مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک گفت: سواد مردم روستا در حد ششم ابتدایی است و مدارسش یک تا دو ماه در سال فعال است و گاها بعضی از درسها را حذف میکنند.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فصل تابستان برای قریب به اتفاق جوانان در حال تحصیل، فصل استراحت و پرداختن به تفریح و اوقات و فراغت است؛ اما در این بین جوانان و دانشجویانی نیز هستند که از این فصل و تعطیلات استفاده کرده و برای آبادانی و پیشرفت کشور خود تلاش میکنند. تلاشی جهادگونه و به دور از هیاهوی رسانهها و بدون هیچ تماشاچی و حق الزحمهای. تنها حق الزحمه این تلاش را میتوان در چشم مردم روستاهایی مشاهده کرد که امید و آینده روستای خود در دستان جوانان جهادگر میبینند و شاید گاهی اشکی از سر شوق جاری شود.
این بار محمدرضا مختاری، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی اراک به گفتگو نشستیم تا از فعالیت های جهادی دانشگاه علوم پزشکی اراک برایمان بگوید.
دانشجو: شما اردوهای جهادی را تا سال گذشته در روستاهای استان لرستان برگزار می کردید، چه شد که این روستاها را انتخاب کردید؟ اولین حرکت اردو جهادی ما در سال ۹۱ شروع شد. در این سال بچههای اردوی جهادی را به منطقهای به نام کمیجان بردیم که باید بگویم هیچ فعالیت عمرانی و فرهنگی چشمگیری صورت نگرفت؛ اما از جمع ۲۰ نفرهای که در این اردو شرکت کردند، کسانی تربیت شدند که بعدها مسئولیتهای گوناگونی را عهده دار شدند.
در شناسایی بعدی تصمیم گرفتیم یک منطقه محروم را مورد بررسی قرار دهیم تا اینکه منطقهای به نام هفت چشمه به ما معرفی شد که در منطقه نورآباد به سمت هرسین قرار دارد که روستاهای بسیار محرومی در آن منطقه قرار دارد که به جز برپایی مراسم روز عاشورا، هیچ مورد فرهنگی دیگری در این روستا برقرار نبود.
سواد مردم روستا در حد ششم ابتدایی است و مدارسش یک تا دو ماه در سال فعال است و گاها بعضی از درس ها را حذف میکنند و در حد یک جمع و تفریق ساده و نوشتن و خواندن سواد دارند و به همین کفایت میکنند. مردم روستا قرآن خواندن نمیدانند و خواندن نماز را بلد نبودند تا حدی که احکام غسل و طهارت را نیز نمی دانستند.
دانشجو: چه فعالیتهایی را در روستا انجام دادید؟ در مرحله اول تصمیم گرفتیم مردم روستا را با حقوقشان آشنا کنیم و نامههایی به بخشداری، فرمانداری و استانداری زدیم تا به آنان یادآوری کنیم چنین روستایی در استان آنان وجود دارد. چون پراکندگی جمعیت در روستاهای مختلف بود؛ لذا جوابی که از مسئولین گرفتیم این بود که اینان در منطقه هفت چشمه اجتماع کنند که این کار به دلایل مختلفی شدنی نیست.
دانشجو: مردم روستا از چه راهی امرار معاش می کنند؟ کشاورزی دیم از عمده فعالیت روستاییان است که متاسفانه خرید و فروش اسلحه و اعتیاد به مواد مخدر در این روستاها بسیار مشهود است؛ اما مردم بسیار ساده زیستی هستند که با وجود آب چشمه فراوان در منطقه دریغ از حتی یک درخت. روستاهای منطقه هفت چشمه به حدی محروم است که میتوان آن را در آستانه انقراض و یا روستای فراموش شده نامید و تنها چیزی که داشتند، فقط برق بود و حتی سوخت آب گرم حمام آنان همان هیزم و چوب و برگ است.
دانشجو: چه مدت در این منطقه حضور داشتید؟ حدود ۵ سال در این مناطق حضور داشتیم که عمده کارهایی جهادی انجام شد. مسائل زناشویی، بهداشت فردی، آموزش و غیره از جمله مواردی که به آن پرداختیم و کسی میتواند آنجا بسازد که بومی همانجا باشد و حداقل کاری که یک بومی دیپله می تواند در آنجا انجام دهد، راه اندازی خانه بهداشت است که حتی فرد باسواد در این مناطق وجود ندارد تا چنین کاری را انجام دهد. اگر مورد اورژانسی برای فردی به وجود بیاید تا اولین نقطه شهری حدود سه ساعت راه است و راههای پر پیچ و خاکی این مناطق را در برگرفته است.
دانشجو: از شرایط منطقه بیشتر برایمان توضیح دهید این مناطق چیزی حدود زیر ۲۰۰ نفر نوجوان دارد که نگرانی از این است این کودکانی که حتی سواد خواندن و نوشتن را به سختی میدانند در آینده این کشور چه جایگاهی دارند؟ این یک تهدید است و باید از این نوجوانان و جوانان پاک و خوب به عنوان یک فرصت نگاه کرد و باید برای آنان شرایط زندگی بهتر و ادامه تحصیل فراهم شود.
آموزش و پرورش در این منطقه تعطیل است و با هزار منت یک سرباز معلم را پیدا میکنند که دو ماه آموزش می دهد و میرود و حتی اگر یک نفر از اهالی خود روستا بتواند دیپلم بگیرد، میتواند کارهای بزرگی در روستا اعم از راه اندازی خانه بهداشت و تدریس مقاطع ابتدایی را انجام دهد.
