دهه کرامت به واسطه حضور حضرت آفتاب در کشور برای مجاوران مشهدی و ایرانی حلاوت و شیرینی خاصی دارد؛ اما این دهه برای زائرانی که از آن سوی مرزها به سرزمین خورشید عزیمت میکنند، بسی دلچسبتر و لذت بخشتر میآید.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- مریم ذوالفقاری منظری؛ دهه کرامت به واسطه حضور حضرت آفتاب در کشور برای مجاوران مشهدی و ایرانی حلاوت و شیرینی خاصی دارد؛ اما این دهه برای زائرانی که از آن سوی مرزها به سرزمین خورشید عزیمت میکنند، بسی دلچسبتر و لذت بخشتر میآید.
برای همه ما که مجاور حضرت رضا (ع) هستیم، همه آنها که حتی برای یکبار زائر حضرت بوده اند و همه آنها که آرزوی زیارت ایشان را دارند، امام رضا (ع) معنا، مفهوم و درکی متفاوت دارند. بد نیست این معنا را از نگاه یک زائر غیر ایرانی درک کنیم.
به همین مناسبت به سراغ سیدعقیل زیدی از کشور برادرمان پاکستان و دانشجوی دکتری دانشگاه علوم اسلامی رضوی رفتیم. او که حالا بیشتر از ۲۰ سال است که ساکن مشهدالرضا شده، حرفهایی خواندنی از نحوه حضورش در ایران، توجه و نگاه حضرت رضا(ع) به زندگی اش و عشق و علاقه مردم کشورش به امام رئوف علی بن موسی الرضا (ع) دارد.
دانشجو: آقای زیدی خودتان را بیشتر معرفی کنید و بگویید که چه شد برای ادامه تحصیل به ایران آمدید؟ من اهل ایالت سند پاکستان هستم. علاقهمند دروس حوزوی بودم؛ اما مادرم اصرار داشت که به دانشگاه بروم و بعد از آن اگر مایل بودم دروس حوزوی را نیز بخوانم. به همین خاطر وارد یکی از دانشگاههای کشور خودم شدم و فقط یک ترم توانستم آنجا دوام بیاورم، چون محیط آنجا به گونهای بود که احساس میکردم اگر اینجا بمانم و درس بخوانم، عقاید، آرمانها و دینم لطمه میبیند.
همین مساله باعث شد تا از تحصیلات کلاسیک فاصله گرفته و سال ۷۱ وارد حوزه علمیه شوم. پس از مدتی در مصاحبهای شرکت کردم؛ من و چند نفر از هم حوزوی هایم در مصاحبه اولیه که مربوط به دانشگاه علوم اسلامی رضوی در مشهد بود، قبول شدیم و به ایران آمدیم.
سال ۷۶ دوره کارشناسی ام در رشته علوم قرآن و حدیث تمام شد و سال ۷۷ مقطع ارشد همین رشته در دانشگاه علوم اسلامی رضوی پذیرفته شدم. سال ۸۳ مدرک ارشدم را گرفتم و پس از آن برای ماموریتی به پاکستان برگشتم و برای مدت چهار سال (از سال ۸۳ تا ۸۷) در حوزه علمیه امام خمینی ایالت پنجاب فعالیت داشتم و مدیر آن بودم.
میخواستم در کشور خودم مقطع دکتری را ادامه دهم، اما مشکلاتی از جمله مسائل امنیتی باعث شد که سال ۸۹ به ایران بازگردم. پس از بازگشتم ابتدا به صورت غیررسمی وارد جامعه المصطفی العالمیه شدم و برای دکتری مدتی آنجا درس خواندم، اما تمام تلاشم برای گذراندن مقطع دکتری از دانشگاه و زیر نظر وزارت علوم بود که توانستم در آزمون ورودی دانشگاه علوم اسلامی رضوی پذیرفته شوم و ترم بهمن ماه ۹۰ مقطع دکتری خود را در این دانشگاه شروع کردم.
