بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان پردیس بنت الهدی صدر سنندج در نامهای از عضو هیات رئیسه کمیسیون آموزش برای حضور در جلسه بررسی معضلات نظام آموزشی دعوت کرد.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان پردیس بنت الهدی صدر سنندج در نامهای خطاب به شیوا قاسمی پور، نماینده مردم مریوان، سروآباد و عضو هیات رئیسه کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی ضمن اشاره به مسائل و معضلات نظام آموزشی کشور خواستار حضور ایشان در جلسهای با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان شد.
در این نامه آمده است: نظر به شروع فصل جدید خدمت در مجلس شورای اسلامی و ضمن عرض تبریک و آرزوی توفیق و دعای خیر، نیک مستحضرید که ساختن جامعهای آباد و مطلوب، مطابق با آرمانهای ارزشی یک جامعه، بدست با کفایت نیروهای انسانی متعهد آن جامعه صورت میپذیرد که تربیت و پرورش چنین سرمایههای انسانی، نظام آموزش و پرورشی را میطلبد که متعهدانه و با ظرفیت انسان پرورانه خود، در مسیر نیل به چنین جامعهای قدم بردارد.
معلم و هویتش بی تردید بخش لاینفک نهاد آموزش و پرورش هستند و نمیتوان در فکر تربیت انسانهایی متعهد برای جامعهای مطلوب باشیم، اما اهمیت معملمان انسان ساز در این نهاد از نظرها مغفول بماند؛ لذا بر خود واجب میدانیم تا نکاتی مستمل بر اولویتها و ضرورتهای این نهاد را خطاب به شما نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، عرض نماییم:
۱-مدت مدیدی است که شعار تحول در نظام آموزشی کشور مطرح شده است، تحولی که در نخستین وهله متوقف به اجرای صحیح و بدون تحریف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. سندی که در حال گذر از نهمین سال رونمایی خود است. اما تقلیل گرایی مفهومی در این نهاد حتی گریبان گیر مفهوم تحول نیز شده است؛ به گونهای که بعضا تحول را منحصر به تغییر اسامی و اصلاحات جزیی ساختاری دانسته و جهل دوست و غرض دشمن دست در دست هم سبب مهجور ماندن، تحریف و تقلیل گرایی مفهومی سند تحول بنیادین گشته است و باید بدانیم که این سند تدوین شده تا اجرا شود و مرهمی شود برای التیام زخمهای مبتلا به نهاد آموزش و پرورش و جایگاه خود را در کلاسهای درس و مدارس پیدا کند؛ تدوین نشده است که صرفا خوانده شود و به دست مایه برخی مسئولان برای دادن شعارهای سیاسی و تمسک به آن برای زیباسازی طرحهای از ریسه مغایر با مبانی فکری مبانی نظری تحول بنیادین آموزش و پرورش مبدل شود.
۲-مسئله خصوصی سازی و بی رنگ کردن بعد حاکمیتی آموزش و پرورش، پروژهای است که با اجرای طرحهایی با نامهای مختلف در حال اجرایی شدن است. یکی از این طرح ها، طرحی موسوم به خرید خدمات آموزشی است. اگر چه عدهای این طرح را نه خصوصی سازی بلکه بهره وری در آموزش میدانند، اما این طرح نیز پازلی از پازل بزرگ خصوصی سازی نهاد آموزش و پرورش را تکمیل مینماید.
در قبال این طرح باید ۳ پرسش اساسی را مطرح کرد؛ بستر فکری این طرح چیست؟
-آیا این طرح با اسناد فرادستی مغایرت دارد؟
-مسالهای که سبب ارایه این راه حل شده چیست؟
در پاسخ پرسش اول باید گفت که بستر این طرح کاپیتالیسم اقتصادی همراه با اصالت منفعت صنعتی تجاری است، به گونهای که ریاست محترم جمهوری از هزینههای گزافی که بابت تربیت هر دانش آموز که مبلغ ۴ میلیون تومان در سال است گلایه کرده و خواستار تقلیل این مقدار به ۱ میلیون تومان بودند.
