گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - احمد رضاپور؛ «ایلان برمن» معاون ارشد اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا که گرایش ضد ایرانی دارد، طی مقالهای در نشریه «نشنال اینترست» تحت عنوان «پیام مراکش: مراقب پیشروی ایران در آفریقا باشید» نوشت: زمانی که دولت بایدن بر تجدید دیپلماسی هستهای با تهران متمرکز است، ایران در حال افزایش فعالیتهای خود در یک صحنه مهم و استراتژیک است: شمال آفریقا.
این هشداری بود که وقتی اوایل ماه جاری از سوی وزارت خارجه مراکش دعوت شده بودم، در رباط (پایتخت مراکش) شنیدم. با مرور سیاست آمریکا در قبال کشورهای شمال آفریقا، ادامه ناآرامیها در لیبی و افزایش بیثباتی در نواحی مجاور منطقه ساحل، دستور کار راهبردی پادشاهی مراکش نسبتاً کامل است. یکی از مقامات عالی رتبه پادشاهی مراکش به من گفت: «دیگر صحبت درباره حضور ایران در غرب آفریقا دقیق نیست. اکنون ایرانیها در سراسر قاره هستند.»
ایران از طریق ایجاد مراکز فرهنگی و تماسهای غیر رسمی در سراسر قاره آفریقا درحال ایجاد حضور منطقهای پایدار است و در این راه از مهاجران لبنانی حاضر در کشورهای مختلف سراسر آفریقا بهره میبرد. اسناد معتبری در دست است که ایران با گروههای منطقهای درحال کار کردن است. به عنوان نمونه، ایران از سال ۲۰۱۷ به وسیله نیروهای حزب الله لبنان از جریان چپ گرای جبهه پولیساریو پشتیبانی میکند. هیئتهایی از جبهه پولیساریو برای آموزش به لبنان سفر میکنند. به همین ترتیب، ایران اکنون حضور چشمگیری در همسایگی موریتانی و نزدیکی تونس دارد و این اعتقاد وجود دارد که از هر دو کشور سربازگیری میکند.
الگوی فعالیت ایران در آفریقا کاملاً آشنا است. این الگو بسیار نزدیک به تلاشهای تقریباً ۱۵ سال گذشته ایران برای نفوذ در آمریکای لاتین و ایجاد یک صحنه پشتیبانی در نیمکره غربی جهان است تا به به دور زدن تحریمها، افزایش روابط با نظامهای ضدآمریکایی منطقه آمریکای لاتین و ایجاد قابلیت عملیاتی علیه آمریکا کمک کند.
نتیجه این فعالیتهای نامتقارن چشمگیر بود. ایران در سال ۲۰۱۰ موفق شد یک شبکهای از روابط و آرایشهای نامنظم را در سراسر قاره آمریکا برپا کند. اقدامات ایران در قاره آمریکای لاتین از معاملات مالی تا ارتباط با نیروهای منطقهای را دربر میگرفت. به نظر میرسد که این الگوی نفوذ اکنون در قاره آفریقا در حال تکراراست.
چه عواملی ایران را به فعالیت جدید در قاره آفریقا سوق داده است؟ اولین عامل فرصت طلبی راهبردی است؛ سهم قاره آفریقا در اقتصاد جهانی و روابط بینالملل رو به گسترش است. دومین عامل تلاش ایران برای کاهش فشار حداکثری دولت آمریکا است. سومین عامل که شاید نگرانکننده ترین در بستر منطقهای این است که ایران به طرز قابل توجهی پس از ترور ژنرال سلیمانی فرمانده نیروی قدس ایران علاقمند به آفریقا شده است ــ این ترس وجود دارد که تهران میتواند درنهایت با هدف قرار دادن منافع آمریکا و یا متحدان آن در قاره آمریکا قصاص دقیق را انجام دهد.
وضعیت نهایی مطلوب ایران دارای دوقسم است: «تحکیم کنترل بر شیعیان قاره آفریقا و استفاده از آنان به عنوان یک اهرم سیاسی جهت شکل دادن سیاستهای منطقهای» و «ایجاد یک قابلیت عملیاتی پنهان» که از طریق آن میتواند اقدامات تلافیجویانه علیه آمریکا انجام دهد.
«ایلان برمن» در پایان بدون اشاره به حضور کشورهایی مثل آمریکا و فرانسه در منطقه ساحل و دیگر نقاط آفریقا با ایجاد یک فضای دهشتبار نسبت به نفوذ ایران در قاره ثروتمند جهان نوشت: در صورتی که سیگنالهای ارسالی از رباط یک نشانه باشد، به این مفهوم است که ایران حضور در قاره آفریقا را برپا میکند که قادر است آمریکا و شرکای محلی آن را تهدید کند.