کارشناس مسائل اقتصادی گفت: بازده غیرعادی بورس که تلویحا مورد دفاع مقام سیاسی است باعث شده که نرخ بازده بدون ریسک در ذهن سرمایهگذاران جابه جا شود.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، در یک ماه اخیر افزایش سطح عمومی قیمتها یا همان تورم بسیاری از مردم را نگران کرده است به طوری که قیمتها در بسیاری از کالاها و خدمات و بسیاری از بازارها از جمله مسکن، طلا و سکه و دلار رشد بی سابقهای داشته است. در طول یک ماه اخیر متوسط قیمت مسکن در کلان شهر تهران هر متر بیش از ۲ میلیون تومان، سکه بیش از ۲.۵ میلیون تومان، طلای ۱۸ عیار بیش از ۱۸۰ هزار تومان و دلار حدود ۵ هزار تومان افزایش یافته است که نشان میدهد اقتصاد ایران در یک پر تلاطم و بی ثبات قرار گرفته است. اکثر کارشناسان و مردم این وضعیت را ناشی از کاهش درآمدهای دولت از محل درآمدهای نفتی و مالیاتی به دلیل شیوع کرونا و فشرده شدن حلقهی تحریمها و در نتیجه افزایش نقدینگی بویژه در بخش پایه پولی برای جبران کسری بودجه میدانند. اما سوال اینجاست که اکنون برای این معضل و کنترل قیمتها چه باید کرد؟ دکتر مجید شاکری؛ کارشناس مسائل اقتصادی در این گفتگو درباره وضعیت رشد نقدینگی، چرایی افزایش سطح عمومی قیمتها و راهکار خروج از رکود تورمی حاکم بر اقتصاد ایران توضیحاتی ارائه میدهد که در ادامه مشاهده میکنید.
بسیاری معتقدند رشد پایه پولی به نسبت سال قبل و به دلیل جبران کسری بودجه دولت موجب گرانیهای اخیر شده است. نظر شما در اینباره چیست؟ اولا به نظر من کسری بودجه دولت تا این لحظه اثرات ناگوار پولی به همراه نداشته است، ثانیا در نهایت آنچه باعث افزایش تورم است نقدینگی است نه پایه پولی و آنچه رشد نقدینگی بوده در سه ماهه اول امسال حدود ۷.۳ دهم درصد بوده که با توجه به اینکه ماه سختی بوده و از آن طرف اگر نگاه پایه پولی هم داشته باشیم دولت در دو ماه اول هیچ اوراقی با توجه به شرایطی که وجود داشته نفروخته بوده است.
از ۱۵ خرداد دولت اوراق فروخته و دورهای بوده که نرخ ذخیره قانونی کاهش شدیدی داشته است. با وجود همه اینها این عدد نقدینگی اگر فرض کنیم همین رشد تا پایان سال را داشته باشد این عدد از جمع رشد نقدینگی سال ۹۸ کمتر است پس اساسا ریسکی که باهاش مواجه هستیم ریسک رشد شدید نقدینگی که علت آن افزایش شدید پایه پولی باشد ناشی از افزایش بدهی دولت با هر شکلی اعم از برداشت از صندوق یا اعم از اینکه دولت واقعا بدهکار به بانک مرکزی باشد تا این لحظه این ریسک جدی و مهمی نیست.
گرچه ریسکی است که همیشه باید مواظب آن باشیم و مهم است، اما آنچه تا این لحظه رخ داده این اعداد نگران کننده نیست، ضمن این که رشد پایه پولی ۸ و نیم درصد است که آن هم درست است از میانگین ۵۰ ساله رشد پایه پولی ایران بالاتر است، اما غیرقابل تحملی نیست که بگوییم ونزوئلایی میشود. اما ریسک مهمتری که وجود دارد و این ریسک به یک صورت دیگری با کسر بودجه دولت ارتباط پیدا میکند ریسک به هم خوردن انتظارات و افزایش بازده مورد مطالبه سرمایه گذار است که علت شماره یک آن بازده غیرعادی است که در بورس وجود دارد. یعنی بازده غیرعادی بورس که تلویحا مورد دفاع مقام سیاسی است باعث شده که نرخ بازده بدون ریسک در ذهن سرمایه گذاران جابه جا شود در یک چنین شرایطی ابزار نرخ بهره ضمن اینکه خوب ازش استفاده نمیکنیم آنچنان کارآمد نخواهد بود و ریسک تبدیل شبه پول به پول را داریم.
ارتباط ریسک تبدیل شبه پول به پول با بودجه دولت چیست؟ برای اینکه وضعیت رکود تورمی فعلی تعدیل شود دولت باید چه کند؟ وقتی در یک بازاری به شدت به میزان بازده مورد انتظار زیاد میشود یکی از راههای پاسخ این است که میزان عرضه را افزایش بدهیم، منظورم عرضه داراییهای دولت است، در واقع بهترین پاسخ از نظر عرضه دارایی سرمایهای به هر شکلی بهترین پاسخ به ریسک موجود است هم از آن طرف ریسک محقق نشده، ولی رشد پایه پولی از محل نگراانی کسری بودجه را حل میکند هم اینکه به صورت جدی پاسخ به آن تورم داراییهای سرمایهای است که این طرف به خاطر به هم خوردن انتظارات رخ داده است. ضمن اینکه مهم است این افزایش عرضه به شکل داراییهای شرکتی دولت باشد که بتواند در بورس عرضه شود دو شکل دیگر از عرضه دارایی سرمایهای است که به صورت مستقیم به نفع اقتصاد ایران است و هم چشم انداز عمومی اقتصاد را بهتر میکند، هم مشکل کسر بودجه دولت را حل میکند و هم مشکل تشکیل سرمایه ثابت را حل میکند؛ اول عرضه صندوقها برای پروژههای بزرگ راه در داخل بورس است.
دوم عرضه اعیان مستغلات در اختیار دولت به خصوص در حاشیه حریم شهر نه خود شهر برای ایجاد بافت مسکونی جدید نه مسکن جدید! یعنی زمین حاشیه شهر را که منابع طبیعی است که همان بیابان است این را دولت اعیانش را به افراد واگذار کند اعیانی که روش طرح شهری گذاشته شده یعنی اعیانی که مشخص است چه متراژی چه کیفیت بنایی چه تعداد طبقاتی با چه کاربری و در چارچوب چه طرح شهریای بناست قرار بگیرد، یک چنین چیزی به فوریت هم پاسخ به کسر عرضه دارایی سرمایهای است و هم پاسخ به کسر عرضه دارایی به معنی مسکن کوچک و متوسط برای اسکان افراد است، بهتر بگویم کسر بافت مسکونی متناسب برای سکونت و هم پاسخ به مشکل کسر بودجه دولت به جای خودش است.
این طرحی که پیشنهاد دادید مثل برخی از مسکنهای مهر که خارج از شهر و بدون زیر ساخت لازم بنا شد دچار مشکل نمیشود؟ مسکن مهر بیرون از شهر بود، مسکن مهر پول زمین را نمیگرفتند هیچ پولی نمیگرفتند این جا پول ساخت و عیان را میگیرند در ثانی درباره زمین چسبیده به شهر صحبت میکنیم درباره بزرگ شدن شهر صحبت میکنیم نه اینکه شهر جدید در پردیس و اندیشه بسازیم. خیلی از زیرساخت هایش موجود است و از طرف دیگر دولت نمیسازد، تعاونی نمیسازد مردمی که با هم جمع شدند نمیسازند بلکه سازنده میسازد.