به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، فاطمه محمودی- جوانان نسبت به ازدواج رویکردهای متفاوتی دارند. متولیان امور نباید هیچ یک از این گروههای جوانان را نادیده بگیرند؛ برای آن دسته که میل به ازدواج دارند و نگاهشان نسبت به ازدواج نگاهی مثبت است شرایط ورود به یک زندگی مشترک را فراهم کنند و برای آن دستهای که میلی به ازدواج ندارند نیز چاره جویی شود. باید بررسی شود؛ چه عواملی موجب شده است جوانان نسبت به این امر مهم رویگردان باشند و دید منفی نسبت به ازدواج داشته باشند؟ چه موانعی بر سر راه آنها بوده است؟
طبق پژوهشهای انجام شده و از نگاه کارشناسان عوامل ساختاری و فردی مختلفی بر افزایش سن ازدواج جوانان موثرند که دستگاههای دولتی باید رفع و اصلاح این عوامل را در دستور کار خود قرار دهند.
اشتغال؛ ملاک اول جوانان برای ازدواج
اشتغال یکی از مهمترین پیش نیازهای ازدواج محسوب میشود؛ طبق نظرسنجیها و تحقیقات انجام شده ۹۰ درصد جوانان مجرد معتقدند تا زمانی که پسران شغل دائم نداشته و امکانات مالی مناسبی ندارند نباید ازدواج کنند. طبق پژوهشهای صورت گرفته پسران اصلیترین دلیل تاخیر در ازدواج خود را نداشتن شغل میدانند و دختران نیز شغل داشتن پسر را از معیارهای اصلی خود برای ازدواج به شمار میآورند.
در ماده ۹ قانون تسهیل ازدواج جوانان آمده است که دولت مکلف است متأهلین واجد شرایط را در اولویت دسترسی به فرصتهای شغلی، وام اشتغال و وام مسکن قرار دهد. در بند ۹ سیاستهای کلی خانواده نیز به ارتقاء معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن پرداخته شده است.
پسران تا زمانیکه درگیر گرفتن مدرک دانشگاهی هستند نمیتوانند برای ازدواج خود برنامه ریزی کنند و پس از آن نیز باید برای مدتی در پی یافتن شغل باشند که این عوامل، ازدواج آنها را به تاخیر میاندازد. یکی از راههای کمک به اشتغال جوانان مهارت آموزی آنان است. اگر نظامهای آموزشی کشور به این مسئله توجه نکنند آن وقت با جمعیت جوان تهی از مهارت روبه روییم که فقط از نیروی جوانی برخوردارند. با توجه به اینکه فرایند مهارت آموزی گران است و در حال حاضر دانشگاه و بخش خصوصی هم به این امر توجهی ندارند؛ وظیفه دولت عیان میشود که نظام آموزشی را به سمتی هدایت کند که بیشترین تاثیر را در زمینه افزایش مهارتها و دانش جوانان داشته باشند. پس از آن نیز دولت باید به جوانان فرصت حضور و نقش آفرینی را در حوزههای کاری بدهد و اینگونه، هم آموزش دانشگاهی آنان مهارت محور بوده است و هم تا حدی فرصت اشتغال برایشان وجود دارد.
دوگانهی ادامه تحصیل و ازدواج
یکی از دلایل گرایش جوانان به تجرد علاقه به ادامه تحصیل است. ازدواج و تحصیلات هر دو نقاط عطف مهمی در زندگی جوانان هستند و باید شرایطی فراهم شود که ارزشی سد راه ارزش دیگر نشود. تحصیلات دانشگاهی به عنوان سرمایه انسانی برای افراد از اولویت بالایی برخوردار است و در صدر برنامه زندگی اکثر جوانان قرار دارد. بر اساس آمار، تحصیلات بالا عاملی موثر بر افزایش سن ازدواج جوانان به خصوص دختران است.
