گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، عباس اسماعیل گل
لایحه پیشنهادی بودجه سال ۱۳۹۹ هفته گذشته توسط رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی ارایه شد و طبق روال همزمان با رونمایی از لایحه بودجه پیشنهادی حرف و حدیثهای مختلف در خصوص بودجه نهادها و ارگانها مطرح میشود که در بودجه حوزههای فرهنگی و هنر این مسائل جزئیات بیشتری به خود میگیرد و گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، در این گزارش به بررسی بودجه هایی که دولت دوازدهم به مسائل مرتبط با موسیقی در یکسال اختصاص داده است، می پردازد که در ادامه از نظرتان میگذرد:
برنامه حمايت و صيانت از موسيقي ملي (پنجاه و شش میلیارد تومان)
بودجه ای که دولت در حوزه موسیقی به آن اختصاص داده شده است، بودجه ای است که با عنوان «برنامه حمایت و صیانت از موسیقی ملی» در نظرگرفته شده است ، بودجه ای که هر ساله با حدود همین رقم به حمایت و صیانت از موسیقی ملی وجود داشته است.
یکی از مهم ترین ابهاماتی که این ردیف بودجه پیشنهادیی دارد، مبهم بودن جزئیات این بودجه پیشنهادی است، هیچ یک از اهالی موسیقی بطور مشخص نمیدانند منظور از «حمایت و صیانت از موسیقی ملی» دقیقا چه چیزی است و این بودجه قرار است در کجا و چگونه هزینه شود.
اینکه صیانت و حمایت از موسیقی ملی امری مهم و واجب است، هیچ شکی در آن نیست اما در شرایط فعلی اقتصادی کشور چنین بودجه بدون شفافیت در جزئیات، کاملا شک بر انگیز است زیرا مسئولین موسیقی کشور باید شفاف سازی کنند که منظور از حمایت از موسیقی ملی چه چیزی است، دولت در بودجه حمایتی خود از موسیقی کشور با عنوان (حمايت و صيانت از موسيقي ملي) رقمی حدود 56 میلیارد تومان در نظر گفته است که این بودجه به موادری چون «حمايت از توليد ، ساخت و اجراي موسيقي صحنه اي»، «حمایت از ارکسترهای ملی و اجراهای آن»، «حمایت از صندوق هنرمندان پیشکسوت»، «حمایت از نهادهای صنفی موسیقی ملی»، «كمك به بنياد فرهنگي هنري رودكي»، «برگزاري جشنواره هاي موسيقي»، «نظارت بر فعاليت هاي حوزه موسيقي»، «صدور مجوز آثار موسيقي، اجراي موسيقي، پروانه مجوز تاسيس و فعاليت مراكز موسيقي»، «حمايت از حفظ و اشاعه موسيقي نواحي و آئيني ايران»، «ايجاد آرشيو ملي موسيقي ايران»، «حمایت از حضور هنرمندان موسیقی در جوامع بین المللی»، «کمک به موسسات و مراکز صنفی موسیقی» و «کمک به خانه موسیقی و موزه موسیقی» اختصاص پیدا میکند که در ادامه نگاهی به بخشی از این موارد پرداخته شده است:
حمايت از توليد ، ساخت و اجراي موسيقي صحنه اي ( هجده میلیارد تومان)
امانخستین بودجه موسیقایی کشور با هجده میلیارد تومان به حمايت از توليد ، ساخت و اجراي موسيقي صحنه اختصاص یافته است، که به معنای حقیقی یکی از غیرشفاف ترین بودجه هایی که در لایحه بودجه فرهنگی کشور به چشم میخورد، زیرا اغلب اجرای های صحنه ای کشور یا همان کنسرتها با هزینه شخصی تهیه کنندگان خصوصی برگزار میشود و حتی در قوانین جدید این تهیه کنندگان باید درصدی از درآمد کنسرت ها را به وزارت ارشاد پرداخت کنند، در کنار کنسرت های بخش خصوصی، کنسرت های ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک توسط دولت برگزار میشود که برای این ارکسترها هم بودجه جداگانه در نظر گرفته شده و اینجاست که بزرگترین پرسش از کسانی که بودجه 18 میلیاردی را برای این بخش در نظر گرفته اند این است که دقیقا چه کنسرت هایی قرار است با این بودجه در طول یکسال برگزار شود؟
حمايت از اركسترهاي ملي و سمفونيك (چهارده میلیارد تومان)
شاید اینکه دومین بودجه موسیقایی به حمايت از اركسترهاي ملي و سمفونيك اختصاص یافته است تا حدودی معقول به نظر بیاید اما به شرطی که درباره این ردیف بودجه هم شفاف سازی شود، دولت در حالی 14 میلیارد تومان بودجه برای حمايت از اركسترهاي ملي و سمفونيك بودجه پیشنهاد داده است که همزمان بودجه ای به ارگان عمومی و غیردولتی رودکی اختصاص داه زیرا مهم ترین وظیفه این بنیاد برپایی ارکسترهای دولتی است و از سویی هنرمندان ارکسترها مدت هاست از دستمزدهای کم در این ارکسترها می نالند و باید مشخص شود که این 14 میلیارد دقیقا به چه سرنوشتی دچار میشود.
