسون را از وزارت امور خارجه این کشور برکنار کرد... اگر تا به امروز نسبت به عدم توجه دولت ترامپ در موضوع اجرای مفاد برجام تردیدی وجود داشت امروز دیگر میتوان با اطمینان بالایی این نکته را مطرح کرد که به زودی شاهد خروج ایالات متحده از توافق هستهای خواهیم بود... توضیح بیشتر آنکه تا مدت اندکی دیگر رئیسجمهور آمریکا میباید نظر خود درباره ادامه اجرای برجام و یا خروج از آن را اعلام کند... حال پرسش اساسی این است که با وجود چنین نشانههایی موضع مشخص ایران در قبال این موضوع چیست؟ آیا تصمیمگیران ارشد نظام نسبت به این موضوع بسیار مهم توجه کافی را دارند و یا همچنان به همان سیاست گذشته در قبال اختلافات ایران و غرب ادامه خواهند داد؟!».
در اینباره گفتنی است که بر اساس شواهد موجود دولت ترامپ هم برجام را میخواهد و هم تحریمها را. راهبرد دولت ترامپ، دست بالا گرفتن در قبال ایران برای اعمال سختگیری، آغاز مجدد مذاکره، فزونطلبی و تحمیل برجام جدید (موشکی، منطقهای و...) است. در این ارتباط، تمدید تعلیق ۹۰ روزه تحریمها و بالا نگاه داشتن ریسک سرمایهگذاری در ایران، تصویب و اعمال تحریمهای جدید علیه ایران و اعلام عدم پایبندی ایران به برجام از ارکان این راهبرد است.
از سوی دیگر دولت آمریکا برای تسلیم کردن جمهوری اسلامی ایران قطعا به کمک بازوانی در داخل ایران نیاز خواهند داشت، اهمیت این عناصر داخلی یا شبکه اقتصادی - رسانهای همکار غرب در داخل کشور از آنجاست که این جریان تا دیروز با دادن آدرسهای غلط به افکار عمومی و با بزک کردن آمریکا، کلید حل مشکلات را در تعامل گسترده با غرب نشان دهد، اکنون و پس از نقض عهدهای مکرر آمریکا و عدم دستیابی ایران به منافع حداقلی در برجام در پهنه گستردهای از رسانههای داخلی با هراسافکنی و مهندسی ترس، ادعاهای مراکز استراتژیک آمریکایی مبنی بر قریبالوقوع بودن جنگ درصورت بر هم خوردن برجام القا میکند و به دنبال زمینهچینی برای مذاکرات مجدد با آمریکا هستند تا اینبار قدرت موشکی و منطقهای ایران قربانی شود.
به واقع آمریکا به این جریان امید بسته تا بتواند با کمک آنها دوران جدیدی از فشار را دوباره آغاز و کشور را به موافقان سازش و امتیازدهی بیشتر و مخالف آن دو پاره کند. جریانی که آمریکا طمع کرده که دوباره تلاش خواهند کرد تسلیم را تئوریزه کنند و آنها مهمترین سرمایههای ترامپ در ایرانند.
کاهش سرمایهگذاری در پسابرجام، تقصیر توان موشکی است!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت:«برجام موجب بهبود تعامل ما با جهان در همه زمینهها شده بود، اما متاسفانه یک هفته پس از آن ما با پرتاب موشک به جامعه بینالملل سیگنالهایی ارسال کردیم که بر تجارت با شرکتهای غربی تاثیر گذاشت. سیاست دفاعی ما باید با سیاست اقتصادیمان هماهنگ باشد».
روزنامههای زنجیرهای در سال 94 با جنجال رسانهای، تمامی امور حتی آب خوردن مردم را به توافق هستهای گره زده و تاکید کردند که در روز اجرای برجام تمامی تحریمها یکباره لغو شده و سرمایهگذاری خارجی به کشور سرازیر خواهد شد و گشایش اقتصادی برای عموم مردم ایجاد میشود.
در مقابل، منتقدان تاکید داشتند که دوگانه هستهای- معیشت بهانه است و هدف دشمن، از بین بردن مولفههای قدرتساز ایران است. اما مدعیان اصلاحات بدون هیچ پاسخ کارشناسی صرفا به فحاشی به منتقدان میپرداختند.
روزنامه اعتماد- تیر94- در مطلبی نوشت: «اصولگرایان بارها اعلام كرده بودند كه هستهاي بهانه و خاكريز اول غربيها است. اگر ما در زمينه هستهاي كوتاه بياييم و توافق كنيم غربيها سر وقت پروندههاي ديگر از جمله حقوق بشر و بهانههاي ديگر خواهند رفت. از اين بابت هم روشن خواهد شد كه آنها در اشتباه بودهاند و مسائل حقوق بشر يا سياستهاي ايران در منطقه خاورميانه ارتباطي با موضوع هستهاي پيدا نميكند».
