بر اساس آموزههای قرآن، بخشی از سختیها، مشکلات، دشواریها، رنجها و شقاوتها، پیامد رفتارهای خود انسان و انتخابهای نادرست است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، بسیاری از مردم، زندگی را بر خود سخت میگیرند و زندگی نیز بر آنان سختگیری میکند، به طوری که لسانالغیب حافظ شیرازی نیز میگوید: «سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش.» گاه دیگر، آغاز کاری آسان است، ولی در میانه یا پایان کار به سختی و مشکل میافتد و انسان را به شدت گرفتار کرده و به رنج و شقاوت میافکند؛ چنانکه حافظ در این باره نیز میفرماید: «که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکلها.»
بر اساس آموزههای قرآن، بخشی از سختیها، مشکلات، دشواریها، رنجها و شقاوتها، پیامد رفتارهای خود انسان و انتخابهای نادرست است، به طوری که اگر انتخاب یا رفتار مناسب و درستی باشد، آسانی تا آخر کاررفیق انسان میشود و به جای احساس شقاوت، احساس سعادت و خوشبختی پدید میآید.
اگر کسی بخواهد از شقاوت به سعادت و از سختی به آسانی برسد باید بر اساس معیارهایی عمل کند که سنتهای حاکم بر هستی اقتضای آن را دارد. قرآن به عنوان کتاب راهنمای انسان به زندگی سعادتمند در دنیا و آخرت، بهترین مجموعهای است که میتوان به آن استناد کرد و زندگی آسان و سعادتمندانه را در دنیا و آخرت تجربه کرد. در نوشتار حاضر نویسنده به عوامل آسان یا سخت شدن زندگی و دستیابی به خوشبختی یا ابتلا به بدبختی پرداخته است.
تیره بختی و بدبختی سرانجام دور بودن از خدا
براساس آموزههای قرآن، کسی که خدا شناس نیست و از خدا اطاعت نمیکند، در دنیا و آخرت به بدبختی و سختی و تیره بختی دچار میشود. البته ممکن است کسی خدا را قبول داشته باشد، ولی در عمل این ایمان و باور در زندگی او هیچ نقشی نداشته باشد؛ چنین شخصی نیز دچار سختی و بدبختی میشود. (مومنون، آیات ۱۰۵ و ۱۰۶) البته خدا در قرآن تبیین میکند این پذیرش خدا به معنای پذیرش اسلام و اطاعت از پیامبران و اولیای معصوم (ع) است؛ بنابراین، عدم پذیرش یا عدم اعتنا به این امور نیز خود عامل سختی و مشکلات خواهد بود. (شمس، آیات ۱۱ تا ۱۴)
این افراد به سبب اینکه در فکر و عمل، بر اساس هواهای نفسانی خویش، فلسفه و سبک زندگیشان را سامان دادهاند، خدا در زندگی آنان نقشی نخواهد داشت و به یک معنا خدا را از زندگی خویش کنار نهاده و نسبت به آن خود را به کوری و نابینایی زدهآند؛ چنین افرادی مورد خشم الهی قرار گرفته و پیامد آن نیز زندگی سخت و بدبختی در دنیا و آخرت خواهد بود. (طه، آیات ۱۲۳ و ۱۲۴)
به سخن دیگر، زندگى سخت و نکبتبار در دنیا و آخرت، نتیجه اعراض از یاد خدا در فکر و عمل است؛ زیرا چنین شخصی ربوبیت و پروردگاری خدا را نادیده گرفته و هیچگونه ارتباطی را با پروردگار خویش برقرار نمیکند تا از مقام ربوبیت خدا بهرهمند شود.
عوامل و بسترهای آسانی و سختی و بدبختی
از نظر قرآن، کسانی از آسانی به رنج و سختی میافتند که گرفتار بیخدایی یا بیاعتقادی به اسلام و عدم اطاعت از رهبران الهی هستند. خدا نسبت به آنان خشم گرفته و آنان را در زندگی دنیوی و اخروی به شقاوت و رنج میافکند. به عنوان نمونه حضرت آدم (ع) با آنکه خداشناس بود، ولی به سبب پیروی از هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی به جای عمل به احکام الهی، از زندگی آسان و خوشبخت خود خارج میشود و گرفتار شقاوت میشود.
