در تمام کتابفروشی های کوچک و بزرگ که قدم می گذاری، قفسه هایی بوی خون می دهند. هنوز هم دود، سنگر ها را فرا می گیرد، صدای آژیر های ترس آلود در شریان های شنوندگان می دود، شیون های مادران داغدیده در ترک دیوارها سرباز می کند و هنوز ...
گروه فرهنگیخبرگزاری دانشجو-شادی رضایی؛ قافیه بافتنهایی فارغ از ابزار ادبیات، رمانهایی مستندوار که روایت آههایی است از دل تاریخ ۸ ساله پردرد و رنج کشورمان. این روزها قفسه کتاب هایمان با امثال این کتاب ها پرشده است. خاطرات روایی زنده و نپختهای که با عنوان رمان، اما خالی از قالب داستانی به دنیای نشر تزریق میشود.
خاطره فروشی شاید بتوان ادعا کرد سبک فروش خاطرات نپرداختهی مصاحبهای دفاع مقدس در قالب رمان و داستان تبدیل به مدلینگ این عرصه در بازار کتابهای کوچک و بزرگ این حوزه شده است. مدلینگ و سبکی که به شغل پرطرفداری بدل شده است. شاید باید در پیچ و خم حماسههای آن روزهای مه گرفته، آرایههایی در لطافتهای پنهانی اش جا داد. ادبیات پایداری ما پس از دفاع مقدس روند درستی را طی نکرد و نتوانست رشد خوبی داشته باشد. ظرفیت و جایگاه ویژه دفاع مقدس و زاویه دیدی که هنرمندان ما به این برهه از زمان و واقعهها داشتند در قالب خاطره محصور شد و هنر و ادبیات چاشنی آن نشد.
گل علی بابایی پژوهشگر و مستند نگار حوزه نشر دفاع مقدس در گفتگو با خبرگزاری دانشجو در همین باره میگوید: «خاطرات شفاهی نقش مادر را در حوزه نشر دفاع مقدس دارند و باید محور ماجرا قرار گیرند. به شیوهای که سوژهها و خاطرات درون مایه باشند و نویسنده به فراخور سبک کاری که ارائه میدهد با تخیل خود و عنصر هنر و ادبیات به پرداخت بیشتر بپردازد، اما اینها نباید به گونهای انجام گیرد که اصل ماجرا دستخوش تغییر و جایگزینی با موهومات و تخیل نویسنده قرار گیرند.»
او همینطور اضافه میکند: «ابعاد و زوایای پنهان و ناگفته و نپرداخته زیادی در این حوزه وجود دارد که نباید از آنها غافل شد؛ بنابراین باید عناصر اصلی را شناسایی کرد و مطالب و خاطرات را از ایشان جویا شد چراکه در غیر اینصورت با توجه به تفاوت زوایای دید افراد دخیل، از یک واقعه مشخص ممکن است اطلاعات جامع و درستی به دست نیاید و فقط تکههای مختلف یک پازل ناقص دستگیرمان شود.»
وی معتقد است: «خلق شخصیت و شخصیت پردازی در حوزه دفاع مقدس میتواند در امر شناخت و مانا کردن شخصیتهای موثر این حوزه راهگشا باشد. مشابه چیزی که میبینیم در سینما و در ژانر دفاعمقدس اتفاق میافتد و آثاری ساخته میشود که از لحاظ شخصیتهای داستانی مورد اقبال عموم قرارگرفته و ماندگار میشوند.»
گل علی بابایی افزود: «این فعالیتها به شرطی که هدفمند باشند و با این نگاه به جمعآوری خاطرات پرداخته شود که بعد از تدوین خاطره، آنرا به سندی برای آیندگان و البته سایر هنرمندان مانند نویسندگان، شاعران، فیلمنامه نویسان و... تبدیل کنند؛ میتوانند اثرگذاری بیشتری داشتهباشند؛ و تاریخ شفاهی، خاطره نگاری و داستان مقولههای متفاوتی نسبت به هم هستند و میبایست به هرکدام در جایگاه خود پرداخته شود. امروزه برخیها حتی متوجه تفاوت داستان و خاطره نیستند، در حالیکه خاطره متکی بر سند است و داستان بر واقعیت داستانی. درواقع داستان هنری ماندگار، جذاب و پرکشش است و داستان نویس براساس واقعیت بیرونی، شخصیت پردازی و فضای داستان را خلق میکند.»