دانشجو: از فعالیتهای علمی و پژوهشی تان هم بگویید. من در این سالها فعالیتهای متعددی در حوزه دانشگاه و غیر آن داشتم. یکی از آنها مربوط به سه کتاب میشود درباره ماههای رجب، شعبان و رمضان. این کتابها در فضیلت، اهمیت و آمال این سه ماه است به نامهای «نسیم بهشت»، «شمیم بهشت» و «ضیافت بهشت».
کار دیگر من که مناسبت زائران اردو زبان حرم مطهر است ترجمه کتاب منتخب ادعیه و زیارات به این زبان است. علاوه بر آن برای زائران اردو زبان جلسات سخنرانی، آداب زیارت، حرم شناسی و حلقه معرفت را در رواق مخصوص زائران اردو زبان برگزار میکنم.
همچنین تاکنون برای تحقیقات پایان نامهای به بیش از ۲۲ دانشجو خواهر و برادر جامعه المصطفی مشاوره، راهنمایی و همکاری کرده ام و در این مرکز علمی به عنوان استاد در بعضی از کلاسهای آن حضور داشته ام.
دانشجو: بسیاری از افرادی که قصد ادامه تحصیل دروس حوزوی را دارند عراق را به عنوان پایگاه تحصیلات حوزوی شیعی انتخاب میکنند، یا حتی در ایران، قم را. اما چه شد که شما ایران و مشهد را، آن هم دانشگاه علوم اسلامی رضوی را انتخاب کردید و به مشهد آمدید؟ اینکه چرا دانشگاه را انتخاب کردم قبلا دلیلش را عرض کردم که اصرار مادرم بود تحصیلات دانشگاهی داشته باشم. اما اینکه چه شد مشهد را انتخاب کردم لطف و عنایت حضرت رضا (ع) بود.
آن سالها که من به ایران آمدم عراق از حیث امنیت و هم به دلیل روی کار بودن حکومت بعث شرایط مناسبی نداشت. شاید همین امر هم باعث شده بود تا عراق و حوزههای علمیه آن گزینه من برای ادامه تحصیل نباشد.
در ایران هم مشهد را انتخاب کردم؛ علاقه خاصی به حضرت رضا (ع) داشتم و خدا را شکر میکنم که آن مصاحبه باب حضور من در مشهدالرضا را فراهم کرد.
۶ یا ۷ نفر بودیم که در مصاحبه دانشگاه علوم اسلامی رضوی پذیرفته شدیم. وقتی به مشهد رسیدیم هیچ جایی را نمیشناختیم. از ترمینال مشهد یک راست به حرم آمدیم و خود را به دست امام رئوف (ع) سپردیم و تا امروز که سالها از آن ماجرا میگذرد، لحظهای از دامان ضامن آهو دست نکشیده ام. امیدوارم در ادامه زندگی همانطور که لطف حضرت شامل حال من و زندگی ام شده، این نگاه و محبت در زندگی ام ادامه داشته باشد.
در تمام این سالها زندگی ام رنگ و بوی رضوی به خود گرفته، امام رضا (ع) با پوست و گوشت و خونم عجین شده، این را اغراق نمیکنم؛ در بدو ورودمان به مشهد خوابگاهی که در اختیار ما چند نفر گذاشتند در فضای حرم مطهر بود و به مدت سه سال و نیم زیر سایه خورشید رشد یافتیم. این را چیزی جز لطف و کرم حضرت رضا (ع) نمیبینم.
حتی حضرت در ازدواج نیز نگاه ویژهای به من داشتند و با دختری از هموطنانم که سید رضوی است، زندگی مشترکم را با شیرینی دو چندان آغاز کردم.
دانشجو: کراماتی از حضرت رضا (ع) در زندگی شما وجود داشته؟ منظورم از آن دسته کرامات است که آنقدر ملموس باشد که افراد آن را برای همه بازگو میکنند. بله. زندگی من سراسر لطف و عنایت حضرت رضا (ع) است. اما میخواهم آنچه مورد نظر شماست را بگویم. من در سال ۷۴ ازدواج کردم. یکسال بعد اولین فرزندم بدنیا آمد. همسرم را برای وضع حمل به پاکستان بردم، چون در ایران و به تنهایی نمیتوانستم به خوبی از او مراقبت کنم. خداوند عنایت کرد و دختری به من داد و ما هم به پاس قدردانی از این نعمت بزرگ نام او را فاطمه گذاشتیم.
