چهار روز دیگر سال تحصیلی شروع می شود اما هنوز سوالهای زیادی از خدمات آموزشی در سال تحصیلی گذشته برجای مانده و مهمترین آنها این است که آیا آموزش و پرورش از دریافت خدمات آموزشی در تمام نقاط کشور و توسط تمام دانشآموزان مطمئن است؟
گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_سیده زهرا حسینی؛ در همچنان بر یک پاشنه میچرخد؛ این جمله دقیقا یعنی حکایت هزار و یک شب شاد؛ حکایتی که گویا مسئولین وزارت آموزش و پرورش قصد پایان دادن به آن را ندارند. حکایت همچنان ناشاد بودن شاد است و دعوا همچنان بر اجرای اصول ۳ و ۳۰ قانون اساسی؛ البته این نکته که ۶ ماه است از آموزش و پرورش درخواست میشود فکری بهحال این پیامرسان شاد کنند و حداقل ۶ماه است که گفته میشود شاد ایرادات ریز و درشت کم ندارد و خانوادهها از دریافت خدمات آموزشی در شاد کلافه شدهاند و در موارد متعددی حتی جاماندهاند، اینکه ۶ ماه است به وزارت آموزش و پرورش گفته میشود پیامرسان شاد با مشکلات ریز و درشت خود، از اصل ۳۰ قانون اساسی تعدی کرده و ارایه صرفا پیامرسان شاد برای ارایه خدمات اموزشی در ایام کرونا اتفاقی خلاف قانون را رقم میزند، اما گوش هیچکدام از مسئولین بدهکار نیست، دردآور است.
از ابتدای شیوع ویروس کرونا خلاف قانون بودن شاد داد زده شد، اما کسی توجه نکرد و حالا ما با دانشآموزانی در کشور روبرو هستیم که یا همچون دانشآموزان عشایری و مناطق محروم، آموزشی دریافت نکردهاند یا همچون دانشآموزان مدارس استثنایی و فنی و حرفهای در سه ماهه اول شیوع کرونا در ایران آموزشی دریافت نکردند و فقط در روزهای پایانی سال تحصیلی گذشته که کار از کار گذشته بود و آن آموزش دیگر تاثیر لازم را نداشت دروس خود را دست و پا شکسته دریافت کردند که البته که هنوز در نحوه چگونگی ارایه خدمات آموزشی به دانشآموزان استثنایی و فنیحرفهای جای بحث دارد چراکه بخشی از آموزش این گروه، بصورت عملی است و ارایه آن در پیامرسان شاد که دانشآموزان گروه نظری و گروههای غیر فنی، آموزش تئوری را نیز به سختی دریافت میکنند، قطعا با سختیها و مشکلاتی روبرو بوده است.
حالا، اما تنها چهار روز دیگر مانده تا شروع سال تحصیلی جدید، البته شما این لفظ جدید را صرفا به معنای گذر از یک مقطع تحصیلی و شروع دوباره ندانید که این جدید با شیوع ویروس کرونا در جهان قطعا جدید و با اتفاقات غیر قابل پیشبینی است.
