به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، این برنامه شب گذشته با اجرای بهروز افخمی در ۲ بخش برگزار شد. در بخش اول با حضور امیررضا مافی به موضوع سینمای بحران و در بخش دوم با حضور سعید خانی و امیرحسین علم الهدی به «آییننامه اکران ۹۹» پرداخت.
کرونا همه ما را گرفته است
امیررضا مافی در ابتدا با بیان اینکه سینما یا به یک بحران واقعی میپردازد و یا به یک بحران خیالی میپردازد، گفت: غیر از سینما شبکههای اجتماعی و فضای مجازی تاثیر بیشتری روی مخاطب دارند. همه ما ممکن است کرونا بگیریم اما قطعا کرونا همه ما را گرفته است.
وی با تشریح تأثیرپذیری افراد جامعه از فضای مجازی ادامه داد: در شرایط کنونی این گوشیهای هوشمند است که تاثیر می گذارد. ما به لحاظ روانی از کرونا تاثیر گرفتهایم. بخشی از این تاثیرپذیری به دلیل فیلم و سریال هایی است که پیش از این در موارد مشابه ساخته شده است و پیش آگاهی ای که در این زمینه داریم.
مافی به خلا سینمای بحران اشاره کرد و گفت: ما هیچ گاه سینمای بحران نداشتهایم. در سریال سازی هم شایع نبوده است جز چند مورد و سیل گلستان که شما درباره آن «رعد و برق» را میسازید و غیر از اینها فیلم و سریالی برای پیش آگاهی نسبت به این موضوعات نداشتهایم.
بهروز افخمی در ادامه این بحث درباره ضرورت توجه به سینمای بحران عنوان کرد: هر جا مردم به نحوی طاقت خود را از دست دهند و فکر کنند مرگ بالای سرشان است وضعیتی است که سینما باید به آن بپردازد هم با لحن کمدی و هم با لحن سینمای ترسناک متداول باید آثاری ساخته شود.
وی با اشاره به تجربه کارگردانی سریال در دست تولید «رعد و برق» ادامه داد: به نظرم سینمای ایران به این مساله فکر نکرده است و سال اینده باید به فکر ساخت فیلمهایی درباره بلایا و بحرانها بود. ماجرای سیل برای ما جالب بود چون کسانی که در آن منطقه بودند نه ترسیده بودند نه غمگین و نه افسرده. مردم ترکمن سیل ندیده نیستند با اینکه از کمکها تشکر کردند اما وضعیت شان به گونه ای بود که انگار میخواستند بگویند اگر کمک نمیکردید از پس خود برمیآمدیم.
قرعه کشی پاک کردن صورت مسأله
در بخش دوم این برنامه بهروز افخمی به همراه سعید خانی تهیهکننده و امیرحسین علم الهدی کارشناس سینمایی و مدیر سابق گروه «هنر و تجربه» به بحث درباره «آیین نامه اکران ۹۹» پرداختند.
سعید خانی در ابتدا درباره مدل قرعهکشی برای اکران فیلم ها عنوان کرد: ما هفت سرگروه داشتیم زمزمه هایی بود که این سرگروه ها انحصارهایی ایجاد کردند و حالا برای مقابله با این اقدام فیلمی که چندین میلیارد هزینه اش شده است باید از داخل گلدان دربیاید و این نوعی برگشت به عقب است.
امیرحسین علم الهدی نیز درباره این روش گفت: چند ماهی هست که بحث قرعه کشی مطرح میشود ما خیلی دوست داشتیم مبنای فکری بحث را بدانیم اما دیدیم مبنا ندارد جز اینکه میخواهند انحصار را بشکنند و به متحجرانه ترین شکل به بحث ورود میکنند. در دنیا صاحبان فیلم میروند و سینمایشان را پیدا کنند. ما هم این پیشنهاد را ارائه دادیم اما عملی نشد.
وی اضافه کرد: دولت فقط باید دغدغه سینمای فرهنگی داشته باشد و در باقی موارد نباید ورود کند اما از پنج نفر تصمیم گیرنده در این حوزه سه نفر دولتی هستند.
علم الهدی تصریح کرد: وقتی بعد از ۴۰ سال به بحث قرعه کشی میرسیم سرمایه گذار پا پس میکشد. هر صندلی سینما ۲۰ میلیون قیمت دارد و یک پردیس هزار صندلی ۲۰ میلیارد در میاید. بنابراین بحث قرعه کشی مبنایی نیست و پاک کردن صورت مساله است.
وی با تاکید بر اینکه قرعه کشی فیلمها برای اکران نوعی هرج و مرج است، اظهار کرد: هر اقدامیکه توسط صنوف و دولت برداشته میشود در بازار واکنشهایی در بردارد ما امسال حدود چهار میلیون مخاطب کم داشتیم. از طرفی هم با افزایش بلیت مواجه شدیم برای اینکه ببینیم چطور با این مساله مقابله کنیم قرعه کشی را مطرح میکنیم که اشتباه است. از حدود ۳۰ دفتر پخش حدود ۲۲ دفتر پخش تک محصولی هستند و قدرت اکران درست ندارند. در انجمن دفاتر پخش این بحث مطرح شده است که این دفاتر ببندند یا باز بمانند و بعد این مطرح شد که برای اینکه انحصار را از چند دفتر پخش قدرتمند بگیرند سراغ قرعه کشی بروند.