دو سال بعد همسرم بار دیگر باردار شد. این بار وضع حمل او در یکی از بیمارستانهای مشهد انجام شد. فرزند دومم نیز دختر بود. پس از تولد او، پزشکان بیمارستان گفتند که فرزندت ناراحتی قلبی و تنگی نفس دارد و به همین خاطر به بیمارستان مجهزتری منتقل شد.
فرزندم چند روزی در بیمارستان بستری و تحت مراقبت بود. بعد از گذشت چند شب از تولدش به ما خبر دادند که نوزاد فوت کرده است. این خبر برای من و همسرم که به تازگی وضع حمل کرده بود بسیار ناگوار بود، تا جایی که همسرم توان حرکت به تنهایی را از دست داد. مادرانمان به مشهد آمدند؛ اما به دلیل اینکه ویزا بیشتر از یک ماه داده نمیشود، نتوانستند مدت زیادی را از همسرم مراقبت کنند و پرستاری از او را خودم انجام میدادم. آن روزها، روزهای سختی برایمان بود، چون کودک دو سالهای هم داشتیم و جز امام رضا (ع) هیچ کسی را در مشهد نداشتیم.
آن روزها با همه سختی هایش تمام شد و سالها گذشت. به خواست خداوند بار دیگر همسرم باردار شد. این بار بچه پسر بود. این بار هم همسرم در مشهد زایمان کرد و این بار هم نوزاد دقیقا مشکل و بیماری فرزند قبلی مان را داشت. این موضوع من و همسرم را به شدت نگران کرد. پزشکان تجویز عمل جراحی نوزاد را دادند.
به حرم امام رضا (ع) رفتم و به حضرت متوسل شدم. آن روز در حرم حال عجیبی داشتم. با گریه و زاری به دست و پای حضرت رضا (ع) افتادم و ملتمسانه از حضرت میخواستم فرزندم را به من صحیح و سالم برگردانند؛ آخر زندگی ام به خطر افتاده بود و اگر اینبار نیز نوزاد جانش را از دست میداد، معلوم نبود چه بلایی سر همسرم و زندگی ام میآمد.
به بیمارستان برگشتم و درخواست ترخیص نوزاد را دادم. اما آنها اصرار به عمل جراحی داشتند و من هم کاملا مخالف بودم. تا اینکه بالاخره نوزاد را ترخیص کردند.
مادر و خواهرم برای مراقبت از همسرم به منزل ما آمدند. نوزاد را چندین روز زیر آفتاب میگذاشتند و با روشهای خاصی او را ماساژ میدادند.
مدتی گذشت و پرتوی پرفروغ کرامت حضرت رضا (ع) بر زندگی ام تابید. فرزندم سلامتی خود را بدست آورد و الان که ۱۸ سال از آن روزها میگذرد او کاملا سالم است و ذرهای از آن بیماری در وجودش نیست.
دانشجو: اعتقاد و نگاه هموطنان شما نسبت به امام رضا (ع) چگونه است؟ من در پیاده روی اربعین به کرات دیده ام که شیعیان پاکستانی با چه خلوص نیتی این مسیر را طی میکنند و عزاداریها و عرض ارادت هایشان را مشاهده کرده ام. شیعیان پاکستان این ادب و احترام را نسبت به حضرت رضا (ع) هم دارند؟
بله همینطور است. یکی از مهمترین ویژگیهایی که امام رضا(ع) نسبت به دیگر ائمه دارند، حضور مرقد و بارگاه ایشان در مشهد و ایران است و نزدیکی مشهد و حرم امام رئوف (ع) به پاکستان، دلیل مهمی بر این علقه شیعیان پاکستان به حضرت است.
