امروز علی اکبری نیست که فدای حسین شود، اما کسانی بودند که در اوج غربت برهنه شدند و زنده زنده سوختن.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، عندلیبی؛* زمستان تازه شروع شده است و هوای سرد آن هنوز قدرت غلبه بر آتش به خرمن افتادهی این روزهای ایران را پیدا نکرده است. چند روزی است که محرم آغاز گشته و مردم برتن لباس سیاه کرده اند و دیگر از فضای مسموم این چند ماه فاصله گرفته اند.
اما آنهایی که سن بیشتری دارند، جای زخمهای خرده شده بر پیکر امام حسین بریشان ملموس تراست؛ روزی که عدهای حادثهعاشورا را نتیجه تند رویهای پیامبر در بدر و احد میدانستند و یا صدای افرادی، چون کدیور درگوششان وز وز میکند که میگفت: نگاه شیعه به جایگاه الهی اهل بیت، اندیشهای انحرافی و متاثر از القائات شیعه غالی است. وسرآمد همهی زخمها و نمک پاش آنها سروش، که نقل زبانش زیر سوال بردن اهل بیت و پیامبر بود.
گرچه لمس این زخمها درد ناک است، ولی، مدال افتخاری است از راه حقی که طی شده و به دستشان رسیده است. اما انگار این روزها دوباره درسپاه عمر سعد قرار است نماز جماعتی برپا شود. آن چنان تکبیر میگویند که حواسشان به گردابی که در آن دست و پا میزنند نیست.
محسن سازگارا در گفت و گوی روزانه برنامهای از شبکه voa میگوید: اما نکته چهارمی که میخواستم بگویم مسئله محرم و تظاهرات تاسوعا و عاشورا است. فرصت کمی داریم بنابراین از امروز و فردا تا روز اول محرم اصل بحث ما غیر از یک مرور کوتاه روی خبرها روی آکسیون بزرگ محرم متمرکز خواهد شد. به هر حال آنچه که مسلم است این است که تمرینی که در ۱۶ آذر شد نشان داد در سطح کشور با تنوع تاکتیکها و پراکندگی همه ملت میتوانند هماهنگ باشند. در ده شب اول محرم و با پرچم سبز یا حسین و عزاداری برای شهدای جنبش و شهدای عاشورا میتوانیم در سطح کشور حرکت داشته باشیم، ولی روز نهم و روز دهم یعنی روز تاسوعا و عاشورا شنبه و یکشنبه ششم و هفتم دی ماه، یک مسیر واحد در هر شهر قرار است اعلام شود که همه ما آنجا برویم و جمعیت میلیونی خود را در سطح کشور نشان دهیم و همه ملت یک پارچه و یک صدا به دنبال خواست خودشان باشند؟!
شبها و روزها سپری شدند و روز، روز دهم است. اوج غم عالم و اوج سنگینی درد جهان برقلب خواهری صبور بر مصائبها است.
اما نگار عدهای اسبهای خود را نعل تازه زده اند، تاخت کنان نه بر سینهی شهیدان کربلا بلکه این بار بر سینهی مردم تهران میتازند و به رسم و مشی شان نه خیمهها را بلکه پرچمهای قلب مردم را آتش میزنند. امروز علی اکبری نیست که فدای حسین شود، اما کسانی بودند که در اوج غربت برهنه شدند و زنده زنده سوختن ... اینبار خبری از اسارت عاشوراییان نیست بلکه صدای الله اکبری بگوش میرسد که شامیان را مفتضح میکند.
سالها گذشت و امروز در آستانه آن روزهای پرحادثه، نگاه منسوخ شده چپی سرلوحه قرار داده اند و آزادی فرهنگی را جار میزنند، ولی غافل از موانع پارادوکسیکال تراشیده بر سر راهشان. امروز بوی خیانت و جفای کسانی به مشام میرسد که با شهید خواندن عدهای گمراه شده توسط شکم سیران و راحت طلبان به مسیر کشته سازی و کشته شدن قدم گذاشتن. اینان همانهایی هستند که شهید آیت نتوانست جان سالم ازدست شان به در ببرد و شهید دیالمه در وصفشان میگوید: من چه بگویم؟ هرچه هم که داد بزنم صدایم به جایی نمیرسد.
عندلیبی- فعال دانشجویی استان سمنان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.