به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، قطعی برق در این تابستان، کابوس بسیاری از خانوارها شد. کمبود آب در برخی مناطق و احتمال افت استخراج گاز طی سالهای آینده از پارس جنوبی نشان میدهد که تامین انرژی به عنوان یکی از مهمترین الزامات توسعه، با چالش جدی مواجه است، اما راهکار چیست؟ برخی خیلی راحت از افزایش قیمت انواع حاملهای انرژی سخن میگویند، بدون توجه به این که آخرین افزایش قیمت در این زمینه در آبان ۹۸ چه تبعاتی به دنبال داشت، اما در سوی دیگر ماجرا نمیتوان بی تفاوت نشست و روند فزاینده مصرف و هدررفت انرژی را دید و درباره آیندهای که دچار کمبود انرژی میشویم، بی تفاوت بود.
ابتدا لازم است تعریفی از یارانه پنهان داشته باشیم و سپس آماری را در این زمینه یادآور شویم. یارانه پنهان انرژی عبارت است از مابه التفاوت ارزش نفت و گاز مصرف شده در داخل کشور بر اساس قیمتهای بین المللی یا منطقهای و وجوهی که از مصرف کنندگان دریافت میشود. برخی معتقدند که این فرض مبتنی بر این است که بتوان کل حاملهای انرژی را در خارج فروخت که شدنی نیست، ولی در هر صورت مبنایی برای مقایسه و بررسی قیمت است و تفاوت زیاد قیمت در داخل و خارج در اقلامی نظیر بنزین و گازوئیل منجر به قاچاق گسترده میشود و در مواردی دیگر نظیر برق و گاز امکان سرمایه گذاری بخش خصوصی را سلب میکند چرا که هزینههای بخش خصوصی معمولا متناسب با افزایش نرخ ارز اضافه میشود، اما قیمت حاملهای انرژی معمولا ثابت میماند.
مهمترین شاخصی که نشان میدهد مصرف انرژی در ایران بالاتر از استاندارد جهانی است، شاخص شدت انرژی است. شدت انرژی، مقدار انرژی است که برای یک واحد تولید ناخالص داخلی مصرف میشود. شدت مصرف انرژی در ایران سه برابر بالاتر از متوسط شدت انرژی در دنیاست. بر اساس گزارش سازمان ملی بهرهوری ایران، شاخص شدت انرژی جهان در سال ۲۰۱۵ معادل ۰.۱۴۹ بوده است. کشورهای انگلستان، آلمان، ژاپن و ترکیه به ترتیب با ۰.۰۸، ۰.۱، ۰.۱۱ و ۰.۱۱ کمترین شدت انرژی و روسیه، ایران و چین به ترتیب با ۰.۳۴، ۰.۲۲ و ۰.۱۹ بیشترین شدت انرژی را در سال ۲۰۱۵ داشتهاند. گزارش سال ۱۳۹۷ مرکز پژوهشهای مجلس با عنوان یارانه پنهان و ملاحظات آن نشان میدهد که براساس اطلاعات سال ۹۵، با فرض قیمت نفت ۵۵ دلار و تبدیل هر واحد انرژی به نفت، کل تولید انرژی کشور (شامل نفت، گاز، فراوردههای نفتی و برق) ۱۸۸ میلیارد دلار در سال است که پس از هدررفت در جریان تولید در نهایت معادل ۱۱۳ میلیارد دلار انرژی برای مصرف عرضه میشود که پس از هدررفت در جریان توزیع و انتقال، معادل ۷۴ میلیارد دلار در داخل مصرف میشود. بر اساس این گزارش، با کسر قیمتهای جهانی از قیمت داخلی، حجم یارانه پنهان به ۴۹ میلیارد دلار میرسد که با توجه به قیمت روز دلار، معادل ۱۲۲۵ هزار میلیارد تومان است و سرانه آن به ازای هر نفر در سال ۱۴.۵ میلیون تومان خواهد بود. نکته جالب توجه این است که در وضعیت فعلی هر فردی که مصرف بیشتری داشته باشد از این یارانه بیشتر بهره مند میشود، بر این اساس، دهک دهم (پردرآمدترین دهک) سه برابر دهک اول (کم درآمدترین دهک) از یارانه انرژی بهره مند میشود.
