به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، «عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه فرامنطقه‌ای «القدس العربی» نوشت: جنگ یمن از شش سال پیش با هدف علنی قطع رابطه ایران و یمن از طریق بازگرداندن قدرت به عبدربه منصور هادی آغاز شده است. در همان زمان، محمد بن سلمان، ولی عهد سعودی هدایت این جنگ را بر عهده گرفت تا خود را به عنوان یک رهبر منطقه‌ای و اهل تسنن معرفی کند و همین مسئله باعث شد تا وی رهبری ائتلاف سعودی متجاوز به یمن متشکل از امارات، بحرین، مراکش، اردن، مصر و قطر را که به تدریج در حال خروج از این ائتلاف هستند، بر عهده بگیرد.
عطوان گفت: پس از شش سال جنگ، نتایج کاملا بر عکس رخ داد و عربستان به عنوان کشوری که به همسایه جنوبی خود حمله کرد، در موقعیت شرم آوری در برابر جامعه جهانی قرار گرفته است و شاید نگران کننده‌ترین موضوع، ناتوانی ریاض در پایان دادن به جنگ با جنبشی است که نه یک ارتش سازمان یافته و نه شبه نظامی است.
وی افزود: بودجه نظامی سالانه عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ میلادی، ۷۰ میلیارد دلار برآورد شده است که در رده بندی جهانی پس از آمریکا و چین قرار دارد و بیشتر از بودجه نظامی سالانه کشور‌هایی مانند چین، روسیه، هند، فرانسه و انگلیس است. این بودجه برای تبدیل شدن به یک قدرت نظامی واقعی در منطقه خاورمیانه به موازت قدرت‌هایی مانند ترکیه، ایران و اسرائیل کافی است، اما جنگ یمن همه معادلات را به هم زد و بودجه نظامی دروغین عربستان را برملا کرد.
در ادامه مقاله آمده است: جنگ یمن نشان داد که بودجه ۷۰ میلیارد دلاری عربستان به دو دلیل واقعی نیست: نکته اول اینکه، عربستان ده‌ها هواپیمای اف-۱۵ دارد که فاقد سیستم ضد هوایی و فاقد مهمات کافی است و عملا جنگ یمن نشان داد که عربستان پس از وتوی اروپا در فروش مهمات و اکنون آمریکا، در دستیابی به مهمات مشکل دارد. این بودجه نظامی به تنهایی از همه بودجه‌های آفریقا و جهان عرب بالاتر است، اما سطح آمادگی ارتش سعودی از ارتش کشور‌های آفریقایی مانند آفریقای جنوبی یا حتی ارتش کشور‌های عربی مانند مراکش، الجزایر و مصر پایین‌تر است.
نکته دوم اینکه، ارتش عربستان دارای بودجه نظامی هنگفتی است، اما برای جنگ با انصارالله به کشور‌های دیگر به عنوان طرف سوم مانند مصر، سودان و قطر در ابتدای جنگ متوسل شد. این در حالی است که عربستان به جز ارتکاب جنایات علیه غیرنظامیان و تخریب بیمارستان‌ها و مدارس نتوانسته است به هیچ دست‌آوردی در برابر «حوثی‌ها» برسد. عربستان مجبور شد برای جلوگیری از هواپیما‌های بدون سرنشین و موشک‌های یمن به تخصص آمریکا، انگلیس و فرانسه متوسل شود.
جنگ یمن به لطف مواضع قاطع دولت آمریکا و خستگی عربستان رو به پایان است و اکنون ریاض به دنبال خروج شرافتمندانه از باتلاقی است که در یمن ایجاد کرده است. این جنگ با نتیجه گیری زیر به پایان می‌رسد:
نخست، ولی عهد سعودی در این جنگ نتوانست خود را به عنوان یک رهبر اهل تسنن در جهان عرب معرفی کند، بلکه جهان اهل تسنن با این جنگ شاهد وخامت اوضاع بوده است.
دوم، ضعف نظامی عربستان سعودی است، بنابراین نمی‌تواند در نهایت به یک قدرت نظامی در منطقه مانند ایران، پاکستان و حتی مصر تبدیل شود؛ چراکه کشوری است به دفاع و حمایت دیگران از جمله فرانسه، آمریکا و انگلیس نیاز دارد.
سوم، عربستان و امارات به عنوان مرتکبان جنایت بشری در جامعه جهانی تبدیل شده‌اند که باید در آینده مورد محاکمه قرار بگیرند.