حضرت آدم (ع) در بوستانی زندگی میکرد که از نظر آب و هوایی و امکانات و غذا و پوشاک و مسکن و مانند آنها به هیچ چیزی نیاز نداشت؛ چرا که همه چیز بدون هیچ رنج و دردی به سادگی و آسانی در دسترس بود؛ اما آن حضرت (ع) به سبب مخالفت با فرمان الهی نسبت به عدم چشیدن میوه درخت ممنوع، خود را به رنج افکند: قرآن میفرماید: پس گفتیم: اى آدم در حقیقت این ابلیس براى تو و همسرت دشمنى خطرناک است، زنهار تا شما را از بهشت به در نکند تا شقی و تیرهبخت گردى. در حقیقت براى تو در آنجا این امتیاز است که نه گرسنه مى شوى و نه برهنه میمانى و نه تشنه مىگردى و نه آفتابزده... پس در اثر وسوسه شیطان وقتی از آن درخت ممنوع خوردند و برهنگى آنان برایشان نمایان شد و شروع کردند به چسبانیدن برگهاى بهشت بر خود و این گونه آدم به پروردگار خود عصیان ورزید و بیراهه رفت. (طه، آیات ۱۱۷ تا ۱۲۱)
بنابراین رفتار انسان است که آسانی را به سختی و خوشبختی را به بدبختی تبدیل میکند؛ چنانکه حضرت آدم (ع) خودش با رفتارهای ضدشریعت و خلاف قانون خدا خود را از بسیاری از امور محروم کرد و از آسانی به رنج و بدبختی انداخت.
با نگاهی به آموزههای قرآن میتوان دریافت که چه عواملی موجب میشود تا انسان از آسانی به سختی یا از سختی به آسانی برسد. از جمله این موارد میتوان به این اموراشاره کرد:
۱. احساس نیاز یا بینیازی: انسان موجودی فقیر و نیازمند است؛ زیرا فقر وجودی وهویتی او موجب میشود تا در ایجاد و بقا نیازمند خدای غنی باشد. (فاطر، آیه ۱۵)، اما برخی از انسانها بلکه اکثریت آنان، گرفتار احساس دروغین استغنا و بینیازی هستند. این حالت بیشتر در کسانی ظهور و بروز میکند که از نظر مالی و ثروت از وضعیت خوبی برخوردار هستند. این گونه است که در دام احساس استغنا میافتند و دیگر خدا را بنده نیستند و هیچ انفاق و صدقهای نمیکنند تا نیازمندی را دستگیری کنند و به یاری و کمک او بشتابند. (لیل، آیات ۸ و ۱۵) چنین احساس دروغینی موجب میشود تا گرفتار خشم الهی شده و از آسانی به رنج و سختی افتند و خوشبختی را از دست دهند؛ بنابراین، لازم است انسان برای حفظ آسانی یا تغییر وضعیت سختی به آسانی، فکر و عمل خویش را اصلاح کند و جایگاه فقر وجودی خویش را بشناسد و بنده خدا بوده و با انفاق و صدقات، محبت الهی را به سوی خویش جلب یا حفظ کند. خدا در آیاتی از قرآن از جمله همین آیات پیش گفته، به مومنان میفرماید برای حفظ آسانی و سعادت و دوری از شقاوت و رنج بهتر آن است که انسان انفاقات مالی داشته باشد. (همان) البته انفاقات مالی و صدقات میتواند واجب و مستحب باشد. انسان باید به این نکته توجه داشته باشد که انفاقات واجب، چون پرداخت زکات بسیار مهم و اساسیتر است و تلاش کند تا همواره به واجبات مالی خویش در قالب خمس و زکات عمل کند تا شرایط آسانی حفظ، یا از سختی به آسانی تبدیل شود. کسانی که زکات واجب مالی خویش را ادا میکنند از هر گونه رنج و شقاوت و سختی در امان خواهند ماند. (مریم، آیات ۳۱ و ۳۲)
۲. تقوا یا بیتقوایی:تقوای الهی عامل بسیار مهم در ایجاد شرایط خوب و مناسب برای بشر است. کسانی که اهل تقوا باشند، اگر در شرایط سخت باشند، با تقوا میتوانند خود را از عسر و سختی نجات دهند و به آسانی برسند؛ چرا که خدا راههای برونرفت از مشکلات و سختیها را به آنها نشان میدهد تا به شرایط مناسب و آسانی برسند. (طلاق، آیات ۲ و ۳) در مقابل، کسی که بیتقوایی پیشه میکند گرفتار شقاوت و رنج و سختی خواهد شد (لیل، آیات ۱۵ و ۱۷) خدا در این آیات با تقابل «اشقى» با «اَتقى» فاصله گرفتن از تقوا را به عنوان عامل شقاوت معرفی کرده است.