كمك به بنياد فرهنگي هنري رودكي (پنج میلیارد و پانصد میلیون تومان)
بنیاد فرهنگی و هنری رودکی به عنوان یک نهاد عمومی و غیردولتی از دولت بودجه دریافت میکند و این مسئله یک موضوع قابل تامل محسوب میشود حتی اگر با عنوان "کمک" این بودجه را دریافت کند، حال این نهاد غیردولتی که از چند تالار موسیقی و نمایش برخوردار است مهم ترین وظیفه اش در حوزه موسیقی، حمایت از ارکسترهای دولتی است که این ارکستر خود با بودجه جداگانه که در بالا گفته شد اداره میشود .
ايجاد آرشيو ملي موسيقي ايران (پانصد میلیون تومان )
پانصد میلیون تومان شاید در مقایسه با بودجه های پیشنهادیی هزینه ناچیزی به حساب آید اما وقتی برای همین مبلغ هم شفاف سازی نشود و با جملات کلی چون "آرشیو" به آن بچسبانند این بودجه هم با همین مبلغ جای سوال دارد.
حمايت از برگزاري جشنواره هاي موسيقي (سه میلیارد و هفتصد میلیون تومان)
بدون شک مهم ترین جشنواره موسیقی کشور که توسط دولت برگزار میشود، جشنواره موسیقی فجر است که این جشنواره طی سالهای اخبار همراه با اسپانسرهایی برگزار شده و از سوی دیگر درآمد خوبی از برپایی کنسرت های خواننده های پاپ عاید جشنواره شده است، و اینجا هم میطلبد یکبار برای همیشه مسئولین وزارت ارشاد درباره هزینه ها و درآمدهای جشنواره موسیقی فجر شفاف سازی کنند.
كمك به موسسه هنرمندان پيشكسوت (شش میلیارد تومان)
بودجه شش میلیاردی برای موسسه حمایت از پیشکسوتان بدون شک بودجه ناچیزی خواهد بود در صورتی که این صندوق به معنای واقعی در صدد کمک به پیشکسوتان هنر برآید، با توجه به آنکه بسیاری از هنرمندان پیشکسوت با دریافت مبلغ ناچیز 180هزار تومان از وزارت ارشاد زندگی خود را میگذراند و ای کاش مسئولین این موسسه هم لیست پرداختی های خود به هنرمندان پیشکسوت را منتشر کنند تا هیچ حرف و حدیثی درباره بودجه این موسسه باقی نماند.
نظارت بر فعاليت هاي حوزه موسيقي ( سه میلیارد و هفتصد میلیون تومان)
همانطور که گفته است، به استثنای کنسرت های ارکسترهای دولتی، تقریبا همه کنسرتها و فعالیت های موسیقی در کشور توسط بخش خصوصی و تهیه کنندگان خصوصی برگزار میشود که این تهیه کنندگان در قالب بندهای مختلف قانونی ، بخشی از درآمد خود را به مسئولین ذیربط پرداخت میکنند و حال باید شفاف شازی شود که هزینه 3 میلیارد و هفتصد میلیون تومان در این حوزه شامل چه هزینه هایی میشود.
صدور مجوز آثار موسيقي، اجراي موسيقي، پروانه مجوز تاسيس و فعاليت مراكز موسيقي (دو میلیارد و پانصد میلیون تومان)
با توجه به آنکه سالهاست با واژه دولت الترونیک آشنا هستیم باید پرسید که این فعالیت که صفر تا صدش را می توان به صورت الکترونیک انجام داد این بودجه دو میلیارد و پانصد میلیون تومان دقیقا چگونه هزینه میشود.
حمايت از حفظ و اشاعه موسيقي نواحي و آئيني ايران (دو میلیارد و صد میلیون تومان)
درباره موسیقی نواحی باید گفت، در طول سال یک جشنواره در کرمان با عنوان جشنواره موسیقی نواحی با همکاری استانداری کرمان برگزار میشود که هیچ گاه در خصوص بودجه این جشنواره آنچنان که باید اطلاع رسانی نشده است و از سویی دیگر هیچگاه مسئولین ارشاد اعلام نکرده اند که منظور از حمايت از اشاعه موسيقي نواحي و آئيني ايران چه فعالیت هایی را شامل میشود.
در نتیجه باید گفت، پس از بررسی اولیه بودجه پیشنهادی دولت برای حوزه موسیقی در سال 1399 به این نتیجه میرسیم که عدم شفافیت و بازگونکردن جزئیات بودجه ها مهم ترین مشکل این بودجه محسوب میشود و تا زمانی که این رقم ها از سوی مسئولین ارشاد شفاف سازی نشود، میتوان هزار و یک مسئله شائبه انگیز را در باره این بودجه های پیشنهادی مطرح کرد.