به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یوسف یادگاری؛ نشست راهبردی دولت انقلابی در خنثیسازی تحریمها به همت بنیاد بینالملل استکبارشناسی سازمان بسیج دانشجویی و با حضور مسعود براتی، کارشناس روابط بینالملل و هادی عباسی، مشاور اسبق وزیر راه برگزار شد.
گزارش صحبتهای مسعود براتی، کارشناس مسائل بینالملل به شرح زیر است:
انتخابات دولت سیزدهم یک اتفاق بسیار مهمی است و باید گفت چه تغییراتی ایجاد شده و چه مراقبتهایی لازم است. البته قبل از آن باید یک مقدار دولت قبل را بررسی کنیم. آقای روحانی به امتداد نگاه فکری در حوزه مدیریت کشور و سیاست خارجی که نگاه برون زا بود، همه پدیدهها را با نگاه بیرونی میدید و نسبت عوامل برونی را به درونی ارجحیت میداد و این مسئله هم در سیاست و هم در اقتصاد وجود داشت. نگاه این بود که اگر کشور بخواهد به توسعه برسد نیاز به عوامل بیرونی دارد و عوامل درونی توانایی ایجاد توسعه را ندارند.
کتابی نیز آقای نیلی نوشتند که در مقدمه آن گفته شده که برای توسعه ایران باید روابط خارجی تقویت شود و سیاست ظلم ستیزی و حمایت از مظلوم تعدیل شود. تا زمانی که تحریمها وجود داشته باشد توسعه اتفاق نمیافتد و آقای روحانی نیز آن را پذیرفته بود. نگاه برون زا در اقتصاد و سیاست خارجی در دولت آقای روحانی بسیار وجود داشت البته از ادامه دولت آقای هاشمی بود. نگاه درون زا همیشه غلط نیست، اما الزاما همیشه درست هم نیست.
از سمت دیگر دشمن نیز میخواهد ما را در فضایی قرار دهد و با فشارهایی که میآورد منجر به تغییر رفتار از سوی ما شود، زیرا با این تحریم همیشه به او وابسته خواهیم ماند. همچنین آقای ظریف نیز گفتند که ما برای توافق هر گونه که شده باید آمریکا را راضی نگاه داریم لذا با این نگاه میبینیم حتی عواملی که علل درون زا دارند مانند مسکن یا کشاورزی همه به خارج ربط پیدا میکنند و ظرفیت بخشهای مختلف متوقف میشود. چون نگاه آقایانی مانند آخوندی نیز درون زا بود. بعد از خروج آمریکا از برجام آقای روحانی میگوید که به نحوی دیگر بلد نیستند کشور را اداره و مسائل را حل کنند.
آقای رئیسی تحلیل درون زا از مسائل کشور دارند
به عنوان مثال میگفتند تورم از اتفاقات خارجی ریشه میگیرد در صورتی که علت اصلی آن نقدینگی و بی مدیریتی داخلی است. صرفا میخواستند با برداشتن تحریمها تورم را حل کنند و به مدیریت داخلی و وضعیت بانکهای خصوصی اصلا توجهی نداشتند، اما اتفاقی که در ۲۸ خرداد افتاد این بود که جامعه تحلیلش عوض شد و دیگر مردم نیز از اینکه همه چیز را به خارج ربط میدهند، خسته شدند. مهمترین موضوع این است که آقای رئیسی تحلیل درون زا از مسائل کشور دارند. نمیتوان گفت که تمام مشکلات ما عوامل بیرونی دارند و عوامل درونی تاثیری ندارند این تغییر تحلیل توسط آقای رئیسی اتفاق افتاد. این فرصت برای اینکه بالفعل شود باید نکاتی زیادی را در نظر گرفت. ابتدا باید در جامعه پذیرفته شود که ریشه مشکلات در داخل است و راه حلها هم تمامی در داخل و بومی است. تجربه هشت ساله گذشته به ما ثابت کرد که مسیر مذاکره مشکلات را حل نمیکند. زمانی که نسبت به ابزاری که در اختیار دشمن است میرویم و مذاکره میکنیم نشان میدهد که آن ابزار کارآمد است و دشمن نیز به هیچ عنوان آن را کنار نمیگذارد.
مسئله اول خنثی سازی تحریمها و بعد از آن رفع آنهاست. ما میتوانیم زمینههای اثرگذاری تحریمها را کاهش دهیم و تجربه بنزین و محصولات هایتک را نیز در این زمینه داریم و میتوان تحریم را در این زمینهها بلااثر کرد با اینکه همچنان تحریمهای بنزینی پابرجا هستند. خنثی سازی تحریمها یک ابعادی در داخل و یک ابعادی در خارج دارند. حدود هشتاد درصد سیاستهای خنثی سازی مربوط به مدیریت داخل است. خنثی سازی تحریم بعد خارجی نیز دارد که باید بررسی شود.
اول استفاده از فرصتهایی است که در دایره تحریم وجود ندارد و میتوان از آنان ویژه بهره برد. یعنی میتوانیم خارج از تحریمها فرصتهایی را جهت ارتباط با دنیا و کشورهای دیگر استفاده کنیم. البته همچنان با نگاه برون زایی که در حال حاضر وجود دارد این ظرفیتهای بالفعل نشده است. بدیهیترین روش خنثی سازی مسئله تهاتر است که بین کشورهای مختلف در حال اجراست و کاملا یک مقوله اقتصادی است و هزینه تراکنشها را کاهش میدهد.