۳. حضور یا غفلت از یاد خدا: کسی که اهل حضور قلب و یادخدا و ذکر الله باشد، وضعیت مناسبی خواهد داشت و زندگی آسانی را تجربه میکند؛ اما کسی که گرفتار غفلت از خدا باشد، شرایط بر او سخت خواهد شد و گرفتار شقاوت و سختی میشود. (طه، آیات ۱۲۴ تا ۱۲۶) خدا در جایی دیگر به این نکته توجه میدهد که ذکر الله و عدم یاد کرد خدا از مهمترین عوامل در سعادت و شقاوت انسان است. پس اگر انسان گرفتار سختی و رنج و مشکلات میشود به سبب همین غفلت از ذکر الله است. (اعلی، آیات ۱۱ تا ۱۵)
۴. محبت والدین یا عاق والدین: کسی که به والدین احسان کند مورد عنایت الهی قرار میگیرد و زندگی خوب و خوشی را تجربه کرده و از شقاوت و رنج در امان میماند؛ اما با عاقالوالدین شخص گرفتار شقاوت و بدبختی خواهد شد. (مریم، آیه ۳۲) البته این معنا بر اساس روایت امام صادق (ع) است که آن حضرت براى عاقّ والدین به این آیه استدلال کردند. (تفسیر نورالثقلین، ج ۳، ص ۳۳۵، ح ۷۱؛ تفسیر الصافى، ج ۳، ص ۲۸۱) پس کسی که نیکی به والدین کند، بهرهمند از سعادت بوده و از شقاوت رهایی یافته یا اصلا گرفتار آن نمیشود.
۵. تزکیه یا عدم تزکیه: تزکیه نفس و تزکیه مال با پرداخت زکات عامل مهم در حفظ آسانی و سعادت و خوشبختی و ترک آنها عامل بدبختی و شقاوت است. بنابراین، اگر کسی بخواهد سعادت و آسانی را حفظ یا از سختی به آسانی برسد میبایست تزکیه نفس و تزکیه مال را در نظر داشته باشد و به خودسازی و پاکسازی نفس و مال بپردازد. (اعلی، آیات ۱۱ تا ۱۴؛ شمس، آیات ۹ تا ۱۲؛ لیل، آیات ۱۵ تا ۱۸)
۶. توجه به پروردگار یا عدم توجه: خدا در مقام ربوبیت و پروردگاری شرایط را سخت یا آسان میکند و شقاوت یا سعادت را رقم میزند. کسی که به ربوبیت و پروردگاری خدا توجه و اهتمام دارد و با قلب و زبان و عمل خویش خدا را به عنوان پروردگار و رب میخواند، زندگی آسانی و خوشی خواهد داشت؛ و گرنه با غفلت و بیتوجه به پروردگار، سختی و رنج و شقاوت برای او رقم میخورد. (مریم، آیات ۴ و ۴۸)
۷. عمل یا عدم عمل به شریعت: کتابهای آسمانی حاوی معارف و احکامی هستند که فلسفه و سبک زندگی انسان را سامان میدهد. کسانی که به کتاب الله و شرایع آسمانی عمل میکنند زندگی آسان و خوشی خواهند داشت و اگر برخلاف آن عمل کنند به سختی و شقاوت میافتند. (مریم، آیات ۳۰ و ۳۲)
