این روزها وقتی از سرمایه اعتماد عمومی حرف زده میشود، به روضهای میماند که روز به روز سوزناکتر قلب و روح دلسوزان را میخراشد و افسوس که تبعات اجتماعی آتی آن ناگزیر گریبان سیستمی را خواهد گرفت که در برابر بی تدبیریها صبر انقلابی کرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو،مصطفی ابراهیمی؛ روزهایی را سپری می کنیم که حکایت سنگ پاها بی رنگ شده و مابین کلمات کنایه آمیز در ادبیات و آنچه که در طنز و فکاهی بگنجد واژهای در خور یافت نمیشود که بغض فروخوردهی حاصل از وضع موجود را وصف کند و لاجرم عنوان جیب بری خصوصا در بورس بهترین توصیفی است که به ذهن متبادر میگردد.
این روزها وقتی از سرمایهی اعتماد عمومی حرف زده می شود به روضهای میماند که روز بروز سوزناکتر قلب و روح دلسوزان را میخراشد و به آتش میکشد و افسوس که تبعات اجتماعی آتی آن ناگزیر گریبان سیستمی را خواهد گرفت که در برابر بی تدبیریها صبر انقلابی نمود.
در باغ سبز کذبی که از سوی مقامات بلند پایه به افکار اجتماعی نشان داده شد و تبلیغات وسیع و مصاحبههای پیاپی در تایید و تاکید بر حضور گستردهی عموم افراد جامعه چه با تخصص و چه بدون تخصص در بورس، بدون ایجاد زیر ساختهای آموزشی و بدون در نظر گرفتن پیش نیاز توسعهی شرکتهای سرمایه گزاری و بازارگردان و کاملا شبیه مدل رفتاری که در گرانی بنزین اتفاق افتاد، موجبات ثبت رکوردهایی، چون روزانه ۱۵۰ هزار کد بورسی توسط مردم در سازمان بورس اوراق بهادار شد و در قلهی آمال خیل عظیم عوام حاضر در این بازار مالی به دلیل صعودهای عجیب و بعضا غیر منطقی، به یکباره نوک پیکان صعود پوشالی بورس سرنگون و در عین شکل گیری صفهای فروش میلیاردی تمام صف خریدها برچیده شد و این وضعیت حدود ۷۰ روز است بورس ایران را به خاک و خون کشیده است. رفتارهای عجیب مقامات دولتی در تهییج مردم برای سرمایه گذاری در این بازار و اظهار نظرهای عجیبتر مقامات دولتی غیر اقتصادی و غیر مسئول در بورس در تعیین کف تکنیکالی در روزهای ابتدایی سقوط بورس، (در حالی که خود تکنیکالیستها جرات تعیین کف و سقف تکنیکالی ندارند!) ماحصلی جز پودر شدن سرمایههای خرد و بعضا کلان وارد شده در بورس در پی نداشت.
در این بازی تلخ، عدهای بطور کلی از بازار مالی حذف، عدهای در این بازار قفل و عدهای دیگر هم که موفق به خروج از بورس شدند الباقی نقدینگی خود را راهی بازار ارز، طلا و خودرو نمودند و آنچنانکه شاهدیم دلار در آستانهی ۳۰ هزار تومان، سکه در آستانهی ۱۴ میلیون تومان و پراید هم در آستانهی ۱۲۰ میلیون تومان قرار گرفته است.
متاسفانه راه حلهای غیراقتصادی، غیر اخلاقی و ناجوانمردانه در تامین کسری بودجه و در عین حال سوزاندن نقدینگی سرسام آوری که ماحصل سیاستهای غلط اقتصادی خود دولت است برای کنترل رشد نقدینگی و با شاهد مثال وضعیت حاکم بر بازار بورس و بعد ارز و طلا و خودرو و به تمام موارد اضافه کنیم وزارت صمت ۵ ماه بدون وزیر، ۴۰ هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در عین اخذ مالیاتهای غیر حقه، ۹۸ هزار میلیارد تومان زیان شرکتهای دولتی باوجود اختصاص مجدد دو سوم بودجه به این شرکتها درعین تاکید چند باره رهبری در اصلاح ساختار بودجه و دردناکتر آدرس غلط دادن به مردم در لعن به واشنگتن دی سی و عدم قبول مسئولیت، تنها گوشهای از فجایعیست که گواه شکست سنگین تدابیر اقتصادی دولت در مهار تورم و بهبود وضعیت معیشتی مردم و قسمت تلختر داستان سوزانده شدن ته ماندههای اعتماد عمومی است.
مصطفی ابراهیمی - فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.