به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، مجید شاکری اظهار داشت: سوالی که وجود دارد این است که از زاویه اقتصادی پاسخ به وضعیتی که در آن قرار داریم چه باید باشد و اساسا راهبرد عمومی ما در مقابل نقاط ضعف اقتصادی کشور در شرایط اقتصادی فعلی چه باید باشد؟
وی افزود: حقیقت این است که راهبرد مذاکره فارغ از اینکه از ابتدا درست یا غلط بوده است، امروز دیگر معنایی ندارد. یعنی با وضوح میبینم در گفتوگو با کسانی که افتخار گفتوگو با آنها را دارم، میبینم باوجود اینکه میدانند امروز شانس مذاکره یک 10 هزارم و حتی یک صد هزارم هم نیست اما وقتی درباره آن حرف میزنند، چشمانشان برق میزند.
این کارشناس اقتصادی و مالی با بیان اینکه آنها هم میدانند در یک پارادوکس گیر کردهاند و به آن چیزی که به آن امید دارند در ظرف زمانی امروز معنا ندارد، گفت: ولی آنها میگویند چه کنیم و چه راه دیگری وجود دارد؟ اما ظاهرا موضوع را اشتباه متوجه شدهایم. یکسری اشتباهات واضح اقتصادی داریم که تقریبا درباره اشتباه بودن آن اجماع تاریخی و نفری وجود دارد و بعد میخواهیم برای اینکه همان اشتباه را تکرار کنیم، مذاکره کنیم. به امید اینکه بدون اصلاح اشتباهات به اقدامات قبلی ادامه دهیم.
* اگر تحریم نبودیم هم نباید این شیوه تامین کالاهای اساسی را ادامه میدادیم
شاکری تصریح کرد: به عنوان مثال همه میدانیم در موضوع تامین کالاهای اساسی مثل نهادههای دامی دستمان زیر ساتور آمریکا است. میدانیم اگر بنا به خواست آمریکاییها به دو کشتی در برزیل سوخت داده نشود، در تهران قیمت مرغ بالا میرود. میدانیم این نحوه خرید از شرکتهای آمریکایی مستقر در آمریکای جنوبی برای ما چه تبعاتی دارد و مطلع هستیم از اینکه ساختار تسویه کالاهای اساسی اساسا یک بازمانده ویرانه از ساختار طراحی شده برای تسویه هزینه کالاهای اساسی در دهه 70 شمسی است.
وی ادامه داد: میدانیم این ساختار توأم با چه مفاسدی است که به اشکال مختلفی دیدهایم. با این وجود باز هم برای اینکه آن ساختار را ادامه دهیم در سطح سیاسی میگوییم اگر مذاکره نکنیم پسفردا غذا نخواهیم داشت.
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه برای حل یک مشکل اقتصادی باید پاسخی اقتصادی داد، اظهارداشت: در این موضوع عقل حکم میکند که باید لجستیک را تغییر دهیم. پاسخی اقتصادی به مشکل اقتصادی باید داد. حتی اگر تحریم نبودیم هم عقل حکم میکرد این روش تامین کالاهای اساسی را ادامه ندهیم. آن وقت ما به دنبال این هستیم که روند را ادامه دهیم و برای اینکه نمیخواهیم پاسخی اقتصادی به مشکل اقتصادی بدهیم از ابزار مذاکره سیاسی استفاده میکنیم و چون پاسخ مستقیمی نیست یک وزن، قیمت، خسارت بیشتری را باید بپردازید.
* درباره استفاده نشدن از درآمدهای نفتی در بودجه جاری از دهه 30 اتفاق نظر وجود داشت
وی با بیان اینکه درباره اینکه هزینه بودجه جاری نباید از محل درآمدهای نفتی تامین شود اتفاق نظر وجود دارد، گفت: ابتهاج در کتاب خاطرات خود مینویسد یک نفر از سفارت آمریکا به شاه گفته است شما بیاید از این نفت استفاده کنید برای بودجه جاری ایران؛ چرا از نفت برای بودجه عمرانی استفاده میکنید. من تهدید به استفعا کردم و حتی وقتی با آمریکاییها صحبت کردم، گفتند چه احمقی به شما این پیشنهاد را به شما داده است.
