گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- مهران شفاعتی؛ طی سالهای اخیر وجود تحریمهای بی سابقه غرب و عدم مدیریت صحیح دولت در جنگ اقتصادی، کشور را با مشکلات مالی فراوانی مواجه ساخته است. در این میان دولت برای جبران کسری بودجه خود، فعالیتهای مختلفی انجام داد و تلاش کرد بر بخشی از مشکلات سرپوش بگذارد. حالا در این روزها نیز مسئله واگذاری چند هزار پهنه و محدوده معدنی به اشخاص حقیقی و حقوقی در بعضی رسانهها خبرساز شده است.
این در حالی است که کارشناسان نظرات مختلفی در این مورد دارند. عدهای معتقدند که دولت در حال معدن فروشی به صورت غیر شفاف است و عده دیگری هم بر این باورند که بسیار از این معادن سال هاست از کار ایستاده اند و درواقع دولت با این کار خود به بهره برداری و افزایش تولید در بخش معدن کمک میکند.
رئیس جمهور نیز در نشست هیئت دولت گفته است: بسیاری از این معادن به اسم عدهای ثبت شده بود و سالها نیز به حال خود رها بودند، اما دولت در اقدامی عظیم ۶۰۰۰ معدن را بر اساس دستورات رهبر انقلاب آزاد کرد و به مزایده گذاشت.
هرچند نفس واگذاری معادنی که سالها از کار افتاده اند خوب است و به افزایش تولید و بهره وری اقتصادی کمک میکند، اما نحوه واگذاری آنها با مشکلاتی مواجه است و به طور کلی ریسک سرمایه گذاری را بالا میبرد و احتمالا این چرخه ادامه پیدا میکند. بر اساس نظر بعضی کارشناسان، ممکن است بسیاری از این معادن، معارض حقیقی و حقوقی داشته باشند، اما دولت بدون اینکه معادن دارای معارض را مشخص کند، به مزایده گذاشته است، یعنی ممکن است شخصی برنده معدنی شود که به علت وجود معارض، نتواند در آن سرمایه گذاری کند و هیچ راهی جز رها کردن دوباره آن نخواهد داشت! حتی در نحوه برنده شدن مزایدهها هم مشکلات فراوانی وجود دارد، مسئولان وزارت صمت هیچ ابتکاری به کار نبرده اند و همانند ثبت نام اسفناک ایرانخودرو و سایپا عمل کرده اند.
بر همین اساس امین امینی؛ فعال و کارشناس حوزه معدن و دارای تحصیلات عالی اکتشاف معدن از دانشگاه پلی تکنیک، در مورد حواشی واگذاری معادن و پهنهها با ما به گفتگو پرداخته است که در ادامه تقدیم میشود.
گزارشی منتشر شده مبنی بر اینکه ۶ هزار معدن در حال مزایده است. با توجه به اینکه در ماههای پایانی دولت قرار داریم و هرکسی هم که زودتر ثبت نام کند، برنده معدن میشود. بسیاری از معدنچیها از این موضوع شاکی اند. نظر شما در این رابطه چیست؟
در این مسئله ۲ موضوع قاطی شده است. اول آزاد سازی ۶ هزار معدن حبس شده کشور است که طبق گفته آقای کشاورز سرپرست معاونت معادن وزارت صمت، از ۲ سال پیش تا به امروز باید اجرا میشود، ولی به دلایلی اجرا نشده است. برای این ۶ هزار معدن حبس شده مسابقهای در کار نبوده است. شما وارد مزایده میشوید که زمانی دارد که برای آن نیز فیلتری گذاشته اند. به نظر من کسانی که این فیلتر را طراحی کرده اند، میخواستند که این معادن به دست اهلش بیفتد. این مسئله هم خوب است و هم بد است. خوبی این مسئله به این صورت است، کسی که میخواهد وارد موضوع معدن و فعالیتهای اکتشافی شود، باید ۵۰۰ میلیون تومان در حسابش داشته باشد و آن را به عنوان سپرده مزایده بگذارد. در اینجا هر کسی نمیتواند محدودهای را ثبت کند. شما باید امتیاز نظام مهندسی و صلاحیت فردی داشته باشید که از این لحاظ خوب است. این مسئله به لحاظ اهلیت سنجی مناسب است، اما این محدودهها اکثرا اکتشافی بوده اند، مثلا شخص مکتشف محدودهای را ثبت میکند و پروانه اکتشاف میگیرد، اما به دلیلی نمیتواند اکتشاف آن را به پایان برساند، در این جا برای شخص محرز میشود که این محدوده غیر اقتصادی است و نباید برای آن خرج زیادی کرد و یا اینکه مشکلات حقوقی و یا معارض دارد که میتواند ارگانهای دولتی باشد که باید از آنها مجوز گرفت و یا اینکه معارض محلی باشد، جلوی اکتشاف را میگیرند. در این صورت یک مهلتی برای ادامه کار اکتشاف به شخص میدهند، اگر مهلت تمام شود و دلیل موجه نداشته باشد، تمدید نمیکنند و به سیستم مزایده میرود. حالا در اینجا فردی که میخواهد در مزایده شرکت کند، باید محدودهها را انتخاب کند، اکثر اینها نیز به خاطر وجود معارض تعطیل شده اند، چرا که هیچ آدم عاقلی منبع درآمدی خودش را رها نمیکند.
