به گزارش گروه دیگر رسانه های خبرگزاری دانشجو، «مهدی فضائلی» کارشناس ارشد مسائل سیاسی در یادداشتی نوشت:
از همان آغاز اعلام خروج آمریکا از برجام، بسیار روشن بود که این تصمیم آمریکا پیوست های مختلفی خواهد داشت؛ از اقدامات سیاسی و روانی گرفته تا پیوست های اقتصادی و امنیتی!
از جمله اقداماتی که با اطمینانی مبتنی بر تحلیل(نه خبر) میتوان گفت جزو پیوست های اقدام آمریکاست، نامه اخیر معروف به نامه صد امضاست.نامه ای که امضا کنندگان آنرا از بهایی و منافق گرفته تا چریک فدایی خلق و اصحاب فتنه 88 و اصلاح طلب تشکیل می دهند.افرادی که هر چند در ظاهر قرابت سیاسی ندارند اما حداقل در بلاهت و حماقت سیاسی مشترکند!
برای اثبات یا حداقل تقویت گمانه نقش آمریکا در تهیه و انتشار نامه صد امضا میتوان نکات زیر را مورد توجه قرار داد.
نخستین نکته در باره نامه مذکور، پرسش از کارگردان این نامه است. کدام دست پنهانی، امضا کنندگان متفرق و پراکنده این نامه را گرد هم آورده است؟!چگونه نیروهای اصلاح طلب داخلی و از جمله دبیر کل یکی از مهمترین این احزاب، یعنی حزب کارگزاران سازندگی نامش در کنار عناصر ضد انقلاب منافق و چریک های فدایی خلق و بهایی خارج نشین قرار گرفته است؟!
دومین نکته، زمان انتشار این نامه است.
چگونه سی و چند روز پس از اعلام خروج آمریکا از برجام و نقض عهد آشکار این کشور، عده ای که بعضا" نامشان هم برای اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران ناشناخته است در کنار برخی اسامی نام آشنا، چنین نامه ای را می نویسند و خواستار مذاکره با آمریکا می شوند و ساده اندیشانه و خیالبافانه ضمن پذیرفتن ضمنی بدعهدی آمریکا، از او تضمین میخواهند؟!
پیشنهاد مذاکره با حاکمان بدعهد آمریکا آن هم پس از خروج از برجام و عهدشکنی آشکار اخیرشان، و در شرایطی که آمریکا در تلاش برای افزایش فشار بر ملت و نظام ایران است، بازی در کدام زمین است و منافع چنین نامه ای در این زمان به کیسه کدام طرف می رود؟!
این نامه، که اتفاقا" چند نفر از امضا کنندگانش نمایندگان مجلس ششم هستند،تداعی کننده طرح سه فوریتی نمایندگان مجلس ششم در آستانه مذاکره با سه کشور اروپایی در سال 82 است که بدلیل خیانت بار بودنش، با تهدید به استعفای دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، با نظر رئیس دولت اصلاحات و رئیس وقت مجلس، از دستور خارج شد!
و سومین نکته، محتوای نامه مذکور است.
محتوای این نامه، متزلزل و سست است؛ از یک طرف خواستار مذاکره بدون قید و شرط با آمریکا می شود و از طرف دیگر خواستار تضمین حاکمان آمریکا برای عهد نشکستن!
این نامه همچنین علاوه بر کلیتش که بازی در زمین آمریکاست، از نظر محتوا هم، همسو با رویکرد دولتمردان آمریکا در صدد ارعاب و نگران کردن ملت بزرگ ایران است.
این نامه همچنین به موضوع کره شمالی نگاهی ساده لوحانه دارد چرا که در باره این مذاکرات که تنها یک دور آن انجام شده است،قضاوت عجولانه ای کرده و ثانیا" سوابق طولانی و افت و خیزهایی که بین آمریکا و کره شمالی بوده است را نادیده گرفته و ثالثا" نویسندگان نامه توجه نکرده اند که بطور ضمنی مسئولان کشور را به ساخت بمب اتم تشویق کرده اند!
و کلام آخر با اصلاح طلبان و بویژه حزب کارگزاران سازندگی.
تعدادی از امضا کنندگان این نامه جزو اصلاح طلبان داخل کشور هستند که در راس آنها غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی است؛ ضمن اینکه آقای کرباسچی در گفت و گو با روزنامه اصلاح طلب اعتماد به صراحت گفته است:" جمعی از دوستان اصلاحطلبی که در داخل کشور حضور دارند متولی این نامه شدند."!
این در حالی است که هم شورای اصلاحات و به نقلی رئیس این شورا و هم تعدادی از چهره های این جریان، به نوعی علیه این نامه موضعگیری کرده و آنرا موضع اصلاح طلبان ندانسته اند.
باید از موضعگیری چهره های مختلف جریان اصلاحات علیه نامه مذکور استقبال و قدردانی کرد هرچند ناکافی است.
اصلاح طلبان و بخصوص حزب کارگزاران سازندگی باید هم دبیرکل این حزب شاخص اصلاح طلب را که این روزها مواضع متناقضی هم از وی منتشر شده مورد سوال قرار دهند و هم ادعای وی در خصوص متولی بودن جمعی از اصلاح طلبان داخل کشور برای تهیه این نامه را بررسی و در باره آنان نیز تصمیم گیری نمایند.