در حالي كه دولت يازدهم در سالهاي ابتدايي طي چندين همايش تكيه بر صندوقهاي بازنشستگي به بودجه ملي را غلط عنوان كرده بود...
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در حالی که دولت یازدهم در سالهای ابتدایی طی چندین همایش تکیه بر صندوقهای بازنشستگی به بودجه ملی را غلط عنوان کرده بود، حسن روحانی روزگذشته مدعی شد که ۵۵ درصد از درآمد صادرات نفت جهت پرداخت بازنشستگی و مستمری به وزارت کار میرود. بدین ترتیب در دولت روحانی میزان وابستگی صندوقهای بازنشستگی به رغم برخورداری از ۶۰۰ تا ۷۰۰ بنگاه بزرگ و مهم، پیوسته در حال افزایش است. به گزارش «جوان»، وزارت کار به واسطه اینکه صندوق بازنشستگی کشوری و سازمان تأمین اجتماعی را در خود جای داده است، بر ۶۰۰ تا ۷۰۰ بنگاه بزرگ و مهم اقتصاد ایران مدیریت میکند. در این میان، به جای اینکه این وزارتخانه در اقتصاد ایران تحول ایجاد کند، متأسفانه پیوسته مورد طمع سیاسیون بوده و آلوده مفاسد متعدد و متنوعی شده است؛ بهطوری که این مجموعه را حیاط خلوت سیاسیون میدانند و نتیجه آن شده است که شرکتها نه تنها تولید ثروت نمیکنند، بلکه با صدها هزار میلیارد تومان ارزش دارایی بنگاهها، از این شرکتها زیان و بدهی هم حادث میشود. برهمین اساس میزان وابستگی صندوق بازنشستگی و سازمان تأمین اجتماعی برای انجام تعهدات مالی به بودجه ملی کشور رفتهرفته به شکل نگرانکنندهای در حال رشد است.
۵۲ هزار میلیارد تومان به مستمریبگیران میدهیم
در حالی که وزارت کار یکی از وزارتخانههایی است که بیشترین بودجه را از بیتالمال دریافت میکند، حسن روحانی رئیسجمهور روزگدشته در مراسم گرامیداشت هفته کارگر با اشاره به میزان پولی که از سازمان تأمین اجتماعی به مستمریبگیران اختصاص یافته است، گفت: ۵۲هزار میلیارد تومان به مستمریبگیران میدهیم و این در حالی است که پول نفت ما کمتر از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان است. به ما میگویند که پول نفت را چه میکنید ما ۵۵درصد آن را به مستمریبگیران میدهیم که این تنها جزیی از مخارج دولت است. برای درک آنچه در مجموعه وزارت کار میگذرد، باید به حیرت محمد نهاوندیان از ترنول مالی صندوقهای بازنشستگی که عمومش در اختیار وزارت کار قرار گرفته است، اشارهای داشته باشیم.
حیرت نهاوندیان از گردش مالی بازنشستگی
در حالی که در سال ۹۵ بودجه عمومی کشور رقمی در حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان بود، رئیس دفتر سابق رئیسجمهور در همین سال اعلام داشت که میزان گردش مالی پرداخت حقوق، مستمری و هزینههای درمان صندوقهای بازنشستگی در سال ۹۴ را ۱۲۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده و مدعی شده بود، در این سال گردش مالی این مجموعه ۴۰ میلیارد دلار بوده است؛ در صورتی که کل درآمد ارزی حاصل از فروش نفتخام در این سال به ۲۷ میلیارد دلار هم نمیرسد، بنابراین در صندوق بازنشستگی با رقم بزرگی مواجه هستیم. به گفته محمد نهاوندیان، از سال ۱۳۸۷ که میزان وابستگی ۳۶ درصد بود، هماکنون این وابستگی به ۵۸ درصد در سال ۱۳۹۵ رسیده است. روند افزایش وابستگی به صندوقهای بازنشستگی سالم نیست و در اینباره باید خود صندوقها با کفایت درصدد افزایش بهرهوری و کاهش وابستگی به منابع دولتی باشند.
بودجه کلان تأمین اجتماعی
سیدتقی نوربخش نیز اخیراً مدعی شده است که بودجه سال ۹۷ تأمین اجتماعی در حوزه منابع ۹۸هزار و ۶۶۱میلیون تومان و در حوزه مصارف هم همین مقدار است. نوربخش با بیان اینکه سازمان تأمین اجتماعی در سال ۹۷، ۶۶۳هزار میلیارد ریال مستمری پرداخت میکند، اظهار داشت: ۲۰هزار و ۹۵۶میلیارد تومان برای بخش درمان از محل ۹ بیست و هفتم از حق بیمهها در نظر گرفته شده است. باقی منابع هم از محل سرمایهگذاری و پروژههای عمرانی است. این روزها در شرایطی شاهد افزایش میزان وابستگی وزارت کار و صندوقهای بازنشستگی به بودجه ملی ایران هستیم که این مجموعهها با ۶۰۰ تا ۷۰۰ بنگاه بزرگ و مهم در اقتصاد ایران، مشخص نیست که چرا از محل ۱۰۰ هزار میلیارد تومان دارایی در اختیار تولید ثروت و اشتغال نمیکنند، البته قبضه مدیریت این مجموعهها توسط چهرههای اصلاحطلب تندرو موجب نگرانی جامعه کارگری و بازنشستگی کشور شده است، زیرا این افراد معتقدند این بنگاهها دولتی نیست بلکه ماحصل عرق جبین میلیونها کارگری است که سالها تلاش کردهاند تا از این محل آینده خود را تأمین کنند.
بعد از انقلا و علی الخصوص در دوره آقای احمدی تژاد و آقای روحانی چهار اتفاق بزرگ افتاذ است. اولین اتفاق دست درازی مستقیم دولتها بعنوان قرض به منابع صندوقها چرا که صندوقها منابع ماهانه دارند که قبل از پرداخت حقوق بگیران حق بیمه یا بازنشستگی از آنها کسر میشود و به صندوقها واریز می شود علی لاخصوص صندوق تامین اجتماعی. دومین اتفاق تاراج منابع صندوقها توسط اشخاص وابسته یا مدیران مربوطه. سومین اتفاق اختلاس علنی افراد وابسته یا دارای پشتیبان از صندوقها و فرار محترمانه از مرزهای کشور(تحقیقا بقال سرکوجه یا سپور محل از این کارها نمیکنند). سومین اتفاق تحمیل گروههای مختلف مانند بانوان خانه دار یا روستائیان و ... بعنوان بیمه شده به صندوق ها مخصوصا تامین اجتماعی و عدم پرداخت تعهدات آنها از طرف دولتها به صندوق ها. چهارمین اتفاق تحمیل شرکتهای مختلف ورشکسته به صندوقها و انتصاب مدیران نالایق و نامارآمد توسط مدیران صندوقها که از طرف دولتها منسوب میشود با این صندوقها وحیف و میل علنی آنها یا بی لیاقتی آنها این شرکتها متضرر می شود. پس لطفا به سر مستمری بگیران منت نگذارید چرا که آنها سی سال قبل از دریافت حقوق حق بیمه یا بازنشستگی را پرداخت کرده اند.
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.