به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مسعود دانشمند نوشت: افزایش نقدینگی به معنی انتشار ویروسی در اقتصاد کشور است که خود معلول بیماریهایی عفونی است که سالهای سال اقتصاد را نشانه رفته و با بیتوجهی نسبت به آن فضای نامطلوبی برای اقتصاد کشور فراهم کردهایم. نمیتوان توقع داشت ویروسی مهلک در کالبد اقتصاد یک کشور منتشر شود اما مسایل زیستی این اقتصاد به خوبی و بیهیچ مشکلی به حیات خود ادامه دهند.
تولید و صنعت کشور سالهای سال است که دچار مشکل شده و نمیتوان مدعی شد این زخم عمیق حاصل همین چند روز اخیر است. ترکهای عمیقی که در بدنه صنعت کشور ایجاد شده حاصل بیتوجهی به توسعه است و حال که صنعت هر روز آسیبهای جدید میبیند باید پذیرفت این بیماری حاصل تفکری است که نسبت به شفافیت بیاعتماد است.
به طور قطع اگر تولید مثبت و سودآور باشد به طور قطع با افزایش نقدینگی مواجه نخواهیم شد. حجم 1500 هزار میلیارد تومان نقدینگی در سطح جامعه اتفاق خطرناکی است که نشاندهنده بیاعتمادی سرمایهداران به تولید و اشتغال است. این مساله منجر به آن شده اعتماد عمومی جامعه نسبت به سیاستهای اقتصادی هر روز کاهش پیدا کند و در همین راستا نه تنها سرمایهها به سمت روغنکاری چرخهای تولید پیش نمیرود بلکه از سرعت حرکت این چرخها هر روز میکاهد.
اما عوامل اصلی این ویروس را باید در کسری بودجه، عدم استقلال بانک مرکزی، بدهی دولت به بانکها، رانت و عدم شفافیت جست و جو کرد. این گزینهها هر یک به تنهایی توان آن را دارند تا اقتصاد و صنعت یک کشور را دچار مشکل کنند. حال آنکه اجماع همه آنها در یک گروه موجب افزایش آسیبهای اقتصادی شده است.
کسری بودجه به عنوان یک عامل افزایش نقدینگی به این معنی است که بانک مرکزی پول داغ (پول فاقد پشتوانه) را به بازار تزریق کرده و این روند خطری جدی در اقتصاد کشور است. از دیگر سو نسبت بین نقدینگی و تولید ناخالص باید کمتر از 50 درصد باشد، اما شرایط فعلی اقتصاد کشور نشاندهنده آن است که این نسبت رعایت نشده و بیش از 120 درصد نسبت بین نقدینگی و تولید ناخالص است. بنابراین مسیرهای توسعه صنعت همچنان سنگلاخ است.
همان طور که پیش از این اشاره شد، افزایش نقدینگی خود معلول صنعت بیمار است و از آنجایی که دولت بدون پشتوانه پول به جامعه تزریق میکند این بیماری گسترش بیشتری پیدا خواهد کرد. در حال حاضر سودی که بانکها پرداخت میکنند نسبت به سود حاصل از تولید بیشتر است و در همین راستا انگیزههای تولید کاهش پیدا میکند.
چشمانداز بهبود شرایط فعلی تنها زمانی روشن خواهد شد که دولت قدمهایی جدی در مسیر شفافسازی اقتصاد و از بین بردن فضای رانتی اقتصاد کشور بردارد. نمیتوان انتظار داشت رانت و عدم شفافیت بر جای خود باقی بماند، ریشههایش تقویت شود اما از سوی دیگر نقدینگی، تورم و دیگر آسیبهای اقتصاد رنگ ببازند. اما در نهایت امیدوار به بهبود شرایط فعلی خواهیم بود. نگرانی از آنجایی است که اگر امید به بهبود نباشد باید به دنبال آرزو بود.