گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، نقدینگی کشور از ۳۱۰۰ هزار میلیارد تومان گذشت، خبری که رسانهها در روزهای های گذشته بدان پرداختند و دولت و بانک مرکزی را نسبت به خطرات افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم هشدار دادند. نرخ تورم در هشت سال گذشته بیش از هفت برابر شده است، همچنین در این مسیر تورم بسیاری از کالاها چند برابر افزایش یافته است، در کالاهایی مثل مسکن که تورم بیش از ۱۰۰ درصد و در خودرو رقم تورم در یکسال اخیر بسیار بالاست، لذا کاهش نقدینگی به دلیل تاثیر در کاهش نرخ تورم یک اولویت و الزام اقتصادی به شمار میرود، اما چرا دولت در این موضوع یک بار برای همیشه ورود نمیکند را با طهماسب مظاهری؛ رئیس کل اسبق بانک مرکزی در میان گذاشتیم که در ادامه تقدیم میشود.
به نظر شما مهمترین دلایل افزایش نقدینگی در اقتصاد ایران چیست؟
افزایش نقدینگی در ادبیات اقتصادی و در عالم واقعی اقتصاد به عوامل بسیاری وابسته است، مولفههای تاثیرگذار بر افزایش نقدینگی بارها و بارها توسط کارشناسان و اساتید اقتصادی بیان شده است که بنده نیز دراین باره نظراتی دارم که ارائه آن در این مصاحبه نمیگنجد. اما یکی از عوامل مهم افزایش نقدینگی، افزایش پایه پولی است که به واسطه پرداختهایی که از طریق بانک مرکزی صورت میگیرد اتفاق میافتد، پرداختیهایی که میتواند در قالب خط اعتباری به دولت باشد، چه خرید ارز از دولت و پرداخت ریالی به دولت باشد همه این موارد پایه پولی را افزایش میدهد. اعطای خط اعتباری به بانکهای مختلف که با کمبود نقدینگی مواجه هستند هم یکی از عوامل افزایش پایه پولی به شمار میرود، بنابراین این موضوع تحت هر عنوانی و به هر شکلی انجام شود یعنی از بانک مرکزی به بدنه اقتصاد تزریق پولی و ریالی صورت بگیرد پایه پولی یا پول پرقدرت ایجاد میشود که با یک ضریب فزاینده در زمانهای مختلف تبدیل به نقدینگی میشود. ضریب فزاینده کنونی تقریبا هشت برابر شده است یعنی هزار تومانی که بانک مرکزی به اشکال مختلف به بدنه اقتصاد تزریق میکند موجب هشت برابر شدن نقدینگی در اقتصاد میشود، علاوه بر این که منبع اصلی افزایش پایه پولی و نقدینگی عملکرد بانک مرکزی است گردش پول در اقتصاد هر چند با شدت کمترموجب رشد نقدینگی میشود، به این معنا که اعتباراتی که بانکها بدون مطالعه و اعتبارسنجی مناسب به افراد پرداخت میکنند اعم از تسهیلات تکلیفی، اجباری و دستوری، بانکها هر کدام از این روشهای مختلف پرداخت تسهیلات را به کار بگیرند یعنی بیش از میزان سپردههای خود به مشتریان اعتبار و تسهیلات اعطا کنند برای جبران پرداخت سود سپرده گذاران خود مجبور میشوند ازمنابع بانک مرکزی یا خط اعتبارات داخل بانکها به صورت برداشت اضافه از بانک مرکزی تأمین منابع کنند؛ روشی که موجب افزایش نقدینگی میشود. برای بررسی عوامل تاثیر گذار بر نقدینگی باید به آمارها و دادهها مراجعه کرد که کدام یک از عوامل موثر بر افزایش نقدینگی در این موضوع موثر است، اما مجموعه عواملی که باعث افزایش نقدینگی میشود سیاست گذاریها و تزریق نقدینگی به اقتصاد است.