شاکری ادامه داد: درواقع فهم این مساله که نباید بودجه جاری از منابع نفتی تامین شود در دهه 30 هم اتفاق نظر وجود داشته و هماکنون هم اجماع مطلق بین همه گروههای اقتصادی در ایران وجود دارد که سازوکار ورود پول نفت به ترازنامه بانک مرکزی یک سازوکار بسیار مخرب برای اقتصاد ایران است. یعنی ما میدانیم که این کارها اشتباه است و میخواهیم به این روند ادامه دهیم و برای حفظ آن میخواهیم مذاکره کنیم و چیزی از دستاوردهای امنیتیمان که در میان خون و آتش به دست آمده است، بفروشیم برای چیزی که میدانیم اشتباه است.
وی با بیان اینکه پاسخ به این مساله است که نفت را به این شکل نفروشید و اینگونه پول آن را وارد ترازنامه بانک مرکزی نکنید، افزود: همزمان منطق عملکردی قانون ترا و قانون ان دی ای 2012 از بین میرود. بدون اینکه شما به خاطر پاسخ به تحریم این کار را کرده باشید بلکه به خاطر عقل اقتصادی انجام میدهید. آن وقت به جای اینکه این مسائل را اصلاح کنیم، برای ادامه دادن فعلی بر مذاکره کردن پافشاری میکنیم.
* خطاهای اقتصادی پاسخ اقتصادی میطلبد
این کارشناس اقتصادی و مالی با بیان اینکه دولتی داریم که نسبت دارایی غیرمنقول آن به تولید ناخالص داخلی به مراتب از نروژ بهتر است، گفت: تقریبا عددی از جنس 18 برابر داراییهای منقول دولت به کل بدهیها. نسبت بدهی خارجی به تولید ناخالص داخلی به سمت صفر حرکت میکند و بدهی داخلی به تولیدناخالص داخلی در مقایسه با بسیاری از دولتهای همگن با او بسیار کمتر است. آن وقت این دولت میگوید کسری بودجه دارم و اگر زیر 800 هزار بشکه نفت بفروشم کمیتم لنگ است.
وی ادامه داد: پاسخ به این حرفها این است که خیلی کار ما خراب است که نمیتوانیم از این دارایی موجود استفاده کنیم و از سازوکارهای خیلی ابتدایی ساختار بدهی ملی استفاده کنیم و بعد میخواهیم به جای آن کارهای واضح، مذاکره کنیم تا نفت بفروشیم و بودجه را تراز کنیم. وقتی میدانیم این کارها اشتباه است و این خطاهای اقتصادی پاسخ اقتصادی میطلبد.
* پاسخ مشکلات اقتصادی راهحلهای سیاسی و امنیتی نیست
شاکری با طرح این سوال که اصرار کردن به مذاکره در شرایطی که شانسی برای کسب نتیجه وجود ندارد و چیزی را برای ما نخواهد داشت، چه معنایی دارد؟ گفت: خدا حاج قاسم سلیمانی را بیامرزد که هم حیات و هم شهادتش خیر و برکت بوده اما آیا جز این است که ایشان وقتی در قید حیات بود خیلیها با تمام وجودشان حاضر بودند دستاوردهای ایشان را بدهند تا بتوانند اشتباهات اقتصادی قبلی را ادامه دهند؟ آیا پاسخ ما برای مشکل اقتصادی سیاسی و امنیتی باشد؟
وی تصریح کرد: تاریخ به ما خواهد خندید که ما تصمیم داریم به جای اینکه به مشکلمان پاسخ دهیم، ابزار ثانویهای را قرض کنیم در حالی که برای آن ابزار که ارتباط مستقیمی به مشکلات ما ندارد، هزینههای بیشماری باید بپردازیم. حتی نمیدانیم چه میخواهیم.
این کارشناس اقتصادی گفت: بارها این تعبیر را به کار بردهام که حال ما مثل کسی میماند که شنیده است در جاده- قم قیمت بلیت تاکسی و اتوبوس زیاد شده و دارد شرفش را میدهد تا قیمت را پایین بیاورد اما نمیداند به قم میخواهد برود یا به مشهد. حتی از روی صندلی بلند نمیشود تا ببیند آیا خودرویی در جاده وجود دارد یا خیر. یک بلاتکلیفی مطلق و نداشتن هیچ برنامهای برای آینده را میخواهیم با مذاکره جبران کنیم؟ امیدوارم خدا ما را عاقبت به خیر و هدایت کند.