برخلاف ادعای روزنامههای زنجیرهای، کاهش سرمایهگذاری خارجی در پسابرجام، نه تنها هیچ ارتباطی به مسئله موشکی ندارد بلکه به دلیل متن بسیار ضعیف برجام و نقض مکرر این توافق از سوی آمریکاست.
آسوشیتدپرس چندی پیش در گزارشی نوشته بود: «شرکتها و بانکهای بینالمللی از وزارت خزانهداری آمریکا خواستهاند با صدور یک دستورالعمل مکتوب به تشریح قواعد و قوانین تعامل با ایران بپردازد ولیکن دولت آمریکا به عمد از صدور هرگونه سند مکتوب در این باره امتناع کرده است بنابراین شرکتهایی که قصد ورود به ایران را دارند فعلاً در اینباره دست نگه داشتهاند».
آنکتاد (کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل) که مرجع رسمی آمار جذب سرمایه خارجی در دنیا است در اوایل امسال در گزارشی اعلام کرد که ایران از سال ۹۲ تاکنون در جذب منابع نزولی عمل کرده و در سال ۹۵ نسبت به ۹۴ به منفی ۵۱ درصد رسیده است. درحالیکه رئیسجمهور وعده جذب ۳۰ میلیارد دلاری سرمایهگذاری خارجی در پسابرجام را داده بود و برای سال ۹۵ نیز حدود ۱۱ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی مصوب شده بود، آمارهای رسمی نشان میدهد تنها ۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی در سال گذشته جذب شده است!
وقت مجلس را با استیضاح وزرا هدر ندهید!
روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به استیضاح وزرا در مجلس دهم پرداخته و با وجود اینکه آخوندی و ربیعی توانستهاند با رای نمایندگان به کار خود ادامه دهند نوشت وقت گرانبهای مجلس را با این کارها به هدر ندهید!
در بخشی از این یادداشت آمده است: «تأکيد اصلاحطلبان که بعضا سابقه نمايندگي مجلس را هم در کارنامه دارند، اين بود که اهرمهاي نظارتي مجلس بايد در جاي مناسب به کار گرفته شود تا وقت پارلمان که هر دقيقه آن هزينههايي سنگين دارد، صرف مسائل جدي مردم و اصلاح قوانين در راستاي توسعه پايدار شود؛ اما به باور نگارنده، بايد آسيبشناسي رفتار برخي نمايندگان مجلس را در جاي ديگري جستوجو کرد.»
نویسنده در ادامه بار دیگر ادعای مدعیان اصلاحات و جریان انحرافی علیه شورای نگهبان را تکرار کرده و نوشته است: « فقدان حضور اصلاحطلبان پيشرو و به تبع آن، فقدان تشکيلات پذیرفتهشده در اين جريان، ميتواند به سرمايه اجتماعي گرانبهاي آنان آسيب بزند. به نظر ميرسد براي کار سياسي و انتخاباتي، بايد حداقلهايي را در نظر گرفت و مادامي که لايههاي پنجم و ششم نيروهاي شناختهشده اين جريان نميتوانند از شرايط نظارتي فعلي عبور کنند، بايد در ارائه فهرستهاي انتخاباتي تأمل بيشتري كرد. اصولگرايان شناختهشده نيز در وضعيت موجود مسئول هستند.»
درباره این یادداشت دو نکته مهم را باید مورد اشاره قرار داد نخست آنکه برای مدعیان اصلاحات مجلس مطلوب مجلسی است که به دولت مورد تائید آنان کاری نداشته باشد، نه استیضاحی در این مجلس مطرح و نه سوالی از وزرا و یا رئیسجمهور پرسیده شود!
پیش از برگزاری انتخابات مجلس دهم مدعیان اصلاحات این را به صراحت اعلام کردند که مجلس خوب مجلسی است که به سمت سوال و استیضاح حرکت نکند و با وجود اینکه در روزها و ماههای گذشته همراهی مجلس با دولت به عیان مشخص شده است دولت این مجلس همراه را نیز برنمیتابد و به دنبال اعطای حق انحلال مجلس بر خلاف قانون اساسی به رئیسجمهور است که مطلقالعنان هر چه خواست و بدون هراس از سوال و مزاحمت مجلس انجام دهد!