یکی از دلایل این امر، این است که دختران ازدواج را مانعی بر سر راه پیشرفت تحصیلی خود میبینند و نگران اند که ازدواج و مسئولیت هایش فرصت تحصیل ایده آل را از آنها سلب کند؛ اما این سکه روی دیگری هم دارد و گاهی این علاقه به ادامه تحصیل است که فرصت ازدواج به موقع و خوب را از آنها سلب میکند. یکی از اقداماتی که آموزش عالی میتواند در این راستا انجام دهد این است که سیستم آموزش مجازی خود را تقویت کند و شرایطی را فراهم آورد تا بانوان خانه داری که شرایط حضور در دانشگاه را ندارند؛ بتوانند از راه دور تحصیل کنند. اینچنین دختران دانشجو، به خصوص دانشجویان شهرستانی، به دلیل ادامه تحصیل فرصتهای ازدواج خود را از دست نخواهند داد.
رویای خانه دار شدن
قیمتهای سرسام آور مسکن نیز مانع بزرگی برای ازدواج جوانان به حساب میآید. طبیعی است که با این قیمتها حتی پرداخت وام هم نمیتواند جوابگوی نیاز خانه دار شدن زوجهای جوان باشد. در ماده ۲ قانون تسهیل ازدواج، دولت مکلف شده است که علاوه بر استفاده از منابع بودجه سنواتی پیش بینی شده، از محل «صندوق اندوخته ازدواج جوانان» به مزدوجین نیازمند به اجاره مسکن، حسب تشخیص کمیته سامان ازدواج با توجه به امکانات صندوق، وام ودیعه مسکن پرداخت کند. البته هنوز که هنوز است خبری از ایجاد صندوق اندوخته جوانان نشده است. ماده ۳ نیز با تأکید بر روشهای انبوه سازی، کوچک سازی، ارزان سازی و استفاده از روشهای نوین ساخت در امر مسکن، دولت را مکلف میداند که از طریق نهادهای عمومی نظیر شهرداری و اوقاف و امور خیریه و با بهره گیری از همکاری و امکانات وزارت مسکن و شهر سازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و استفاده از زمینهای دولتی یا زمینهای اهدایی خیرین، واحدهای ساختمانی به عنوان «مسکن موقت» احداث کرده و آنها را به مدت حداکثر سه سال در اختیار زوجهای جوان با اجاره مناسب قرار دهد. این برنامه در صورت اجرایی شدن دغدغه بسیاری از جوانان در آستانه ازدواج را برطرف خواهد کرد و موجب میشود آنها بدون اینکه دغدغه مسکن داشته باشند به ازدواج اقدام کنند و در طول این سه سال برای خانه دار شدن خود برنامه ریزی کنند؛ نه اینکه ازدواج خود را عقب بیندازند، چون نمیتوانند با اوضاع قیمتها و شرایط اقتصادی حتی خانه مناسبی اجاره کنند. علاوه بر این، بهره مندی از تسهیلاتی مثل اجاره به شرط تملیک که در همین ماده از قانون آمده است نیز میتواند دست جوانان را در خانه دار شدن جلو بیندازد.
تلاش برای حفظ و تقویت سنت واسطه گری
واسطه گران نقش مهمی در ازدواج جوانان دارند. یکی از عوامل افزایش سن ازدواج این است که بسیاری از جوانان به گزینههای مناسب و مطابق میل خود برای ازدواج دسترسی ندارند؛ و برخی نیز ممکن است در اجتماع با افراد بسیاری مراوده داشته باشند، اما چون در این زمینه اطلاعات کافی ندارند نمیتوانند فرد مورد نظر خود را برگزینند و نمیدانند چه کسی میتواند گزینه مناسبی باشد. واسطه گران ازدواج دختران و پسران هم کفو را به یکدیگر معرفی کرده و گام اول فرایند ازدواج را برای آنها برمیدارند. اگر سنت واسطه گری ازدواج در جامعه به رسمیت شناخته شود و معرفهای ازدواج در این زمینه تخصص کافی داشته باشند ازدواجهای به موقع و با کیفیت در کشور افزایش پیدا خواهند کرد. واسطه گران ماهر و آموزش دیده میتوانند به عنوان یک مشاور خوب در کنار جوانان حضور داشته باشند؛ قدم به قدم برای شروع زندگی مشترک آنها را راهنمایی کرده و ازدواج جوانان را تسهیل کنند. اما از سوی دیگر واسطه گرانی که دارای دقت و تخصص کافی نیستند؛ اشتباهاتی انجام میدهند که ممکن است به جوانانی که قصد ازدواج دارند ضربات جبران ناپذیری بزنند. با توجه به نقش مهم و تاثیرگذار واسطه گران در تسهیل ازدواج جوانان، لازم است این سنت از طرف دولت مورد توجه قرار بگیرد و نهادها و مجموعههایی به صورت سازماندهی شده به معرفهای ازدواج آموزشهای لازم را بدهند.