دانشجو: آیا فعالیت عمرانی هم در منطقه داشتید؟ فعالیت عمرانی در منطقه میسر نبود. مثلا چه کاری می خواستیم برایشان انجام دهیم؟ مسجد بسازیم؟ اصلا نماز خواندن بلد نیستند و حتی یک نفر در این روستا نماز نمیخواند و هیچ فعالت دینی ندارند. مدرسه بسازیم؟ تحصیل در این روستا دو ماه در سال فعال است. قبرستان نیز نداشتند و افرادی فوتی خود را در هرسین خاک می کردند.
برخی روستاهای این منطقه فقط ۴ خانواده و برخی روستا فقط ۲ خانواده سکنه دارد و از نظر توسعه نیز مقرون به صرفه نیست که لوله کشی آب و گاز به این مناطق صورت گیرد.
دانشجو: با توجه به خرید و فروش اسلحه در این روستاها، امنیت برای گروه جهادی شما چطور بود؟ این روستاها مردم باصفایی داشتند و برای ما احترام قائل بودند؛ در دوسال اول به دلیل اینکه فکر می کردند ما برای شناسایی آنان وارد منطقه شدیم، نتوانستیم ارتباط خوبی بگیریم و فقط ارتباط ما با خانمهای روستا و بچههای کوچک بود.
دانشجو: با توجه به محرومیت این روستاها آیا از وسایل ارتباط جمعی برخوردارند؟ تنها وسیله ارتباطی آنان ماهواره است و اصلا رسانه ملی را نگاه نمیکنند و از طرفی در شبکههای اجتماعی موبایلی فعال نیستند، چون اصلا تلفن همراه ندارند و ارتباط زیادی نیز به شهر ندارند.
دانشجو: در چند روستای این منطقه فعالیت داشتید؟ در حدود ۱۲ روستا پراکنده بودیم که در هر روستا تیمی متشکل از ۴ خانم و ۲ آقا فعالیت می کردند. ما در هفت چشمه مستقر بودیم که هر روز با یک وسیله مینی بوس بچهها را در روستاها پیاده می کردیم و از ساعت ۱۳ مجدد برای برگشت آنان اقدام می کردیم.
دانشجو: چه مجموعههایی شما را در این امر کمک کردند؟ دانشگاه علوم پزشکی، آستان قدس، بنیاد برکت، سازمان بسیج دانشجویی، سپاه استانی، بیمارستان ثارالله نیز در امر دارو، شبکههای بهداشت به ما کمک کردند.
دانشجو: چه شد تصمیم گرفتید از سال جدید وارد روستاهای استان مرکزی شوید؟ اول اینکه کار ما در این روستاها تمام شده بود و تا جایی که توان داشتیم، کارهایی که از دستمان ساخته بود را انجام داده بودیم. بعد از آن، اینکه راهها خطرناک شده بود و وضعیت مناسبی نداشت و تیمهای گوناگون منطقه را شناختند و اقدام به برگزاری اردوی جهادی کردند و از طرفی کانونها و بنیادهای خیریه خاص به نام امام علی(ع) با حمایتهای دولتی و برگزاری جشنهای سیاسی و پوششهای بنفش وارد منطقه شدند که حضور ما را برنمیتابید.
دانشجو: منطقه اردوی جهادی سال جدید کجاست؟ منطقه هندودر شهرستان شازند در استان مرکزی را انتخاب کردیم که فعالیتمان از ۱۱ شهریورماه آغاز شده است.
دانشجو: اهداف شما از برگزاری این اردوهای چیست؟ اگر هدف اول محرومیت زدایی باشد، کاری بیهوده انجام شده، زیرا با ورود یک تیم تخصصی میتوان تمام کارهایی که دانشجویان در طول مدتها انجام میدهند را در یک روز انجام داد؛ پس در اصل هدف اصلی تربیت دانشجویان است و محرومیت زدایی در هدف بعدی قرار دارد. دور هم جمع شدن دانشجویان برای انجام کار گروهی و هویت بخشی از جمله اهدافی است که باید توسط اردوهای جهادی دنبال شود.
تمدن اسلامی ما یک تمدن هویت ساز است وگرنه آمریکا هم در آفریقا کمکهای زیادی انجام میدهد؛ اما باید دید چه هدفی را دنبال میکنند. فرق آن با تمدن سالامی چیست؟ تمدن اسلامی وقتی در جایی وارد میشود، هویت مردم آن منطقه را احیا میکند؛ اما آمریکا هرجا وارد میشود گذشته را قطع می کند و زمان را تغییر میدهد و هر هویتی که خودش بخواهد، تزریق میکند.
دانشجو: برنامههایی که در اردوی جهادی جدید دارید، چیست؟ یک بخش مربوط به برنامههای فرهنگی برای کودکان روستا میشود و بحث زنان و خانواده و آموزش مسائل زندگی است. یک ویزیت عمومی برای همه افراد روستا خواهیم داشت. بخش آگاهی مردم نسبت به حقوق خودشان یکی دیگر از مباحث آموزشی است. اکران عمومی فیلم، آموزش بهداشت محیط، بهداشت دام، آموزش اقتصاد خرد، شبی با شهدا و سرکشی از خانواده شهدا بخشی از برنامههای اردوی جهادی است.
دانشجو: در روستای هندوردر چند دانشجوی جهادی مشارکت خواهند داشت؟ ۵۰ نفر متشکل از ۳۰ خانم و ۲۰ آقا حضور خواهند داشت و بیشتر از این درحال حاضر کاری برایشان تعریف نشده است.