واضح است که در محاسبه یارانه انرژی، نرخ ارز متغیر اصلی است. به عنوان مثال اگر قیمت یک لیتر بنزین فوب خلیج فارس ۵۰ سنت باشد با قیمت دلار ۲۵ هزار تومان، ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان میشود. به این ترتیب در شرایطی که به فرض، دلار ۱۰ هزار تومان بوده، قیمت بنزین فوب خلیج فارس لیتری شش هزار تومان بوده است. این اتفاق دقیقا پس از هدفمندی یارانهها مشهود بود. در اواخر سال ۸۹ که گام نخست این طرح برداشته شد، بخش زیادی از یارانه پنهان انرژی نقدی شد و در اختیار مردم قرار گرفت، اما با جهش ارزی از اواخر سال ۹۰ و به ویژه سال ۹۱ و سه برابر شدن نرخ ارز، دوباره به خانه قبل برگشتیم. شبیه بازی مار و پله که با اصلاح قیمت انرژی از پله بالا میرویم و با افزایش نرخ ارز از مار نیش میخوریم و پایین میرویم!
شاید در نگاه اول خیلی ساده بتوان به افزایش نرخ انرژی و پرداخت نقدی بخشی از این یارانه به مردم توصیه کرد، اما این مقوله نیز مانند عشق است که به گفته حافظ اگرچه آسان به نظر میرسد، ولی افتاد مشکل ها! با فرض این که بتوان با پرداخت نقدی، قدرت خرید خانوارهای ضعیف و متوسط را در برابر آزاد سازی قیمت انرژی حفاظت کرد، بحث این است که با طیف وسیعی از فعالیتهای صنعتی و کشاورزی چه میشود کرد؟ بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سه چهارم یارانه انرژی به غیر خانوار اختصاص دارد و در واقع انرژی ارزان مهمترین روش حمایت دولت از تولید در ایران است. در این میان حذف این یارانه حداقل در کوتاه مدت شوک سنگینی بر بخش تولید است و با افزایش هزینهها به ویژه در تولیدات انرژی بر، باعث افزایش قیمت تمام شده و تورم میشود. از جهت مصرف کننده نیز فارغ از تورم روانی، اتفاقات آبان ۹۸، خاطره تلخی را از اصلاح قیمت انرژی به جا گذاشت. جایی که بدون اقناع افکار عمومی و با بدترین روش، قیمت بنزین ناگهان افزایش یافت و رئیس جمهور بعد از آن اعلام کرد که خودش هم صبح جمعه از افزایش قیمت بنزین مطلع شده است! همچنین اگرچه بتوان با پرداخت نقدی، قدرت خرید بیشتر خانوارها را جبران کرد، ولی برخی اشخاص در هر صورت متضرر میشوند. به عنوان مثال افرادی که به طور غیررسمی اقدام به انتقال محصولات خود به مراکز خرید میکنند و در قالب بخش حمل و نقل دسته بندی نمیشوند، نمیتوانند از سهمیه بیشتر بنزین استفاده کنند و متضرر میشوند. به این ترتیب اصلاح قیمت انرژی در دنیای واقعی به آسانی روشی که برخی افراد روی کاغذ انجام میدهند، نیست.
در هر صورت برای اصلاح توزیع یارانه چند نکته مهم را باید مدنظر قرار داد:
۱- در شرایط فعلی با وجود تورم سنگینی که در آن قرار داریم، هر گونه اصلاح قیمت باید پس از کاهش تورم و ثبات نسبی در اقتصاد صورت گیرد.
۲- فرهنگ سازی و اقناع جامعه نسبت به این که بخش عمده جامعه به ویژه افراد کم مصرف در فرایند اصلاح قیمت انرژی برنده میشوند و قدرت خریدشان حفظ میشود، ضروری است.
۳- با توجه به سهم بالای یارانه انرژی در بخشهای صنعت و کشاورزی، اصلاح قیمت در این بخشها و جبران آثار آن باید با وسواس انجام شود.
منبع: خراسان