آگاهسازی در مورد ازدواج سالم؛ حلقه گمشده نظام آموزشی
جوانان خیلی از فرصتهای ازدواج خود را به دلیل عدم آگاهی از دست میدهند و یا از طرفی بدون سواد کافی و با نگاه اشتباه وارد زندگی مشترک میشوند، زندگی ناپایداری که به طلاق ختم میشود. این خود گره دیگری به وجود میآورد؛ جوانان مجرد وقتی که افزایش طلاق در جامعه را مشاهده میکنند یا شاهد زندگی بی کیفیت زوجهای دیگر هستند نگاهشان نسبت به ازدواج بدتر میشود و نمیخواهند تجریه تلخ دیگران را تکرار کنند. عدهای از جوانانِ در سن ازدواج، آمادگی لازم برای تشکیل خانواده را در خود نمیبینند. آنها احساس میکنند مهارتهای لازم برای شروع زندگی مشترک را ندارند در چنین شرایطی ازدواج را به مثابه یک خطر میبینند و ترجیح میدهند ریسک نکنند.
این آمادگی خود به خود در آنها شکل نمیگیرد و منوط به آموزش صحیح است. دولت باید نظام اجتماعی، آموزشی و بخشهای مختلف جامعه را برای انتقال این دانشها و آماده کردن نیروی جوان بسیج کند. عده دیگری از دختران و پسران جوان دارای افکار و نگرشهایی هستند که آنها را از ازدواج به هنگام، با کیفیت، پایدار و آسان دور میکند. دولت باید بر مهندسی فرهنگی و فکری افرادی که میخواهند ازدواج کنند، متمرکز شود و افراد را به سمت یک نگاه سالم به ازدواج، نگرشهای واقع بینانه و رها کردن انتظارات غیر واقع بینانه سوق دهد. برای این امر مدرسه و دانشگاه بستر مناسبی هستند که در قالب واحدهای درسی مفید میتوانند نگرشهای صحیح به ازدواج و آمادگیهای لازم را آموزش دهند. در حال حاضر تنها درسی که در دانشگاهها به ازدواج میپردازد درس دانش خانواده است؛ یک درس عمومی که ممکن است دانشجو، ترمهای آخر یا بعد از متاهلی آن را بگذراند. در صورتیکه ما به دروسی نیاز داریم که خیلی مفید، تخصصی، کاربردی و جدی باشند و در ترمهای اول ارائه گردند؛ اساتید متخصص و مجرب در حوزه ازدواج و خانواده آن را آموزش دهند و اطلاعات روانشناختی، مهارتهای زندگی مشترک و ... به دانشجویان آموزش داده شود.
گفتمان و رویکرد دولتها نسبت به مسائل جوانان تعیین کننده نوع عملکرد آن دولت است. درصورتیکه دولت نگاهی خانواده محور داشته باشد باید مسئله ازدواج جوانان را در اولویت برنامههای خود قرار دهد؛ مثلا در بودجههای سالانه سهم ازدواج جوانان را نادیده نگیرند. نهادهایی که وظیفه پرداختن به امور جوانان را دارند از جمله وزارت ورزش و جوانان برای تسهیل ازدواج جوانان به عنوان یکی از نیازهای مهم آنان قدمهای بزرگی بردارند و برنامههای خود را صرفا معطوف به ورزش نکنند. یکی دیگر از نهادهای خیلی مهم و موثر در حوزه خانواده معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری است که انتظار میرود این معاونت در دولت جدید خانواده محورتر از قبل باشد و برای ازدواج جوانان، آگاهی بخشی آنها و ارائه آموزشهای لازم برنامههایی داشته باشد. ما در حوزه قانونگذاری و سیاستگذاری در خصوص ازدواج جوانان ضعف اساسی نداریم، اما اسناد بالادستی از جمله قانون تسهیل ازدواج جوانان، سیاستهای کلی خانواده و سیاستهای کلی جمعیت ابلاغی مقام معظم رهبری، در حوزه اجرا مغفول مانده اند که باید مورد توجه قرار بگیرند.