ایجاد هزینه برای آمریکا به خاطر تحریمها
از تابستان ۱۳۹۷ تا حال حاضر بانک مرکزی همراهی برای تهاتر را نکرده است و این تحلیل برون زا اجازه بالفعل شدن ظرفیتها را نداده است. ما هر چه بتوانیم تعامل مان با کشورهای همسایه را افزایش دهیم به نفع ماست، اما مسئله دیگر ایجاد هزینه برای کشور تحریم کننده است. تحریم یک معادله هزینه و فایده برای تحریم کننده و تحریم شونده دارد. رهبری نیز در سخنرانی اخیر خود به درستی به این نکته اشاره کردند که فعالیتهای آمریکا برای آنان هزینه ایجاد نکرده است. ما باید برای کسی که موتور تهدید برای ما هستند هزینه ایجاد کنیم. نمیخواهم بگویم افزایش هزینه برای طرف مقابل موجب برداشتن تحریمها میشود، اما کند شدن و ایجاد اختلال در فعالیتهای آمریکا باعث به وجود آمدن اتفاقات مثبت برای ماست.
به عنوان مثال در چند سال اخیر بانک ملت از کشور انگلیس شکایت کرد و حتی در دادگاه خود انگلیس نیز پیروز شد و به نفع او رای صادر شد، اما این مسئله بعد از برجام کلا به حاشیه رفت. شروع مذاکرات وین فرصتی بود که ما به آمریکا برای بازسازی چهره بین الملل خود دادیم و کاملا اشتباه بود. باید گفت در برجام ۱+۵ غلط است و در متن خود برجام کلید واژه پلاس تری نوشته شده است.
زمین مذاکره برای رفع تحریمها خواست و سیاست آمریکاست
ما در بحث مذاکره با آمریکا برای مسئله تحریم یک زمین بازی داریم و بازی کننده برای آن. ما برای تغییر و حاصل منافع خود باید زمین بازی را تغییر دهیم. زمین مذاکره برای رفع تحریمها خواست و سیاست آمریکاست. به نوعی این مسئله بال تکمیل کننده سیاستهای آنان است و این را خودشان اذعان کرده اند که بال تحریم با بال مذاکره حاصل میشود. تحریم برای ایجاد تغییر رفتار است و تغییر رفتار نیز با مذاکره در یک میز اتفاق میافتد. مذاکرهای که از طرف کشور تحریم شده برای رفع تحریم بر سر میز میآید کاملا به نفع طرف مقابل است و مشخصا کشور تحریم شده برای التماس رفع تحریمها آمده است.
اصل مسئله در حال حاضر تیم مذاکره کننده نیست بلکه زمین بازی مذاکرات است و زمین بازی فعلی زمین بازی آمریکایی است. مهمترین دلیلی که باعث بستن برجام و بعد از آن اجرای ضعیف آن بود همین تحلیل برونزا از عوامل بود. حتی به جایی رسیدیم که طرف مقابل همه چیز را رها و نقد کرد و ما صرفا به اروپا دل بستیم و مجبور شدند که در نهایت شعار بدهند که هر توافقی بهتر از عدم توافق است.
جامعه به مذاکره همچنان به عنوان یک راه حل نگاه میکند
در حال حاضر جامعه به مذاکره همچنان به عنوان یک راه حل نگاه میکند. در این زمین بازی نفع ما کمتر از آمریکا است. همچنین در حال حاضر نباید سیگنال غلط به جامعه در مورد مذاکرات داده شود. فرض ما در دولت جدید باید ماندگاری تحریمها باشد و نباید دوباره خودمان را معطل برداشتن تحریمها کنیم. نگاههای برون زا سم اند و حتی امروز نیز آقای آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام دوباره این مسئله را مطرح کرد که باید به دنبال مذاکرات برای رفع تحریمها بود و این نگاه کاملا اشتباه است.
زمین بازی زمانی عوض میشود که ما به رشد اقتصادی برسیم و تحریمها خنثی شوند. من احساس میکنم که نگاهها به مذاکرات سطحی است و از تجربه هشت سال گذشته استفاده نمیکنیم. جنگ اقتصادی یک جنگ ترکیبی است. زیاده خواهی آمریکاییها مانع جدی مذاکرات است که رهبر انقلاب نیز به درستی به آن اشاره کردند. ما میتوانستیم توسعه اقتصادی داشته باشیم و بسیاری از مشکلات را حل کنیم.
اگر بخواهیم رفتار درستی در زمینه سیاست خارجی انجام دهیم باید این زمین بازی را عوض کنیم. ما اهل مذاکره هستیم، اما نباید این مذاکره به التماس از طرف مقابل برسد و یکسری امتیازهای الکی به ما تحمیل شود. تجربه به ما نشان داده است که اروپا قابل اعتماد و مذاکره نیست و نباید دوباره این تجربه تکرار شود. ما میتوانیم وارد مذاکرات دو به دو با کشورهای مختلف به جای مذاکرات جمعی شویم.
چین و روسیه و منافع مشترک با ایران
چین و روسیه به عنوان کشورهایی که منافع مشترک با ما دارند برای ما بسیار مفید هستند و آنان نیز به ما نشان دادند که دشمن ما نیستند. ما میتوانیم از این ظرفیت استفاده کرده و از آن به عنوان یک اولویت یاد کنیم. ما برای تقویت داخل و بعد از آن نگاه درون زا داشتن میتوانیم از روابط خارجی استفاده کنیم. اگر تحریمها وجود نداشته باشند ما میتوانیم از افای تی اف استفاده کنیم و به آن در حل مسائل فکر کنیم، اما در حال حاضر و شرایط موجود افای تی اف تحریمها را افزایش میدهد و شرایط را بدتر میکند.