علم الهدی درباره ورشکستگی برخی از دفاتر پخش گفت: هرکاری ورشکستگی دارد من چندان به بحث مافیا در سینمای ایران قایل نیستم البته لابی گری و بداخلاقیهایی هست. اما اینکه برای حل آن بگوییم فیلمیکه تولید میشود در چند سبد برود و قرعه کشی شود خنده دار است و به من برخورد.
وی در جواب افخمی که گفت دولت میخواهد تسلطش را بر بازار آزاد حفظ کند، عنوان کرد: دولت نگرانیهایی دارد فکر میکند چرا همه فیلمها برود دست چند دفتر پخش؟ اما مساله این است که ما نقشه راه نداریم. ما قبل از انقلاب با جمعیت ۳۰ میلیونی ۳۸۰ هزار صندلی سینما داشتیم چه میشود که بعد از ۴۰ سال میرسیم به ۱۵۰ هزار صندلی و حدود ۱۰۵۰ شهر سالن ندارند و ۳۰ میلیون از مخاطبان هم به سالن سینما دسترسی ندارند؟ البته رویدادی به نام سینمای امید راه افتاده است که در آن تلاشهایی برای حل این اتفاق میشود اما چه کسی گفته است که هر فیلمی که تولید میشود باید اکران شود. در امریکا سالانه ۸۰۰ فیلم تولید میشود اما همه اکران نمیشود هند بیش از ۲۰۰۰ فیلم میسازد اما حدود ۷۰۰ یا ۸۰۰ فیلم اکران میشود.
این آیین نامه به بن بست میرسد و باز هم باید فیلمها را براساس عرضه و تقاضا اکران کنیمخانی نیز در ادامه درباره این طرح توضیح داد: به نظرم این آیین نامه به بن بست میرسد و باز هم باید فیلمها را براساس عرضه و تقاضا اکران کنیم. زمانی فیلمها ۳۵ میلی متری بود، پردیسها و دفاتر پخش زیاد نبود و الان باید به این برسیم که حدود ۷ یا ۸ دفتر پخش داشته باشیم. باید بتوانیم برای فیلم خودمان برنامهدریزی کنیم به طور مثال من دوزیست را دارم معتقدم مهرماه برایش مناسب است و برای ان برنامه ریزی کنیم. امسال یکی از دلایل فروش فاجعه تابستان این بود که برخی از فیلمها کف فروش را پر کردند.
وی افزود: خود وزارت ارشاد هم میداند طرح قرعه کشی با این هزینه های سرسام آور و بازیگر سالاری درست نیست دولت باید خودش را از اکران کنار بکشد و این غلط است. خود پخش کننده ها باید رقابت کنند و دولت اگر میخواهد دخالت کند هنر و تجربه را تقویت کند و به سالنهای آنها کمک کند.
«لاله» چطور به اکران نوروزی رسید؟
علمالهدی در ادامه یاداور شد: البته دوستان میگویند این طرح موقتی است و باید پیش رفت تا به عرضه و تقاضا برسیم ولی نمیتوان مسیر درست را از در اشتباه وارد شد. دولت نمیخواهد شفاف بگوید به چه فکر میکند. فیلم لاله چه شد که یکباره از اکران عید سر در میآورد؟ چه کسی گفته این فیلم که سرمایه گذارش دولت است و مشاور حسین انتظامی، مجری طرح آن پروژه بوده است باید به اکران نوروز برسد؟
این روش باعث پس کشیدن سرمایه گذاران از تولید فیلم و ساخت سالن سینماست. باید بپذیریم تصمیم قرعه کشی اشتباه است. هروقت نزدیک انتخابات میشویم نزدیک نوعی عوام گرایی میشویم و این طرح هم به نوعی عوام گرایانه است.
علم الهدی با طرح یک پیشنهاد گفت: ما پیشنهاد دادیم که سرگروه باید خود فیلم شود نه سالن سینمایی. یعنی توافق بین خود کارگردان و سالن سینما باشد. هیچ کجای دنیا سینمادار نمیگوید من این فیلم را میخواهم. ما هم اعتقاد داریم انحصار نباید در سالنهای سینما باشد این انحصار به سمت دفاتر پخش برود.
خانی در ادامه به یک ویژگی مثبت آیین نامه ۹۹ اشاره و بیان کرد: یک حسن ایین نامه این است که دفاتر پخش بتوانند فیلمهای خارجی را تهیه کرده و اکران کنند و بخشی از ظرفیت سینمای ایران را میتوان با این فیلمها پر کرد.
وی در جواب افخمی درباره سانسور شدن این فیلمها در سالن سینما اظهار کرد: فیلمی مثل «انگل» با کمترین سانسور میشود اکران شود چنین فیلمهایی وجود دارد و مردم دوست دارند ببینند.
علم الهدی نیز در این باره گفت: در حال حاضر کمپانیهای اصلی نمیتوانند به ایران فیلم بدهند و با دور زدن باید فیلمها را خریداری کرد.
وی درباره درآمد فیلم خارجی در اکران نیز گفت: تا اطلاع ثانوی عدد بالایی نیست چون باید با دلار فیلم خرید و اینجا با ریال بلیت بفروشید. با این حال چاره ای نیست سینما اگر بخواهد روند توسعهای داشته باشد باید سراغ این مقوله برود.
خانی نیز در پایان این بحث یک بار دیگر به نگرانی ها درباره اکران فیلم ها اشاره و بیان کرد: برای شش ماهه دوم من نگران هستم و باید فکری کرد امسال مطرب سینمای ایران را نجات داد و برای سال آینده باید در این زمینه فکر کرد.