به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، پروسه انتخابات همواره در همه جای دنیا با فضای خاص وحواشی برجستهتر از متن توام بوده است. واژه انتخابات القاءکننده اختیار و آزادی در انتخاب مصداق و مورد مشخصی است که هرکسی بنابر شاخصهها و مبانی فکری- ذهنی خود، به آن اقدام میکند. انتخابات اصولا با هدف انتخاب فردی شایسته واصلح برای وکالت فرد انتخابکننده در سطوح مختلف مدیریتی و اجرائی است که از حقوق او دفاع و در جهت تامین نیازها و خواستههای مشروع و قانونیاش تلاش کند.
قرار گرفتن فرد شایسته و کاردان در مصدر امور و مسند مدیریت کلان جامعه امری معقول بوده و همواره دغدغه متفکران و اندیشوران علوم سیاسی بوده و هست.
درنگاه دینی و الهی هم حق انتخاب افراد ازمنشأ اختیار او در تعیین سرنوشت خویش سرچشمه میگیرد (رعد/ ۱۱). بر این اساس شریعت اسلام و قانون اساسی نظام اسلامی هم شرکت در انتخابات سراسری و اعطای حق انتخاب را به همگان مورد تأیید و تاکید قرار داده است.
اما این اصل در انتخابات با مفهوم دموکراسی لیبرالیسم فاصله زیادی دارد. هرچند در ظاهر ادعای آزادی انتخاب سرداده میشود. در سیستم انتخابات لیبرالیسم ازآنجایی که انسان محور بوده واصالت درهر رفتاری منفعت شخصی است، بنابراین حق استفاده از هر نوع روش وتاکتیکی برای رسیدن به این هدف برایش ثابت میشود.
رهبر معظم انقلاب فرمودهاند: «بالاخره انسان بایستی حرفی راکه دردل دارد به مخاطب مورد نظرش برساند. این هیچ اشکالی هم ندارد؛ یعنی از روشهای معمولی استفاده کند و برساند. یک معنای تبلیغ که امروز در دنیا رایج است، به معنای غربی تبلیغ است؛ یعنی آن چیزی که در نظام سرمایهداری غرب معمول است. تبلیغ در آنجا اصلاً به معنای این نیست که حقیقتی را از جایی به مغزی منتقل کنند؛ بلکه معنایش تحت تأثیر قراردادن دلها و مغزها با شیوههای علمی و روانشناسی است. مثلاً فرض کنید یک جا پنجاه قطعه عکس را بغل هم میزنند؛ آدم همینطور هرچه نگاه میکند، طبعاً در ذهنش میماند. این مانع تفکّر و تعقّل میشود. یک وقت است که شما چیزی را به من میگویید، روی ذهن من کار میکنید، به معنای اینکه ذهن مرا به حقیقتی متوجّه کنید. خیلی خوب؛ من هم فکر میکنم، اگر دیدم درست است، از شما میپذیرم؛ اگر نه، قبول نمیکنم. بسته به این است که من در چه مایهای از فکر باشم.
یک وقت هم هست که شما با تکرار تصاویر و کلمات، آنچنان روی من اثر میگذارید که مغز من قدرت تجزیه و تحلیل خودش را از دست میدهد. گاهی میشود که انسان اصلاً بیاختیار تحت تأثیر چنین تبلیغی- همین پروپاگاند معروف غربی- قرار میگیرد و بدون اینکه مغزش کار کند، به آن چیزی که آن تبلیغکننده خواسته، اقدام میکند. این قطعاً برخلاف نظر اسلام و برخلاف منطق صحیح انسانی است»؛ بنابراین عملیات روانی یکی از آن روشهایی است که در پروسه انتخابات، درجهت تاثیرگذاری بر فضای عمومی و ذهن مخاطبان و جذب رای کاربرد زیادی دارد. سابقه استفاده از تاکتیکهای عملیات روانی ریشه در زندگی اجتماعی انسان و معاشرتهای جمعی او دارد. افراد و گروههای مخالف و معارض برای غلبه بر یکدیگر غیر ازجنگ فیزیکی از جنگ روانی هم بهره میجستند. این روش مبارزه و مقابله چه بسا از جنگ فیزیکی کاراتر و اثرگذار باشد. با رشد وگسترش ابزارهای ارتباط جمعی و تسهیل دسترسی به این وسایل، کاربرد عملیات روانی هم بیشتر و گستردهتر شد.