به نظر شما میتوان موضوع نبود سرمایه را در اینجا مطرح کرد؟
کسی که گواهی کشف میگیرد، با توجه به این که بسیاری به دنبال معدن هستند، به راحتی معدن را از شخص میخرند. مثلا شما اگر خانهای را به صورت نیمهساخته رها کرده باشید، خریدار برای آن پیدا میشود. به نظر من احتمال نبود سرمایه بسیار کم است. بیشترین مانع تولیدی که برای معادن وجود دارد، مسئله معارض است، حالا چه به عنوان حقیقی و یا حقوقی. مثلا اعضای یک روستا میگویند که باید به ما حق الحساب بدهید. اگر آن شخص حق الحساب روستا را نپردازد، روستاییان ماشین آلات را آتش میزنند، حتی مسئولان شهرستان و استان مورد نظر نیز پشت افراد بومی میایستند! نکته اینجاست، در مورد این معادنی که تعطیل و وارد مزایده شده اند، فرد سرمایه گذار به صورت چشم و گوش بسته جلو بیاید. سرمایه گذار از طریق پیمایش صحرایی، منطقه را مناسب میبیند، وارد مزایده میشود و هزینه هم میکند و در یک رقابت سخت برنده مزایده میشود. جایی را در استان یزد سراغ دارم که با دادن ۱۹۰ میلیارد تومان برنده مزایده شده اند. پروانه اکتشاف یعنی اینکه شما اجازه دارید فقط اکتشاف کنید و یک هندوانه در بسته است. چه کسی میتواند میلیاردها تومان پول را به یک هندوانه در بسته بدهد؟ چه تضمینی وجود دارد که محلیها به فرد حمله نکنند و ماشین آلات را آتش نزنند؟ یا سازمان انرژی اتمی هم به بهانه یافتن تشعشعات انرژی اتمی بر روی آن دست نگذارد. اگر اسناد مزایده استان اصفهان را نگاه کنید، در همه پروانههای اکتشاف نوشته شده است که هیچ تضمینی برای استعلامهای ارگانهای نظارتی وجود ندارد. یعنی شما برنده مزایده محدودهای میشوید و پولی را به عنوان تضمین به دولت میدهید، ولی معلوم نیست که به شما اجازه کار بدهند یا خیر!
بحث دیگر مربوط به آزاد سازی پهنههایی است که ارگانهای زیر ساختی و توسعهای اشغال کرده بودند. در کشور یک سری پهنه وجود دارد که پهنههای اکتشافی با موضوع طلا، مس و یا آهن هستند. ارگانهایی مثل سازمان زمین شناسی و... پهنههایی را از وزارت خانه گرفتند که وسعتش چندین هزار کیلومتر مربع است. در این پهنهها به دنبال پتانسیلهای معدنی مثل طلا هستند و برایشان هم فرقی ندارد که این پهنه، محدوده من یا شما باشد. درباره این پهنهها مطالعه میکنند تا پتانسیلهای فلزات خاص را در میآوردند. این پهنهها بعد از آن که مطالعه شد، برای همیشه بلوکه نمیماند. روزی که آزاد سازی پهنه ثبت میشود، یک مسابقهای ایجاد میشود. مثلا میگویند راس ساعت ۱۱ صبح روز ۱۵ تیر ماه، این پهنهها آزاد میشوند، افرادی مثل من که دنبال محدودههایی داخل همین پهنهها هستم، آن را مد نظر قرار میدهم و راس ساعت مورد نظر کارهای ثبت را انجام میدهم و پولی هم نمیدهم. اگر سرعت اینترنتم بیشتر باشد و تمهیدات دیگری اندیشیده باشم، برنده میشوم و آن محدوده را ثبت میکنم. درواقع آنقدر ترافیک زیاد میشود که سامانه هنگ میکند و بسیار کند میشود. بسیاری نیز به دنبال محدودههایی خاص هستند، مثلا در جایی پتانسیل مس زیاد است و من آن را مد نظر قرار میدهم که تعداد زیادی مثل من به دنبال همان محدوده اند، ولی در نهایت یک نفر باید آن را ثبت کند.
