یکی از کودکان که ناراحت از رفتن دانشجویان بود، گفت که شما میروید و تا سال ۱۴۱۲ باز نمیگردید؛ اما به بچهها قول دادیم که تا رسیدن به آروزهای بزرگتر همراه آنها باشیم.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ معصومه شمسینی؛* روزهای گرم تابستان را در حالی سپری میکنیم که بسیاری مردم مناطق کشور به دلیل کم آبی با مشکلات بسیاری روبه رو هستند، در این میان برخی افراد مشکل مردم را بهانه و تنها کاری که از دستشان بر میآید، گذاشتن پُستهای متعدد در فضای مجازی و شائبه پراکنی می دانند و برخی همانند دانشجویان جهادگر دانشگاه ولایت ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان آستین همت را بالا زدهاند و با وجود گرمای هوا و دمای بالای ۴۰ درجه در مناطق محروم حضور یافته و به مردم خدمت رسانی میکنند.
حال و روز این روزهای مردم در روستای ماهوکپته در استان سیستان و بلوچستان به دلیل مشکل کم آبی خوب نیست و مردم در این روستا به سختی روزگار خود را سپری میکنند، سعید بقائی راوری از دانشجویان دانشگاه ولایت ایرانشهر در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو در رابطه با مشکلات اهالی این روستا میگوید که مردم این روستا آب ندارند و مجبور هستند که آب را از روستاهای دیگر برای استحمام بیاورند. آنها باید ۱۵ کیلومتر را طی کنند تا به روستای دیگری بروند که آب گرم دارد.
حل مشکل کم آبی مردم روستای ماهوکپته
وی با بیان اینکه یک ماه است که پیگیر آب رساندن به مردم این روستا هستیم، اضافه می کند: ان شاءالله به همت دانشجویان جهادگر دانشگاه ولایت ایرانشهر و نیروهای قرارگاه توسعه سپاه سلمان قصد داریم که مشکل مردم در این روستا را حل کنیم. این روستا تنها یک چشمه داشت که آب آن خشک شده است؛ اما بازدیدهایی از این منطقه انجام شد و بررسیهای لازم برای حفر چاه با حضور کارشناسان زمین شناسی و انتقال آب چاه به روستا ادامه دارد.
تخریب زمینهای ماهو کپته به دلیل نبود آب
وی با اشاره به حضور دانشجویان در روستای مجاور برای تأمین آب ادامه می دهد: تقریبا ۱۰۰ کیلومتر از روستای هدف ما منطقهای هست به اسم چاه شور است که امسال به دلیل نبودن کامیون برای بردن هندوانهها محصول آنها خراب شد و زمینهای ماهو کپته که به دلیل نبود آب در حال تخریب است. یک چشمه جهت ارزیابی برای حفر چاه آب شناسایی شد. این محل جای خوبی هست برای زدن چاه آب؛ اما به دلیل این که زمین به نام یک شخص هست، راضی نشد و سهم عظیمی از چاه را برای حفر خواست.
حضور دانشجویان در جمع کودکان روستا اما دانش آموزان این روستا که تعطلات تابستان را سپری میکنند، با تشویق این دانشجویان جهادگر دست به کار شدند و مدادهای رنگیشان را برداشته و مشغول کشیدن آروزهایشان شدند، آرزوهای که شاید به سادگی دست یافتنی باشد؛ اما برای این کودکان آروزی بزرگی است.
آرزوهایی که روی کاغذ نقاشی شد
مسئول گروه جهادی دانشجویی دانشگاه ایرانشهر در این رابطه میگوید که وقتی دانشجویان به روستا آمدند از بچههای روستا خواستند تا آرزوهایشان را نقاشی کنند، یکی از بچهها آروزی داشتن یک ده هزارتومانی و دیگری آرزوی سفر به مشهد داشت؛ برخی هم داشتن کیف و کفش و اسباب بازی را آرزو میکردند.
آرزویی به اندازه داشتن یک اسکناس ۱۰ هزار تومانی
بقائی می گوید: برای همین لوازمی را برای دانش آموزان تهیه کردیم، به کودکی که آرزوی ده هزارتومانی داشت، صد هزار تومان دادیم، کودکی که آرزوی سفر مشهد را داشت، با کمک خیرین به مشهد خواهد رفت و برای سایر کودکان نیز که آرزوهایشان را نقاشی کرده بودند، کیف و کفش تهیه کردیم.
گشایش دریچه جدیدی از زندگی برای کودکان
این کودکان که تمام روزهای زندگیشان را در روستای محروم و دور افتاده سپری کردهاند، در نظرشان آروز به اندازه داشتن یک کیف و کفش و در اندازه داشتن یک اسکناس ده هزارتومانی بود، بقائی با بیان اینکه دانشجویان سعی کردند تا دریچه جدیدی از زندگی را پیش روی این کودکان باز کنند، ادامه می دهد: برای همین همه بچهها را به روستای که آب و باغ داشت، بردیم و پس از برگزاری برنامه و کلاسهای از آنها خواستیم که سطح آرزوهایشان را برای آینده زندگی بالاتر ببرند.
همراه با آرزوی کودکان تا سال ۱۴۱۲
اردوی جهادی دانشجویان در روستای ماهوکپته پایان یافت و بعد از پایان اردوی جهادی دانش آموزان گفتند که قصد دارند تا پزشک، معلم، دکتر شوند، مسئول گروه جهادی دانشجویان ایرانشهر میگوید که یکی از کودکان که ناراحت از رفتن دانشجوها بود، گفت که شما میروید و تا سال ۱۴۱۲ باز نمیگردید؛ اما به بچهها قول دادیم که تا رسیدن به آروزهای بزرگتر همراه آنها باشیم.