ممکن است با افزایش نقدینگی و عبور آن از ۳۱۰۰ هزار میلیارد تومان اَبر تورم بر اقتصاد حاکم شود؟
بنده ترجیح میدهم از صفت اَبر روی تورم استفاده نکنم چرا که یک صفت کیفی است و درهر اقتصادی نرخی که برای ابر تورم در نظر گرفته میشود با اقتصاد دیگری متفاوت باشد، لذا در بحثهای کارشناسی باید از به کار بردن اصطلاحات، کلمات و صفتهایی که به صورت مشخص تعریف شده نیست پرهیز کرد. مسلما هر زمان رشد نقدینگی از رشد تولید ناخالص ملی بیشتر شود به همان نسبت قیمت کالا و خدمات افزایش مییابد و منجر به تورم در اقتصاد میشود. این مساله یک فرمول بسیار ساده، طبیعی، بدیهی و غیرقابل اجتناب است که در اقتصاد ثابت است و دراین موضوع هیچ تعدیلی نمیتوان صورت داد. در دورههایی مثل دوره آقای احمدی نژاد یا دوره دو سالهی اول دولت آقای روحانی با افزایش نقدینگی نسبت به رشد تولید ناخالص ملی مواجه بودیم، البته در مدت کوتاهی علی رغم افزایش نقدینگی که به بیش از تولید ناخالص ملی رسید شاهد کاهش تورم بودیم. در واقع همان زمان با سیاستهای سرکوب نرخ تورم و ارز ناشی از رشد نقدینگی نسبت به تولید ناخالص برای مدتی یکی دو سال کمتر یا بیشتر تورم به تأخیر افتاد لذا هم دولت آقای احمدینژاد و هم دولت آقای روحانی تورم واقعی را به تاخیر انداختند در حالی که عامل تورم حذف نشده بود لذا مشاهده کردیم تورم مثل فنر از جای خود جهید، لذا تورمهای انباشته، نهفته شده و سرکوب شده خود را با شدت تمام نشان داد. این موارد را در همان زمانی که ارز ۱۲۲۶ تومان قیمت داشت در زمان آقای احمدی نژاد که ۲۴۰۰ تومان نرخ ارز ۳۷۰۰ تومان شد دولت از تجارب قبلی استفاده نکرد لذا ما این مساله را هم در دولت آقای روحانی تجربه کردیم و با شدت و حدت بالا خود را نشان داد، دولت آقای روحانی در مواقع مختلف در افزایش قیمت تخم مرغ تا سایر تورمهایی که در کالاهای مختلف تا به امروز به خود دیده است فقط به سیاست سرکوب ارز متوسل شد لذا هر زمان بی برو برگرد نقدینگی هر کشوری بیش از رشد تولید ناخالص باشد تورم به طور قطعی در اقتصاد آن کشور مینشیند.
در حالی که براساس آمارهای منتشر شده امسال ۳۸ درصد رشد نقدینگی داشتیم، اما رشد تولید ناخالص داخلی با توجه به خوش بینانهترین آمارهای ارائه شده نزدیک به ۲ تا ۳ درصد بوده است این موضوع قطعا منجر به تورم میشود هر چند که اسم آن را ابر تورم نگذاریم، اما افزایش نقدینگی و به تبع آن تورم زندگی مردم بخصوص اقشار با درآمدهای ثابت را تحت فشار قرار میدهد، ضمن اینکه دولت نمیتواند هم پای نرخ تورم میزان حقوق و دستمزدها را افزایش دهد لذا فشار تورمی بیش از پیش زندگی و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، بنابراین چه ابرتورم باشد چه نباشد تورم روزهای سخت و معیشت تنگی را به مردم تحمیل میکند.
چرا دولتهای مختلف موفق به کنترل حجم نقدینگی و به تبع آن نرخ تورم نشده اند؟
اینکه چرا موفق نشدیم تور و آیا میتوانیم تورم را کنترل کنیم حتما انجام شدنی است و قطعا میتوان جلوی شتاب افزایش نقدینگی را گرفت. در یک کلام دولتها تا کنون تمایلی به کاهش تورم نداشته اند، یعنی اگر دولت اراده کند و تصمیم بگیرد و نقدینگی را در برنامههای مورد نظر خود کنترل کند میتواند تورم را کاهش دهد، اما متاسفانه دولتها تا کنون چنین رویکردی نداشته اند شاید برای اینکه جزء اولویتهای دولت و علاقمندی دولت نبوده است؛ بنابراین تا زمانی که دولت خواستار کاهش نقدینگی نشود و افزایش نقدینگی که به ۳۸ درصد رسیده را با آرامش و با تدابیر قابل قبول در دستور کار قرار ندهد کاری نمیتوان انجام داد، اما اگر دولت اراده کند با اتخاذ سیاستهای درست در چند سال میتواند رشد نقدینگی را پله به پله کاهش دهد تا اینکه به زیر ۱۰ درصد و ۵ درصد برسد، وجود ۳ یا ۴ درصد در تورم میتواند موجب افزایش انگیزه رشد و رونق اقتصادی شود بنابراین راهکارهای مختلفی برای جلوگیری از افزایش و کاهش نقدینگی و کاهش تورم وجود دارد، اما هر چند سخت است، ولی وابسته به اراده دولت در انجام این مساله مهم است.