روایتی از اوضاع و احوال یک دانشگاه پر از مشکل/ تراژدی صدرا

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ «سرکلاس بودیم. هنگام تدریس استاد بود و بحث به نقطه‌ی اوج درس رسیده بود که ناگهان صدای جوشکاری و... هم اوج گرفت. استاد کلمات کلیدی درس را می‌گفت که صدای کارگر‌ها هم بلند میشد. همه‌ی این‌ها یک طرف، راه رفتن کنار انبوهی از سیم برق هم یک طرف!» این گوشه‌ای از وضعیت دانشگاه صدراست!
گویا تراژدی صدرای شیرازی و آوارگی‌اش قرار است در بطن تاریخ بماند؛ چه خودش باشد و چه دانشگاهی به اسمش و چه دانشجویان آن دانشگاه. دانشگاهی با هزاردانشجو.
صدر المتالهین بنیان گذار حکمت متعالیه است و حالا دانشگاه صدرا هم بنیان گذار طرح«دور زدن دانشجو و استاد و کارمند و ساخت و ساز در دانشگاه همگام با تحصیل دانشجو!» طرحی که سفت و سخت پایش ایستاده و اعتراضات دانشجویان و نامه به وزارت علوم و فلانی و فلان‌جا هم راه به جایی نبرده است. با این وضعیت دانشگاه صدرا بی‌گمان دانشجویانش خیلی دوست دارند ای کاش سازمانی به اسم «امنیت دانشجویان» هم باشد تا حداقل محل تحصیل مؤذن جامعه را کن فیکون نکنند و اعتراضاتش را هم به باد دهند.
دوران تبعید صدرای شیرازی تمام نشده؛ فقط محل تبعید این‌بار منطقه‌ی بیست و دو تهران است و تبعید شدگان دانشجویانش!
دانشگاهی که از سال هشتاد شروع به کار کرده است. کمترین انتظار از این دانشگاه این است که پس از گذشت هفده سال اینقدر ساختمان و آموزشش پر حاشیه نباشد.
احتمالا دانشگاه صدرا می‌خواهد پیوسته برای دانشجویان یادآوری کند که در زمان‌های خیلی قدیم تحصیل علم با چه مشقت‌هایی همراه بود مثل تهیه‌ی آب شرب از چاه! خب همین هم در عصر تکنولوژی شیوه‌ی جالبی است! وگرنه چگونه می‌توان با جان هزار دانشجو بازی کرد؟ آن هم برای منافعی جز منافع خود دانشجو.

 

وضعیت نامناسب کلاس‌های درس ومحیط داخل دانشگاه نه تنها تمرکز هرکسی را به هم می‌زند بلکه وجهه‌ی کاملا نا خوشایندی برای یک دانشگاه است؛ حالا این دانشگاه هر کجای دنیا که می‌خواهد باشد. وای به حال آن کس که دستش می‌رسد تا کاری کند، اما سکوت کرده و یا دستانش با دستان پشت پرده همراه است و بدا به حال آن کس که باید کاری کند، اما فقط نظاره گر است و یا مدافع این افراد.
بازی جالبی است؛ گرفتن شهریه‌ی کامل و کوتاه‌تر کردن ترم‌های آموزشی و رساندن به یازده هفته و خلاصه کردن ترم‌های تابستانی در چهار هفته، آن هم در مکانی غیر از مکان دانشگاه و.... این‌ها تنها بخشی از مشکلات دانشگاه صدراست. مشکلاتی که حتی تن و بدن و صدرای شیرازی را در گور می‌لرزاند.
با این تفاسیر باید آنان‌که مسیر دانشجو شدن را طی می‌کنند در این بازه‌ی انتخاب رشته حتما تن آهنین، صبر ایوب و... داشته باشند تا این دانشگاه را انتخاب بکنند و عواقب انتخابشان را هم بی گمان خواهند دید. مگر اینکه پاقدمشان خوب باشد و تا قبل از رسیدن این عزیزان، وضعیت دانشگاه صدرا سروسامان پیدا کند که این اتفاق کمی دور از ذهن است، ولی اگر همت کنند بعید هم نیست! حالا دیگر، دوستانی که انتخاب رشته می‌کنند خودشان می‌دانند و این دانشگاه پر حاشیه! که فکر می‌کنم حالا حتی خواجه‌ی شیراز هم از مشکلات دانشگاه غیر انتفاعی صدرا باخبر است و دلش به حال صدرای شیرازی و دانشگاهی که به اسم اوست، می‌سوزد.