به نظر شما این روش مسابقهای غلط نیست؟
به نظر من این روش غلط است، ولی به هر حال راه حل دیگری مد نظر دوستان نیست، دقیقا چیزی شبیه ثبت نام قرعه کشی سایپا و ایرانخودرو. باید بدانیم پهنهها لزوما ارزشمند نیستند. پهنههایی که آزاد میشوند، عناصر مد نظر آن ارگانها در آن پهنه وجود ندارد. درست است که تمام خاک کشور ارزشمند است، اما یک جایی ارزشمندتر است و پتانسیل معدن شدن را دارد. به نظر من روند ثبت محدوده درست است، ولی این حالت مسابقهای شدن آن را اصلاح کنند. مثلا ساز و کاری ایجاد کنند، شرکتی که میخواهد ورود کند، اعتبار سنجی شود. با این کار ترافیک هم کمتر میشود و اهلیت افراد بهتر سنجیده میشود. عدهای هستند که محدوده ثبتی خود را میفروشند و ارزش افزودهای برای خود ایجاد میکنند و حالت دلالی دارد، منع قانونی نیز ندارد. درواقع باید برای پهنهها نیز اهلیت سنجی انجام شود.
لطفا عرایض خود را جمع بندی کنید.
در اینجا ۲ موضوع وجود دارد. یکی بحث آزاد سازی پهنهها است که پولی بابت آن گرفته نمیشود و معدن فروشی نیز محسوب نمیشود. موضوع دوم نیز مسئله آزاد سازی محدودهها و معادن است. این معادن و محدودهها دست عدهای است که به دلایلی اهلیت آنها برای وزارت خانه احراز نشده و محدودهها از آنها گرفته شده است. در اینجا قانون معادن مشخص کرده تا کسانی که واجد محدوده هستند، باید اهلیت هم داشته باشند، به عنوان مثال باید در معدنشان فعالیت داشته باشند و از قوانین سرپیچی نکنند. عدم اجرای هر کدام از این مسائل باعث میشود که محدوده از آنها گرفته و صلاحیتشان نیز سلب شود و محدودهها وارد مزایده شوند. در محدودههای اکتشافی مشکل وجود دارد، چرا که هیچ چیزی معلوم نیست، شما پول زیاد یا کمی را پرداخت میکنید تا صاحب پروانه اکتشاف معدنی شوید که مشخص نیست به نتیجه میرسد یا خیر. ممکن است از نظر شرعی نیز مشکل داشته باشد، چرا که شما در مزایده چیزی شرکت میکنید که ممکن است یک محدوده خوب را برنده شوید و یا این که معارضی پیدا میشود که دقیقا همان مشکلی را که برای صاحب قبلی محدوده ایجاد کرده است را هم برای شما ایجاد میکند. راه حلی که برای این مسئله وجو دارد این است که محدودههای مزایدهای را که معارض محلی داشته اند را فیلتر کنند و یا به کلی مشکلات مربوط به وجود معارض را حل کنند. یک سری محدودههای دیگری هم وجود دارد که به لحاظ اقتصادی توجیه پذیر نیست. به عنوان مثال شما یک پراید را یک میلیارد تومان میخرید، در حالی که این مقدار پول برای آن ارزش ندارد. اگر شما محدوده خالی را پیدا کنید، میتوانید آن را رایگان ثبت کنید، اما یک سری عوارض نیز همچون تبصره ۳ و ۲ ماده ۶ قانون معادن برای پرداخت وجود دارد و بعد از آن صاحب پروانه اکتشافی یک محدوده میشوید. حالا کار اکتشافی را انجام میدهید، اما متوجه میشوید که توجیه اقتصادی ندارد و آن را رها میکنید. در همه جای دنیا مرسوم است که یک انگی بر روی پیشانی آن محدوده میخورد که محدوده مورد نظر به درد نمیخورد. اگر به درد نمیخورد، طبیعتا نباید در مزایده جایی داشته باشد. اگر این محدودههایی که توجیه اقتصادی ندارند، در مزایدههای دولت هم وجود نداشته باشند، ریسک سرمایه گذاری پایین میآید.