چهار روز دیگر تا شروع سال تحصیلی جدید مانده، اما هنوز سوالهای زیادی از خدمات آموزشی در سال تحصیلی گذشته برجای مانده است و مهمترین سوالها، اما این است که آیا آموزش و پرورش از دریافت خدمات آموزشی در تمام نقاط کشور و توسط تمام دانشآموزان مطمئن است؟
جامعه آماری وزارتخانه عریض و طویل تعلیم و تربیت را چه دانشآموزانی تشکیل میدهند؟
آیا وزارت آموزش و پرورش برای شروع سال تحصیلی جدید عدم دریافت خدمات آموزشی، دانشآموزان مناطق محرومی در آذربایجان شرقی و غربی، سیستان و بلوچستان، خوزستان، هرمزگان، خراسانهای شمالی، جنوبی و رضوی را مورد توجه قرار داده است؟
آیا میداند که بخش قابل توجهی از دانشآموزان کشور آموزش لازم برای گذراندن مقطع خود را ندیدهاند و حالا امکان ورودشان به مقطع بعدی وجود ندارد؟
آیا فکری برای دانشآموزانی که به دلیل شیوع این ویروس و تعطیلی مدارس، آموزشهای پایه تحصیلی خود را تمام و کمال نگذراندهاند، دارد؟
در ادامه مهمترین سوال اینکه این وزارتخانه میداند که به وسیله پیامرسان شاد نمیتواند تمام جامعه دانشآموزی را پوشش دهد و این اقتضای مقاطع و گروههای تحصلی است، پس چرا بر تداوم ارایه آموزش بر بستر شاد اصرار دارد؟
در نهایت، اما آیا وزیر آموزش و پرورش بعنوان متولی سیستم آموزش کشور، از اجرای درست و صحیح اصل ۳۰ قانون اساسی اطمینان دارد؟
اصل ٣٠قانون اساسی میگوید: دولت و در معنای خاص وزارت آموزش و پرورش موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دورهی متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خودکفایی بطور رایگان گسترش دهد.
آیا وزارت آموزش و پرورش برای شروع سال تحصیلی جدید عدم دریافت خدمات آموزشی، دانشآموزان مناطق محرومی در آذربایجان شرقی و غربی، سیستان و بلوچستان، خوزستان، هرمزگان، خراسانهای شمالی، جنوبی و رضوی را مورد توجه قرار داده است؟
این یعنی دولت باید خدمات آموزشی و وسایل آموزش را بصورت رایگان تا پایان دوره متوسطه در اختیار مردم قرار دهد، اما نکتهای که در این اصل وجود دارد عبارت «وسایل آموزش و پرورش رایگان» است؛ پیشتر هم گفته شد که شورای نگهبان در تشخیص دایرهی شمول عبارت «وسایل آموزش و پرورش» رایگان اعلام کرده است که دولت باید امکاناتی را که در اختیار دارد در کلِ رشتههایی که در قانون اساسی پیشنهاد شده، بطور متعادل و طبق قانون، توزیع نماید و آموزش رایگان در حد امکان کلاً یا بعضاً باید فراهم شود و با عدم امکانات کلی دولت با رعایت اولویتها مثل ترجیح مستضعفان و مستعدان بر دیگران اقدام مینماید؛ به این معنی که دولت تا جایی که میتواند و تا سر امکانات خود، باید تماما آموزش را رایگان ارائه دهد و در صورتیکه که امکانات دولت پاسخگوی ارائه آموزش تماما رایگان نیست اولویت با مستضعفان و مستعدان است.
با این حساب، اما خانوادههای محروم و مناطق محروم برای استفاده خدمات آموزشی که تنها در بستر شاد ارائه میشود با چهار مشکل اساسی مواجه هستند؛ اول آنکه باید با پرداخت هزینهای بیش از سه میلیون تومان یعنی تقریبا دو برابر حداقل دستمزد تعیین شده برای کارگران (۱ میلیون و ۸۳۵ هزار و ۴۲۶ تومان) اقدام به خرید گوشی هوشمند و سیمکارت کنند و دوم این پیامرسان تنها قابلیت پیکربندی یک حساب کاربری را دارد و اگر خانوادهای کم بضاعت دو فرزند دانشآموز داشته باشند باید دو گوشی تلفن همراه و دو سیمکارت تهیه کنند و در ادامه اگر یکی از اعضای این خانواده خود نیز معلم باشد، قطعا برای او نیز باید تلفن و سیمکارت جداگانهای تامین شود و سوم خرید تعرفههای اینترنتی که برای ورود به این پیامرسان لازم است و قطعا موجب تحمیل هزینهای هنگفت برای دریافت خدمات آموزشی میشود آموزشی که بنابر اصل سی قانون اساسی باید کاملا رایگان ارائه شود و در صورت کمبود امکانات باید خانواده محروم و مردم مناطق محروم در اولویت اول توجه و دریافت خدمات باشند؛ و چهارم آنکه متاسفانه هنوز در نقاط مختلفی از کشور که از قضا تعداد کمی هم ندارند، اینترنت وجود ندارد و یا سرعت آن بقدری ضعیف است که توان استفاده از پیامرسان شاد را از کاربر میگیرد کما اینکه ما در تهران بعنوان پایتخت کشور که طبیعتا کمتر از دیگر نقاط کشور با مشکلات سرعت اینترنت روبرو خواهد شد، اما بازهم با مشکل ضعف در سرعت اینترنت و اختلال در شبکههای ارایه دهنده اینترنت مواجه میشود.