فارغ ازموارد بالا این دیدگاه هم وجود دارد که در خاطره نویسی نویسنده بالاجبار باید از زاویه و نگاه شهید بنویسد؛ در حالی که دفاع مقدس زوایای متفاوت زیادی دارد و میتوان از جهات مختلفی به روایت و بیان آن پرداخت. در واقع برای اینکه ادبیات دفاع مقدس ما ماندگار شود باید آفرینش هنری داشته باشیم. با جود باارزش و با برکت بودن ثبت خاطرات این دوران ۸ ساله ماندگار، سوق دادن جریان فرهنگی دفاع مقدس به سمت خاطره نویسی اشتباه است و باید به داستان نویسی اهمیت دهیم وگرنه ۲۰ سال دیگر نسلی که حتی پدر و مادرش، جنگ را ندیده است، نمیتواند با دفاع مقدس ارتباط برقرار کند و آنچه را که باید از آن برداشت کند.
بر باد رفته یکی دیگر از ایرادات این حوزه، مهندسی معکوس در جمع آوری خاطرات این دوران است. یعنی بر خلاف آنچه در جهان است در سالهای جنگ و بعد از جنگ به جای آنکه به سمت جمع آوری خاطره و خاطره نویسی برویم به سمت نوشتن داستان رفتیم و اکنون که باید داستان بنویسیم همچنان دنبال جمع کردن خاطرات هستیم.
با گذشت سی سال از پایان ۸ سال دفاع مقدس بخش اعظم داستانهای نگارش شده در ادبیات دفاع مقدس هنوز به مسائل تهییجی، تبلیغی و فیزیکی جنگ میپردازد؛ و هنوز نویسندگان ما نتوانستهاند به پشت صحنه جنگ و تاثیرات جنگ در صحنه اجتماع، روانشناسی و جامعه شناسی بپردازند؛ و هنوز با وجود گذشت سالهای زیادی از دوران دفاع مقدس همچنان رمان قوی و ماندگاری در حوزه ادب پایداری به تدوین و فروش نرسیده است؛ آنچنان که شخصیت سازی و پرداختی مانا و به یادماندنی از خود برجا بگذارد.
مراجعه نکردن به گنجینههای خاطرات دوران دفاع مقدس در زمان مناسب و نزدیک به آن زمان موجب شده است بسیاری از خاطرات کمرنگ شده یا حتی از بین رفته باشند چراکه ثبت این خاطرات میبایست در قالبی هدفمند و به دست افراد متخصص آن انجام گیرد در غیر اینصورت بسیاری از افراد به دنبال ثبت ریز به ریز ماجراها و خاطرات نمیروند و رفته رفته به دست سرد فراموشی شعله شان خاموش میشود.
ثبت خاطرات روزهای دفاع مقدس و جنگ ۸ ساله یک وجه ماجراست که به طرق مختلف میتوان آن را انجام داد، اما پردازش و روایت داستانی و رمانی آن وجه دیگری است که اگر رعایت نشود رفته رفته با جاافتادن در بین نویسندگان این حیطه موجب تغییر روند ادب پایداری میشود.
با توجه به جایگاه و اهمیت خاطرات و داستانهای این بخش از تاریخ کشورمان، یکی از رسالتهای جوانان شناسایی کتابهای موثر این حوزه و معرفی و ترویج و پرداخت آن هاست تا به هرچه بهتر شدن ادب پایداری کشورمان کمک کنیم و گنجینه پرثمر و پرطمطراقی را برای آیندگان برجای گذاریم.