دانشجوی دانشگاه دریانوردی چابهار در یادداشتی نوشت: هنوز نفهمیدهام چرا به انبوه مناطقی که وضع ظاهریشان مثل تهران و چند کلانشهر خاص، بزک دوزکشده نیست، میگوییم محروم؟!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، مرضیه زورقی؛ * دانشجوی ترم ۸، دانشگاه دریانوردی چابهار در یادداشتی نوشت: هنوز نفهمیدهام چرا به انبوه مناطقی که وضع ظاهریشان مثل تهران و چند کلانشهر خاص، بزک دوزکشده نیست، میگوییم محروم؟! آیا صرف تفاوت در امکانات و ظواهر فیزیکی، ملاک این تقسیمبندی است و منظور از محرومیت، محروم بودن از امکانات است؟ توجیه نمیشوم!
مثلاً در زمینه بهداشت، درست است که در منطقهی به اصطلاح محروم، ممکن است دندانپزشکی پیدا نشود که بتواند ایمپلنت بگذارد! اما از آن طرف هم در کلانشهر شاهد انواع امراض جدید و مرگآوری هستیم که در شهرهای کوچک و روستاها بندرت دیده میشود.
در زمینه تفریحات، ممکن است در کلانشهر انواع پارکهای آبی و شهربازیهای آنچنانی باشد که هیجان افراد را تخلیه نماید؛ اما از آن طرف در مناطق به اصطلاح محروم، اتفاقاً انواع مناظر بکر و طبیعت وحشی و پدیدههای غیرمصنوعی ِ. جالبی یافت میشود که میتواند مفرح و هیجانانگیز باشد و خاطراتی ماندگار خلق کند. معیار امکانات، نمیتواند محرومیت را توضیح دهد.
معیارهای دیگر، مثلاً فرهنگ عمومی و نرخ آسیبهای اجتماعی و اینها اگر ملاک باشد که اصلاً قضیه معکوس میشود؟! محروم آن روستا یا شهری نیست که فرهنگ خانوادهمداری و عشیرهگرایی هنوز در آن رونق داشته و لذا بسیاری مفاسد اخلاقی، اساساً مجال بروز و ظهور در آنجا نیافته؛ و توسعه یافته هم، آن کلانشهری نیست که فرزندان به زحمت با والدین ارتباط سازنده دارند چه برسد با خانواده و عشیره.
محروم آن روستا یا شهری نیست که خیابانهایش خلوت است و بازارهایش اول شب بسته میشود و مردم شبها زود میخوابند؛ و توسعه یافته هم آن کلانشهری نیست که ترافیکش نفسگیر شده و بازارها تا بوغ سگ باز است و مردم تا نیمهشب در خیابان و پارک ولو هستند و صبحشان از ساعت ۱۲ ظهر شروع میشود.
محروم آن روستا و شهری نیست که درب خانهها و خودروها باز میماند و کسی به اموال مردم کاری ندارد؛ و توسعهیافته هم آن کلانشهری نیست که وسط روز با قمه جیب چند نفر را در طول یک خیابان خالی کرده و رهگذران هم تماشا میکنند. ازین نظر، بکارگیری واژه محرومیت، اساساً غلطانداز و انحرافساز است و ذهن مسوولان و توقع مردم را به سمت دیگری میکشاند.
من محرومیت را با «مظلومیت» جایگزین میکنم. منطقه محروم، آن منطقهای است که «مظلوم» واقع شده، چراکه بخاطر دوری فیزیکی یا سیاسی یا اداری از پایتخت، نمیتواند قابلیتها و توانمندیهای حتی بالفعل خود را کشف و شکوفا کند؛ لذا مدام دست به دامان مرکز است تا قطره چکانی، چیزی از آن بالا برای این منطقه گسیل شود.
منطقهای که به دلیل حاکمیت فضای اداریزدگی وابسته به مرکز، مسئولان محلی به اسم قانونگرایی، جسارت عمل و امکان تحول را از خود سلب کردهاند. منطقهای که به علت رواج فضای تحجر فکری و کجاندیشیهای قشری، انبوه نخبگان محلی و خبرگان مجرب و دلسوز بومی، به حاشیه کشانده شده و جربزهی خود را برای نواندیشی و تحول فکری در مدیریت توسعه منطقه، از دست دادهاند.
منطقهای که به دلیل فقدان نهاد درونزای اجتماعی، توان مردم بلااستفاده مانده و دچار نوعی ایستایی و بلکه انجماد شده و تلاش مستمری هم نمیشود یا نمیگذارند بشود تا این انجماد به تعامل و همدوشی و همیاری تبدیل شود؛ لذا در این منطقه، میانسالها تماشاچی شده و منتظر معجزهای هستند که یکشبه رخ دهد و دیگر، حتی حس و حال نقد هم ندارند.
و جوانترها اصلاً بیخیال آبادانی این منطقه شده و درصدد بروز زمینهی مهاجرت از اینجا برای خود هستند؛ و سالخوردهها هم در این کانون بازنشستگان و منتظرالموتها (!) به سردی عمر سپری میکنند. این منطقه را من منطقهی مظلوم و بلکه منطقهی منجمد نام میگذارم.
در اینصورت، باید عمیق اندیشید و فکر دیگری برای آبادانی و پیشرفت این مناطق کرد و دست به هر اقدام خلقالساعه و سهلالوصولی نزد و اینجا را آزمایشگاه سعیوخطای دستاندرکاران ِ. پایتختنشین ِ. توسعه منطقهای نکرد! کلانشهر غلط میکند به اینجا اعانه بفرستد و مازاد مصرف بیرویهی خودش را نذر اینجا بکند.
ستادها و قرارگاههای بیهنر ِ. مرکز، بیخود میکنند برای این منطقه، از کیسهی خلیفه ببخشند و مدام تسهیلات ِ. بیسروته تخصیص دهند و الگوی رانتخواری ِ. کلانشهری را به اینجا هم سرایت دهند.
این منطقه، خودش دریایی از قابلیت و مزیت و حمیت است؛ اما یخزده و معطل مانده. معطل چی؟ امکانات؟ نخیر! معطل انگیزهها و ارادههایی همینجایی و نقشهراهها و برنامههایی غیروارداتی و اقدامها و همیاریهایی تحولی.
ومن الله توفیق
مرضیه زورقی- دانشجوی ترم ۸، دانشگاه دریانوردی چابهار
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.