بخشهایی از سخنان آقای روحانی در راهپیمایی ۲۲ بهمن، دوپهلو و به نوعی تخطئه عملکرد خود وی بود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روحانی با وجود ۱۰ بار انتخاب شدنش در انتخابات مختلف، اخیراً مهندسی شده بودن و انتصاباتی بودن انتخابات را القا کرده و با استقبال سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، گروهکهای تحریمکننده انتخابات و رسانههای بیگانه قرار گرفته بود.
او دیروز گفت: اگر رژیم فاسد گذشته به مردم اجازه انتخاب میداد نیازی به انقلاب نبود. اگر رژیم گذشته مردم را آزاد میگذاشت تا در نوع حکومت، حکومت را برگزینند و انتخاب کنند و در نوع قانون اساسی، قانون اساسی مورد نظر خود را انتخاب کنند و بین استقلال و وابستگی مردم استقلال را انتخاب کنند و اگر رژیم گذشته به یک انتخابات سالم آزاد ملی تن میداد انقلابی نمیشد.
وی افزود: انقلاب بر مبنای آن بود که در انتخابات بسته شده بود. انسداد در و دروازه انتخابات مردم را هدایت کرد تا از مسیر یک انقلاب بزرگ این زنجیر را پاره کنند و راه را بر انتخابات باز کنند.
روحانی در ادامه با یادآوری حادثه سقوط هواپیمای مسافربری (مقارن با حمله موشکی به پایگاه آمریکا در بغداد) گفت: آن روز که هواپیما در کنار فرودگاه سقوط کرد و قلب ما و رهبری را سوزاند، مردم از ما عذرخواهی خواستند و نیروهای مسلح ما عمل کردند و سریعاً از مردم عذرخواهی کردند و اعلام کردند که دقت خواهند کرد چنین اشتباهی هیچگاه تکرار نشود.
وی همچنین اظهار داشت: اگر کاری کنیم که همه ما احساس پیروزی کنیم کار انقلابی است، انقلاب یعنی اقدامی کنیم به نفع همه ملت. هر وقت اقدامی به نفع همه ملت کردیم و ۸۳ میلیون نفر را خوشحال کردیم کار ما انقلابی است. هروقت۱۰ میلیون نفر را خوشحال و ۱۰ میلیون نفر نگران و بقیه را مردد کردیم باید فکر کنیم کجای کار ما ایراد دارد.
روحانی افزود: گاهی انتخاب بین این یا آن غلط است، مقاومت یا دیپلماسی غلط است، هر دو، هم مقاومت و هم دیپلماسی، شهید سلیمانی هم سردار میدان جنگ بود و هم یک دیپلمات ارشد در مذاکره بود. شهید سلیمانی در مسیر رفتن به جلسه گفتگو با نخستوزیر عراق شهید شد. شهید سلیمانی به سمت میدان جنگ نمیرفت، به سمت میدان دیپلماسی میرفت که شهید شد. شهید سلیمانی در میدان جنگ سردار قوی و در میدان مذاکره دیپلماتی قدرتمند و عزتمند بود. باید همه ابعاد شهید سلیمانی را مدنظر قرار دهیم.
این اظهارات در حالی است که سوء مدیریت شدید و توجیهناپذیر آقای روحانی موجب نارضایتی شدید مردم و موجسواری دشمنان شده است؛ چنان که نظرسنجیها محبوبیت روحانی را ۷ درصد و میزان مخالفت با وی را بالغ بر ۷۶ درصد عنوان میکنند. همین سوء مدیریت موجب اغتشاش در دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ شد و آخرین بار با غافلگیر کردن مردم در ماجرای ۳ برابر کردن قیمت بنزین، موجب بروز آشفتگی در بازار و فشار بر معیشت مردم شد.
آقای روحانی در حالی اصرار بر زنده نگه داشتن ماجرای تلخ سرنگونی هواپیمای مسافربری دارد که هرگز نه درباره کوتاهی خود در این ماجرا (عدم توقف پروازها مقارن عملیات موشکی علیه پایگاه نظامی آمریکا) و نه درباره سوء مدیریت فاحش اقتصادی و دیپلماتیک و خسارات حاصله از آن، از مردم عذرخواهی نکرده است.
او در حالی از ضرورت خوشحال کردن ۸۳ میلیون ایرانی به جای ۱۰ میلیون نفر سخن میگوید که قاطبه مردم -اعم از آنهایی که به او رأی داده و آنها که رأی ندادهاند- از عملکرد او ناراضی هستند؛ و بالاخره این که هرگز از دل دیپلماسی شهید سلیمانی، خسارتهایی مانند برجام (امتیاز نقد به دشمن دادن و وعده نسیه گرفتن) بیرون نیامد؛ چنان که آن شهید والامقام علناً از روند برجام و تداوم آن در قالب ۲ و ۳ انتقاد کرد و آن را نقشه دشمن برای تضعیف اقتدار ملت و نظام اسلامی معرفی نمود. سلیمانی هرگز اجازه نداد طرف مذاکره، او را تحقیر کند، هرگز طرف آمریکایی را «بسیار مؤدب» نخواند و امضای دشمن را «تضمین» ننامید و هرگز به دشمن التماس نکرد؛ نفوذناپذیر بود و به همین دلیل توسط دشمن ترور شد. این عقدهگشایی دشمن را مقایسه کنید با تیترهای اولی که آقای روحانی برای VOA و BBC و رسانههای صهیونیستی و مقامات آمریکایی فراهم میکند؟!