منظور از عملیات روانی مجموعهای از اقدامات تبلیغی و روانی یک کشور یا گروه به عنوان عامل کارگزار در جهت تحت تاثیر قراردادن اذهان، افکار، عقاید وخواستهای کشورها یا جوامع هدف با تکیه بر زمینهها و ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی به منظور ایجاد تغییر مطلوب و مطابق مقاصد کشور کارگزار است.
دراین میان، نبرد رسانهای به عنوان یکی از گونههای اصلی جنگ نرم با هدف گرفتن فکر و اندیشه، باورها، نگرشها واعتقادات ملتها نقش مهمی در سست کردن حلقههای فکری، ایدئولوژیکی و فرهنگی جوامع ایفا میکند.
رهبرانقلاب در تبیین نقش رسانهها در جهت جهتدهی به انتخابات میفرمایند: «با انتخابات شما اینها دشمنند؛ با اصل انتخابات دشمنند؛ با حضور پرشور و گسترده مردم در انتخابات دشمنند؛ با انتخاب آدمهای اصلح و طرفدار حقوق مردم و متعبد و پایبند به مبانی اسلامی و ارزشهای اسلامی مخالفند، دشمنند؛ چرا؟ چون میدانند اینها هم انتخابات، هم حضور گسترده مردم، هم حضور آدمهای مناسب و شایسته... به ضرر آنهاست؛ لذا مخالفت میکنند. هر جور مخالفتی که میتوانند میکنند؛ تبلیغات میکنند، رادیو به راه میاندازند، در رادیوهای گوناگونشان به خیال خودشان مردم را از انتخابات دلسرد میکنند».
رهبرمعظم انقلاب با هدف خنثیسازی تبلیغات دشمنان و شکستن جو روانی دشمن برعلیه نظام اسلامی گفتمان آزاداندیشی و آزادکنشی را مطرح فرمودند. ایشان آزاداندیشی را این گونه معنا میکنند: «آزاداندیشى یعنى آزادانه فکر کردن، آزادانه تصمیم گرفتن، ترجمهاى، تقلیدى و بر اثر تلقین دنبال بلندگوهاى تبلیغاتى غرب حرکت نکردن؛ لذا شامل علم، معرفت، مشى سیاسى، شعارها و واژهها و خواستههاى متعارف سیاسى و اجتماعى هم مىشود»؛ و در تبیین ریشههای اعتقادی آزاداندیشی میفرمایند: «آزاد فکری و عقلانیت شیعه، این دو عنصرِ در کنار هم، مایه افتخار ماست. تفکرات شیعه، عقلانی است. ما از اول تشیع در تعالیم ائمه (علیهمالسّلام) به سوی عقل، منطق و استدلال سوق داده شدیم و همینطور هم باید عمل بکنیم؛ حتّی در فقه. شما ببینید شاگردان برجسته امام صادق و امام باقر (علیهماالسّلام) در مواردی با حضرت طوری حرف میزدند که حضرت با آنها استدلالی حرف میزدند. «یعرف هذا و اشباهه من کتاب اللَّه عزّوجلّ؛ ما جعل علیکم فی الدّین من حرج»؛ یعنی به «زراره» یاد میداد که اینطوری باید از کتاب خدا استفاده کنی؛ یعنی امام روش اجتهاد و استنباط از قرآن را به او یاد میدهد. ما از اول این طوری رشد کردیم؛ شیعه عقلانی و با آزادفکری رشد کرده است. این را باید قدر دانست و دنبال کرد».
اما برعکس در سیاق سیاسی اموی و عباسیان عملیات روانی با تاکتیکهای گوناگون بر علیه اهلبیت علیهالسلام انجام میگرفت. در تاریخ اسلام معاویه نمونه برجستهای است که با لطایفالحیلی با جوسازی از جهالت و ناآگاهی تودهها به نفع خود و علیه رقیب بهرهبرداری کرده است. شالوده تمام فعالیتهای بنیامیه، ودر رأس آنها معاویه، بر دو رکن به جهالت کشاندن مردم وتخریب شخصیت و مقام طرف مقابل، استوار بود. معاویه برای ضربه زدن به منصب و مقام حضرت امیر علیهالسلام، با تحمیق مردم و تلاش بر استمرار جهالت آنها، سود جست. شاهد تاریخی بارز اقامه نماز جمعه در روز چهارشنبه بود (مروجالذهب، ص ۴۲).