۸. دعا و عدم دعای عبادی به پیشگاه خدا: دعا به پیشگاه خدا بیانگر گرایش ذاتی شخص به عبودیت و بندگی و رهایی از استکبار و استنکاف از بندگی است. (غافر، آیه ۶۰) خدا در قرآن به این نکته توجه میدهد که اگر کسی بخواهد در آسانی و خوشبختی باشد میبایست دعا را در دستور کار قرار دهد؛ زیرا عدم دعا به معنای استکبارورزی است که شقاوت و رنج را به دنبال خواهد داشت (مریم، آیات ۴ و ۴۸)؛ در این آیه «با» در «بدعائک» براى مصاحبت است و معناى آیه این است که با دعا به درگاه تو از خواسته ام محروم نمىشوم و همواره مستجابالدّعوه بوده و گرفتار شقاوت و رنج نمیشوم. (تفسیر التحریر و التنویر، ج ۸، جزء ۱۶، ص ۶۵ - ۶۶؛ تفسیر الصافى، ج ۳، ص ۲۷۳) پس هرگونه ترک عبادت از جمله دعا که ابزار و وسایل جلب رضایت الهی است، میتواند شقاوت را به دنبال داشته باشد؛ چنانکه دعا و عبادتهای دیگر میتواند موجب آسانی و خوشی و خوشبختی شود. (همان؛ تفسیر التحریر و التنویر، ج ۸، جزء ۱۶، ص ۱۲۲ - ۱۲۳؛ الجوهر الثمین، ج ۴، ص ۱۲۳)
۹. نماز یا ترک نماز: از نظر قرآن انسان برای بندگی آفریده شده و غایت مخلوق آن است که عبادت خدا کند. (ذاریات، آیه ۵۶) بر این اساس هرگونه عبادتی موجب آسانی و خوشی و خوشبختی میشود؛ چنانکه ترک عبادت از هر نوعی موجب شقاوت و سختی و رنج میشود. البته برخی از اعمال عبادی همچون نماز، زکات و دعا از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا نوعی اتصال به خدا و رهایی از چنگال ثروت و قدرت را موجب میشود و انسان را از غرور و استکبار در میآورد. از همین رو در آیات قرآن ارتباط تنگاتنگی میان خوشبختی با نماز و مانند آنها برقرار شده تا بنده بداند که عامل دستیابی به آسانی و خوشی و خوشبختی نماز و مانند آنها است. (مریم، ایات ۳۱ و ۳۲؛ اعلی، آیات ۱۱ تا ۱۵)
۱۰. معاشرت یا عدم معاشرت با کافران: معاشرت اجتماعی امری پسندیده و خوب است؛ زیرا نیاز عاطفی انسان با آن برآورده میشود؛ اما باید توجه داشت که افکار و اندیشهها و رفتارها نیز تحت تاثیر همین معاشرت خواهد بود؛ بنابراین، در ارتباط و معاشرت به این نکته توجه شود که برای دستیابی به سعادت و آسانی و خوشی لازم است با مومنان ارتباط و معاشرت داشته و از معاشرت با کافران و افراد بیدین خودداری شود. (کهف، آیات ۱۶ و ۵۰؛ مریم، آیه ۴۸)
۱۱. هدایت و عدم هدایت: از مهمترین عوامل موثر در آسانی و سختی هدایت و ضلالت افراد است. کسانی که بر هدایت الهی بوده و بر اساس اسلام و شرایع آن عمل میکنند، نه تنها به آسانی میرسند، بلکه این آسانی و خوشی در قیامت نیز با آنان خواهد بود؛ برعکس هر کسی گرفتار ضلالت شود، گرفتار شقاوت و سختی در دنیا و آخرت خواهد شد. (طه، آیه ۱۲۳) البته در این امر مشیت و عنایت الهی نیز نقش بسیاری دارد و باید از خدا خواست تا مشیت خویش را بر هدایت و رهایی از ضلالت قرار دهد و نیز برکت را به انسان عنایت کند تا در سایه برکت الهی از سعادت بهرهمند شده و زندگی خوش و آسانی داشته باشد. (مریم، آیات ۳۱ و ۳۲)