نکته دوم اینکه مدعیان اصلاحات همواره مقابل نهادهای قانونی کشور از جمله شورای نگهبان دست به جنجالسازی زدهاند، با اینکه قانون اساسی نظارت بر انتخابات مجلس شورای اسلامی و دیگر انتخاباتها از جمله ریاست جمهوری را بر عهده شورای نگهبان گذاشته است جریان اصلاحات همیشه علیه شورا دست به دروغسازی و جنجالآفرینی زده است.
کافی است به آمار افراد ثبتنامکننده و تائید صلاحیتها توجه شود تا مشخص گردد برای هر کرسی نمایندگی دهها نفر تائید صلاحیت شده بودند و گزینش نه میان دو یا سه نفر که میان دهها نفر صورت میگیرد و حال با این وجود سخن گفتن از رد صلاحیتها به عناوین مختلف جز دروغگویی آشکار چه میتواند باشد؟!
آقای نماینده! حداقل روزنامه خودرا میخواندید
روزنامه اعتماد، در شماره دیروز سخنان مدیر مسئولش الیاس حضرتی را که در جلسه استیضاح عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی ایراد شده بود منتشر کرد.
در این گزارش آمده است: الياس حضرتي، نماينده تهران ديروز در جلسه استيضاح وزير راه و شهرسازي به عنوان مخالف استيضاح وزير راه سخن گفت و با بيان اينكه «بايد امروز موضوع استيضاح را بهانهاي براي بررسي موضوع مهم كشوري قرار دهيم»، گفت: «ما عادت داريم كه در زماني كه بحران در كشور پيش ميآيد به جاي اينكه صبورانه علت را بررسي كنيم شروع به زدن ميكنيم. زماني كه وزير هنوز در بحران بود به جاي روحيه دادن به او استيضاح ميكنيم اين كار با عجله بود و بهتر بود منتظر نتيجه جعبه سياه ميمانديد.»
این گزارش در ادامه افزوده است: [حضرتی] يادآور شد: «آيا ما اعتقاد داريم كه بايد لابي كنيم و رفت و آمد كرده و به همه بلي بگوييم و خود را به بودجه سنواتي عمراني محصور كنيم يا اينكه به روش مديريت باز و با نگاه تجارت جهاني و در نظر گرفتن فرصتهايي كه در جهان وجود دارد معتقديم؟... بنده امروز از شخص آخوندي دفاع نميكنم كه ايشان فرزند آيتالله آخوندي و از فرزندان آذربايجان است، امروز ميخواهم از ضرورت مديريت پويا و زنده دفاع كنم. آقاي آخوندي به جاي محدود شدن به بودجه عمراني در راستاي استفاده از امكانات سرمايهگذاري خارجي اقدام كرده است.»
حضرتی افزوده است: «... به كدامين گناه قرار است آخوندي استيضاح شود؟ به خاطر اينكه پرچمدار نوسازي هوايي شده در دنيايي كه همگان عليه ما بسيج شدهاند بايد استيضاح شود.»
باید به نماینده محترم تهران یادآور شد که وزیر راه و شهرسازی نه به دلیل سقوط هواپیما تهران – یاسوج بلکه به دلایل بیشمار دیگر باید استیضاح میشد. نماینده تهران برای پی بردن به یکی از آن دلایل به گزارش منتشر شده در روزنامه خودشان در مهر 96 مراجعه میکردند. ضمن آنکه ای کاش نماینده تهران یادآور میشدند که آقای وزیر مورد حمایتشان چه تحول مدیریتی ایجاد کردهاند و کارنامه ایشان به جز خرید چند هواپیما چیست؟! ای کاش اقدامات صورت گرفته وزارت توسط راه و شهرسازی پیرامون بزرگراهها و راههای روستایی را ذکر میکردند. و صد البته که اگر مصادیقی بودند ایشان میگفتند و در این کلیگویی نمیماندند.
روزنامه اعتماد- مهر 96- در گزارشی با عنوان «مسکن اجتماعی، رویایی که تعبیر نشد؛ قصه هزار و یک شب طرح اختصاصی عباس آخوندی» نوشته بود: «مسکن اجتماعی؛ نه معنی مشخصی دارد و نه همتی برای اجرا. این طرح را عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی در ابتدای دولت یازدهم بود که مطرح کرد؛ درست زمانی که میگفت طرح مسکن مهر «مزخرف» است، مدعی بود مسکن اجتماعی که حالا به نوعی آن را پروژه «اختصاصی» خود میخواند، کاستیهای طرح مسکن مهر را ندارد. میگفت طرح کاملی است که اگر اجرایی شود، مشکل مسکن در کشور ریشهکن میشود. اما جز یک طرح پژوهشی و چند سخنرانی که خود او انجام داد، مسکن اجتماعی همواره در هالهای از ابهام ماند.»