ساکنان شیعه شهرهای جنوبی بیروت، تمام روز توسط حملات رژیم صهیونیستی در هم کوبیده شدند و این در حالی بود که از رهبر حزب الله، سید حسن نصرالله که به این رژیم اعلام جنگ کرده بود، تجلیل میکردند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، هفته نامه آمریکایی «تایم» در ایام جنگ ۳۳ روزه لبنان در مقالهای با عنوان «مهمانی تمام شد» به قلم «آندریو لی باترز» آمریکاییای که در این ایام در بیروت به سر میبرد و شاهد وقایع جنگ بود، نوشت:
زمانی که برق ساختمان همسایهی من در شرق بیروت قطع شد، به بالای پشت بام یک هتل رفتم و در آنجا مستقر شدم و منتظر فرود بمب بعدی اسرائیلیهای ماندم. بلافاصله صدای آتش ضد هوایی آسمان را پوشانید و نور قرمز و سبز بر فراز شهر گرم و کثیف گسترده شد. ساکنین شیعه شهرهای جنوبی بیروت، تمام روز توسط حملات اسرائیلیها در هم کوبیده شدند و این در حالی بود که از رهبر حزب الله، سید حسن نصر الله، که به اسرائیل اعلان جنگ کرده بود، تجلیل میکردند.
این اتفاقاتی است که این روزها میهمانیهای بیروت شاهد آنها هستند. مونوت استریت، کلوپ شبانه اصلی بیروت، در چنین شبهای گرمی از جوانان عیاش عربی که جیب هایشان از پول نفت پر است و اروپاییهای نو پرست میزبانی میکرد. اما با وجود شهری که در محاصره قرار گرفته است، تنها صدایی که از بارهای بیروت به گوش میرسد، صدای وزوز ژنراتورهای برق است. هیچ توریستی در سواحل آفتابی شهر به چشم نمیخورد. دیگر از پورشههای گران قیمت پارک شده در کنار پاساژها خبری نیست. تنها چند لبنانی در حال رفت و آمد دیده میشوند. پس از پایان جنگ داخلی ۱۵ ساله در سال ۱۹۹۰، کشوری که تا کنون شاهد مثالی برای خشونت شهری به حساب میآمد، تغییر چهره داده و به پایتخت زندگی شبانه در خاورمیانه تبدیل شده است.
نخبگانی که در زمان جنگ گریخته بودند بازگشته و میلیاردها دلار سرمایه را برای باز توسعه بیروت به این شهر سرازیر کردند. بازسازی شهر بسیار موفق بود تا آنجا که با ساخته شدن هر ساختمان بلند و مرکز خرید، لبنانیها مشغول تبلیغات میشدند و فراموش کردند که کشور شکنندهی آنها در خطرناکترین منطقهی جهان قرار گرفته است. این توهم و رؤیا اکنون نابود شده است. افراد خارجی اولین کسانی بودند که دچار وحشت شدند. در هتل فانیشیا، مجللترین هتل شهر، زنان شیک پوش لابی هتل را پر کرده و در صدد فرار از کشور هستند. سفرایی که نقشههای آنچنانی در ذهن میپروراندند، به کمک هواپیماهای کوچک به قبرس میگریزند. سازمان ملل به کارمندان خود گفت که بهای نسخههای دارویی یک ماه را ذخیره کنند و به یک تعطیلات آخر هفتهی بلند مدت بروند.
مشکل این است که تقریباً هیچ جایی برای رفتن نیست. فرودگاه بیروت، که اخیراً بازسازی شده است، در سال ۱۹۶۸ مورد حمله قرار گرفته بود. در آن زمانی کماندوهای اسرائیلی ۱۳ هواپیمای غیر نظامی لبنانی را که روی باند نشسته بودند منفجر کردند. این بار حملات به صورت صحنه آهسته انجام میشود: ابتدا بزرگراه ها، سپس تانکرهای ذخیرهی سوخت، باز هم بزرگراهها و بعد از آن ترمینال ها. با حملهی قایقهای جنگی اسرائیل به بنادر و مسدود شدن راههای فرار، تنها راه باقی مانده راه زمینی به سمت سوریه میباشد. ناوگان تاکسی رانی مهمانهای هتلها را در یک سفر سه ساعته به دمشق میبردند، تا زمانی که در یک حملهی هوایی یکی از پلهای کلیدی شکسته شد. اکنون ماشینها باید بازگردند و از کوههای بلند عبور کنند و یا به سمت جادهی ساحلی شمال رفته و به شهر حمص در سوریه برسند.
شرایط جادهها به گونهای است که ماندن در بیروت در حالی که بمباران میشود، بسیار بهتر از فرار کردن است. یکی از کارکنان وزارت توریسم به من گفت: «ازدواج کن در نتیجه مجبور نخواهی بود کشور را ترک کنی.» لبنانیها ـ. که در شرایطی بدتر از این در زمان جنگ داخلی زندگی کرده اند ـ. مصمم به تشکیل جبههای محکم شده اند. هر وقت به مغازه میروم تا نقل قول مردم وحشت زدهای که در حال ذخیرهی وسایل ضروری هستند را جمع کنم، با چرخ دستی خرید بزرگی مواجه میشوم که از مواد غذایی و باتری پر شده است. اما فرار از حس وحشتی که کل کشور را فرا گرفته، سخت است.
جزف سارکیس، وزیر توریسم که به تازگی از کار خود بر کنار شده است، این چنین برای من درد دل میکرد: "بیست سال بازسازی ظرف چند روز نابود شد. " مالک یکی از کلوپهای شبانه زیر زمینی مشتریان خود را با شعارهای جدید جذب کرده و دوباره به کار بازگردد: "زیر زمین امنتر است. " حتی در بیروت چنین شعارهایی باعث نمیشود که مهمانی رفتنها ادامه پیدا کند.