چهارم، تغییر بوجود آمده در جنگ‌ها است. جنگ یمن اهمیت موشک‌ها در برابر برتری هوایی را برجسته کرد که این بیشتر کشور‌های جهان را به سمت دستیابی به تولید موشک برای بازدارندگی سوق می‌دهد.
عطوان گفت: پس از شش سال جنگ، نتایج کاملا بر عکس رخ داد و عربستان به عنوان کشوری که به همسایه جنوبی خود حمله کرد، در موقعیت شرم آوری در برابر جامعه جهانی قرار گرفته است و شاید نگران کننده‌ترین موضوع، ناتوانی ریاض در پایان دادن به جنگ با جنبشی است که نه یک ارتش سازمان یافته و نه شبه نظامی است.
وی افزود: بودجه نظامی سالانه عربستان سعودی در سال ۲۰۱۹ میلادی، ۷۰ میلیارد دلار برآورد شده است که در رده بندی جهانی پس از آمریکا و چین قرار دارد و بیشتر از بودجه نظامی سالانه کشور‌هایی مانند چین، روسیه، هند، فرانسه و انگلیس است. این بودجه برای تبدیل شدن به یک قدرت نظامی واقعی در منطقه خاورمیانه به موازت قدرت‌هایی مانند ترکیه، ایران و اسرائیل کافی است، اما جنگ یمن همه معادلات را به هم زد و بودجه نظامی دروغین عربستان را برملا کرد.
در ادامه مقاله آمده است: جنگ یمن نشان داد که بودجه ۷۰ میلیارد دلاری عربستان به دو دلیل واقعی نیست: نکته اول اینکه، عربستان ده‌ها هواپیمای اف-۱۵ دارد که فاقد سیستم ضد هوایی و فاقد مهمات کافی است و عملا جنگ یمن نشان داد که عربستان پس از وتوی اروپا در فروش مهمات و اکنون آمریکا، در دستیابی به مهمات مشکل دارد. این بودجه نظامی به تنهایی از همه بودجه‌های آفریقا و جهان عرب بالاتر است، اما سطح آمادگی ارتش سعودی از ارتش کشور‌های آفریقایی مانند آفریقای جنوبی یا حتی ارتش کشور‌های عربی مانند مراکش، الجزایر و مصر پایین‌تر است.
نکته دوم اینکه، ارتش عربستان دارای بودجه نظامی هنگفتی است، اما برای جنگ با انصارالله به کشور‌های دیگر به عنوان طرف سوم مانند مصر، سودان و قطر در ابتدای جنگ متوسل شد. این در حالی است که عربستان به جز ارتکاب جنایات علیه غیرنظامیان و تخریب بیمارستان‌ها و مدارس نتوانسته است به هیچ دست‌آوردی در برابر «حوثی‌ها» برسد. عربستان مجبور شد برای جلوگیری از هواپیما‌های بدون سرنشین و موشک‌های یمن به تخصص آمریکا، انگلیس و فرانسه متوسل شود.
جنگ یمن به لطف مواضع قاطع دولت آمریکا و خستگی عربستان رو به پایان است و اکنون ریاض به دنبال خروج شرافتمندانه از باتلاقی است که در یمن ایجاد کرده است. این جنگ با نتیجه گیری زیر به پایان می‌رسد:
نخست، ولی عهد سعودی در این جنگ نتوانست خود را به عنوان یک رهبر اهل تسنن در جهان عرب معرفی کند، بلکه جهان اهل تسنن با این جنگ شاهد وخامت اوضاع بوده است.
دوم، ضعف نظامی عربستان سعودی است، بنابراین نمی‌تواند در نهایت به یک قدرت نظامی در منطقه مانند ایران، پاکستان و حتی مصر تبدیل شود؛ چراکه کشوری است به دفاع و حمایت دیگران از جمله فرانسه، آمریکا و انگلیس نیاز دارد.
سوم، عربستان و امارات به عنوان مرتکبان جنایت بشری در جامعه جهانی تبدیل شده‌اند که باید در آینده مورد محاکمه قرار بگیرند.
چهارم، تغییر بوجود آمده در جنگ‌ها است. جنگ یمن اهمیت موشک‌ها در برابر برتری هوایی را برجسته کرد که این بیشتر کشور‌های جهان را به سمت دستیابی به تولید موشک برای بازدارندگی سوق می‌دهد.
ارسال نظرات