در این طرح بار هزینهها برای تامین معلمان نیز از ذمه دولت ساقط و تنها به واریز مبالغی از جیب کارفرمایان بسنده کرده و راهی برای جولان پیمانکاران در نظام آموزش و پرورش باز میکند. کارفرمایانی که به صورت سودمحور سعی در تامین نیروی انسانی معلم-و بهتر بگوییم کارگر آموزشی با قیمت پایینتر و بیمهای ۱ روزه دارند.
همچنین این نکته را در پاسخ به پرسش دوم باید متذکر شویم که طرح مذکور با اسناد فرادستی از جمله برنامه ششم توسعه (ماده ۲۵ و ۲۸)، سند تحول بنیادین و زیر نظامهای تعلیم و تربیت مغایرتهای جدی دارد. در واقع سند تحول بنیادین یک مسیر است و هر سیاست و رویکرد و طرحی باید در جهت پیشبرد آن مسیر باشد.
در پاسخ به پرسش سوم این نکته حائز اهمیت است که مسالهای که سبب ارایه چنین راه حلی شده است همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد به گونهای که ابعاد مساله مبهم، اما اصرار زیادی بر طرح مذکور به عنوان راه حل پیشنهادی مساله، وجود دارد و همواره مسئولان ذی ربط و سیاست پذاران عرصه تعلیم و تربیت باید توجه داشته باشند که هر طرحی قبل از اجرایی شدن و ورود به فاز عملیاتی، مستلزم آن است که ابعاد و اهداف و مجموعه مسایل واضح و دقیقی داشته باشد تا هیچ نقطه ابهامی پیرامون مساله و به تبع راه حل مساله وجود نداشته باشد.
۳-اما دانشگاه فرهنگیان که به تعبیر رهبری عزیز مرکز ثقل اصلی آموزش و پرورش است. دانشگاهی که بنا بود مرجع و منبع اصلی تربیت معلم و تامین نیروی انسانی آموزش و پرورش باشد، اما با کم لطفی مسئولین، سالها ورودی این دانشگاه کم و کمتر شد.
کمبود معلم که این روزها تیتر اخبار شده حاصل سالها بی توجهی به قوانین سند تحول و در راس آن دانشگاه فرهنگیان است. طبق قانون، تاسیس دانشگاه فرهنگیان از ابتدای ایجاد تنها مرجع برای تربیت معلم بوده، اما عدم درک جایگاه و نقش آن موجب چنین وضعیت اسفباری شده است و همواره چه به لحاظ کمی و چه کیفی مورد بی مهری قرار گرفته تا آنجا که دولت همان اندک مخارجش را زیاد دیده و بر آن شده است تا با واگذاری امر خطیر تربیت معلم به دانشگاه هایی، چون دانشگاه پیام نور، هم اعتراضات دانشگاه فرهنگیان را بابت مشکلات مادی و کمبود فضا و امکانات کم کند و هم دانشگاهی ورشکسته، چون دانشگاه پیام نور را نجات دهد.
۴-متاسفانه سطحی نگری و عدم برنامه ریزی درست برای اجرای صحیح طرحها موجب تحریف همان اندک طرحهایی که به اسم عمل به سند تحول به میان آمده، میشود. این در موضوع رتبه بندی معلمان به وضوح مشاهده میشود. آنچه که در بحث از موضوع رتبه بندی در بند دوم از ماده ۶۳ برنامه ششم توسعه آمده است، با آنچه که دولت آن را صرفا با افزایش حقوق چند هزار تومانی اشتباه گرفته است، بسیار فاصله دارد.
۵-نکته مهمی که باید دقت شود تا مبادا مطالبات اساسی فرهنگیان تنها در نگاه به مشکلات معیشتی خلاصه شود، اگر چه این مطالبه هم لازم بوده، اما این سطحی تریم خواسته معلمان و دلسوزان عرصه تعلیم و تربیت است که متاسفانه تنزل مشکلات و مسائل ریسهای آموزش و پرورش در حد نارضایتی از حقوق و مزایای مادی، بزرگترین ظلم در حق این قشر زحمت کش بوده است.
لذا با توجه به این نکات و مسائل مهم و طرحها و پیشنهادهای موجود در این زمینه، از سرکار عالی تقاضا میگردد در اولین فرصت بعد از بهبود شرایط کرونا در استان، زمانی را جهت جلسه با اعضای بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در نظر بگیرید.