در سالهایی که عراق وارد جنگ با ایران شده بود و حتی پس از آن که رژیم بعث برای ورود زائران به عراق سختگیریهای زیادی داشت، تنها ملجا و پناه شیعیان پاکستان حرم امام رضا (ع) و حرم حضرت معصومه (س) بود.
شیعیان پاکستان همچنین آدابی دارند که علاقه و ارادت آنها به حضرت رضا (ع) را به خوبی نشان میدهد. آنها بعد از اقامه نمازهای خود چه به صورت فردی و چه به صورت جماعت، زیارت از راه دور انجام میدهند. آنها علاوه بر سلام و دورد به حضرت اباعبدالله (ع) و امام عصر (عج)، دست ارادت به سینه میگذارند و به حضرت رضا (ع) نیز سلام و تهیت میفرستند.
این نکتهای است که در بین مردم ایران هم دیده میشود، اما همیشه و همه جا این سلام را ممکن است به جا نیاورند. سلام و زیارت حضرت رضا (ع) از راه دور جزء آداب شیعیان پاکستان است، آنقدر که اگر این سلام را انجام ندهند گویی رکنی از ارکان نماز را انجام نداده اند.
این ویژگی در بین شیعیان هندوستان نیز وجود دارد.
دانشجو: هموطنان شما بیشتر از چه ویژگی امام رضا (ع) یا حرم ایشان در ذهن دارند و برای دیگران بازگو میکنند؟ از ویژگیهای شخصیتی حضرت که مردم کشور من به آن بسیار توجه دارند رأفت و کرامت حضرت است. هر یک از ائمه اطهار که متوسل به خوان کریمشان شویم، دست خالی باز نخواهیم گشت؛ اما توسل به امام رضا (ع) نمونه و نظیر ندارد و همه را مستفیض میکند؛ فرقی نمیکند گنهکار باشی یا بیگناه، فقیر باشی یا غنی، کوچک باشی یا بزرگ... .
اما از نکات بارز حرم مطهر حضرت رضا (ع) که مردم کشورم را بسیار شگفت زده میکند وسعت، شکوه و زیبایی حرم و تعداد بسیار زیاد زائری است که همیشه در حرم حضور دارند و به پابوسی حضرت مشرف میشوند.
حرمهای مطهر دیگر ائمه نیز زیباییهای خاص خود را دارد، اما وسعت و زیبایی حرم امام رضا (ع) آنچنان برای مردم پاکستان شگفتی آفرین است که در دیگر اعتاب مقدسه نظیرش را ندیده اند. حتی حس درونی در حرم امام رضا (ع) آنچنان عمیق و لذت بخش است که چنین حسی را نمیتوان در هیچ جای این کره خاکی درک کرد.
کلام آخر... به عنوان کلام آخر میخواهم درخواستی از مسئولان ایران داشته باشم. مردم پاکستان در سفرهای زمینی به ایران مشکلات زیادی بر سر راهشان به وجود میآید؛ به خصوص در مناسبتهای خاص.
آنها وقتی به مرز ایران و پاکستان میرسند به دلیل نبود پذیرش ۲۴ ساعته ممکن است ساعتها یا حتی روزها در مرز بمانند. پاکستان کشوری امنیتی است. هر چند از لحاظ امنیت نسبت به گذشته شرایط بهتری پیدا کرده، اما هنوز هم نمیتوان بسیاری از رخدادها را پیش بینی یا از وقوع آنها جلوگیری کرد، علاوه بر این، امکانات این نقطه مرزی به گونهای نیست که امکان اسکان زائران برای مدت طولانی وجود داشته باشد. تقاضای شیعیان پاکستان فعالیت ۲۴ ساعته این مرز است.
همچنین در زمان تولیت آیت الله رئیسی، آستان قدس رضوی قصد احداث زائرسرایی مخصوص زائران پاکستانی در نزدیکی حرم مطهر را داشت، اکنون و با حضور تولیت جدید امیدوارم این برنامه دنبال شود؛ چرا که بسیاری از زائران پاکستانی توان مالی مناسب برای اسکان در هتلهای گران قیمت مشهد را ندارند.