اگر جامعه آماری وزارت آموزش و پرورش تمام دانشآموزان را در بر میگیرد پس چرا در ارایه خدمات آموزشی به دانشآموزان مناطق محروم و خانوادههای محروم توجهی نمیکند و حتی اشارهای نیز به آنها نمیشود.
با این حساب، اما هیچگاه در وزارت آموزش و پرورش و توسط مسئولین، هیچ اشارهای به خانوادههای با توان مالی کم و خانوادههای مناطق محروم نشد در صورتیکه قانون اساسی و تفسیر شورای نگهبان اعلام میکند که اولویت در ارائه خدمات آموزشی به هنگام کمبود امکانات دولتی، باید «مستضعفان» باشند، اما اپلیکیشن شاد بدون توجه به اصل رایگان بودن وسایل آموزشی و همچنین اولویت داشتن مستضعفان، در حال اجراست.
این نکته که آموزش و پرورش در گزارش پوششدهی شبکه شاد میگوید که ۹۰ درصد دانشآموزان وارد شبکه دانشآموزی شاد شدهاند. قطعا گزارش دقیقی نیست چرا که ورود دانشآموز لزوما به معنای دریافت خدمات آموزشی نیست کما اینکه یک گذر ساده به شبکههای اجتماعی نشان میدهد که اغلب خانوادهها و معلمان صرفا در این شبکه بواسطه اجباری بودن حضور در آن وارد شدهاند و تمام برنامههای کلاسی و آموزشی لازم را از طریق دیگر پیامرسانهای خارجی همچون What'sApp و یا در برخی مواقع شبکه ایرانی اسکایروم دریافت میکنند؛ پس با این حساب چه اصراری است که وزارت آموزش و پرورش بودجه خود را صرف پیامرسانی کند که دانشآموزان یا به آن دسترسی ندارند و الباقی نیز صرفا به آن ورود کردهاند و از آن استفاده چندان نمیشود مگر به اجبار و یا در مدارسی که خانوادهها و مدیران و معلمان مدارس راهی جز استفاده از آن و دست و پنجه نرمکردن با مشکلاتش ندارند.
اگر جامعه آماری وزارت آموزش و پرورش تمام دانشآموزان را در بر میگیرد پس چرا در ارایه خدمات آموزشی به دانشآموزان مناطق محروم و خانوادههای محروم توجهی نمیکند و حتی اشارهای نیز به آنها نمیشود.
در نهایت، اما اجرای طرح پیامرسان شاد در کشور خلاف اصل ۳۰ قانون اساسی است چراکه خانوادههای مناطق محروم و همچنین افراد نیازمند کشور در ارائه خدمات آموزشی مورد توجه قرار نگرفتهاند و این امر موجب عقبماندن تعداد زیادی از دانشآموزان کشور از تحصیل شده است و اصرار برای اجرای مجدد آن در سال تحصیلی جدید چیزی جز لطمه به سیستم آموزشی کشور و آسیب به آینده دانشآموزان نیست.
چرا از پیام رسان های موجود استفاده نکردن؟ چه اصرار به یک پیام رسان خاص بود؟
فک کنید تفکرشون همیشه تو جیب بچتون بمونه با این سامانه...! خیلی شاد!