معاویه با هر آنچه که ممکن بود بر بصیرت وآگاهی مردم بیفزاید، به شدت مخالفت مینمود. او ابتدا جایگاه الهی معصومین علیهالسلام را مورد هجمه قرارداد و پس ازآن که منصب الهی ایشان را در اذهان مردم تخریب نمود، به راحتی توانست دست به ترور و حذف فیزیکی نیز بزند و در آخر زخم کینه خود را با به شهادت رساندن حضرت علی علیهالسلام، تا ابد بر پیکر بشریت نشاند.
نکته مهم قضیه این است که ندای بصیرتی حضرت هیچ وقت شنیده نشد، اما زمانی که کار از کار میگذشت و خیانت دگراندیشان غبار از چهره برمیانداخت؛ همان مردم انگشت اتهام را بهسوی ایشان نشانه میگرفتند.
نوشتار حاضر به بررسی رفتارها و کنشهای جریانات وگروههای سیاسی (مخالف جبهه انقلاب و انقلابیون) درموسم انتخابات پرداخته و روشها وتاکتیکهای آنها را برای غلبه بر افکار عمومی و جذب رای آنها بررسی خواهد کرد.
حکومت برآمده از دین، به بالا بردن سطح آگاهی عمومی در همه زمینهها با استفاده درست از ابزار اطلاعرسانی مانند مطبوعات و رسانههای گروهی اهتمام و دسترسی و دستیابی به آن را بر همگان آسان میکند. همچنین، در جهت تقویت روح پژوهش، تتبع و ابتکار در تمام بسترهای علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق تاسیس مراکز تحقیق و تشویق محققان، گام برمیدارد؛ زیرا بدون ارتقای آگاهی همگانی، نیل به توسعه همهجانبه میسر نیست. به همین دلیل، دولت در یک نظام مردمسالار دینی، موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را بر همه مردم تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسائل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی گسترش دهد. (قانون اساسی، اصول ۳، ۳۰ و ۴۳).
در نزاعها و رقابتهای سیاسی یکی از تاکتیکها؛ تطمیع مخاطب است. این روش از قدیمیترین و موثرترین روشهای عملیات روانی به حساب میآید.
معاویه در نامهای به زبیر ضمن اطلاق لقب امیرالمومنین به وی و تطمیع او با پست ومقام، چنین مینویسد: «به بنده خدا زبیر امیرالمؤمنین، از معاویه بن ابی سفیان سلام بر تو. پس از... من برای تو از مردم شام بیعت گرفتم و موافقت نموده سر فرود آوردند. کوفه و بصره نزدیک توست نگذار پسر ابوطالب پیش از تو به آن دست یابد، و اگر این دو شهر به فرمان تو درآمد چیزی دیگر باقی نمیماند. من با طلحه بن عبیدالله بهعنوان جانشین تو بیعت کردم، بنابراین به خونخواهی عثمان برخیزید و مردم را به خونخواهی او دعوت کنید؛ و باید شما دو نفر جدیت وتلاش بسیار خرج دهید. خدا شما دو نفر را پیروز گرداند و دشمنانتان را خوار سازد»
(الغدیر، ج ۲، ص ۱۹۶-۱۹۷).
در زمان فعلی هم وعده پست، شغل، پول و... جزو ابزار غلبه بر ذهن وروان مخاطبان و رای دهندگان و کسب رای آنان به وفور بکار میروند. چنانکه در زمان انتخابات برخی دورهها وعده وام به دهیاران و متنفذین هم داده شد. اعزام تیمهای درمانی به مناطق محروم هم در این راستا بود. در حالی که قبل از آن مردم در شهرها با مشکل تامین داروهای ضروری مواجه بودند.
مهدی جبرائیلی تبریزی