به گزارش روابط عمومی برنامه سوره، اولین قسمت از ویژه برنامه سوره «فصل اسلام» به مناسبت ولادت پیامبر اکرم (ص) شب گذشته، شنبه اول آبان ماه از شبکه چهار سیما پخش شد.
دیانی در این برنامه میزبان حجت الاسلام سیدعباس قائممقامی، پژوهشگر فقه، فلسفه و عرفان اسلامی بود و با او درباره موضوع «اخلاق محمدی - صل الله علیه و آله- مبانی و منابع» گفتگو کرد. سید عباس قائم مقامی فقیه، اصولی، فیلسوف و عالم اجتماعی ایرانی است. وی مدیر مرکز اسلامی هامبورگ و رئیس آکادمی اسلامی آلمان بوده است.
قائم مقامی پیش از ورود به بحث و آغاز گفتگو با دیانی به بیان مقدماتی پرداخت و گفت: ایمان برآمده از علم نیست. به عنوان مثال آگهی بازرگانیهایی که رسانهها پخش میکنند ممکن است مصداق علم و اطلاعات به شمار بیایند، ولی در عین حال منشا غفلت هم میتوانند باشند، چون نسبت به اینها فراآگاهی وجود ندارد و دقیقا یکی از مشکلات انسان همین جاست. منشا غفلت است، چون انسان را تک ساحتی میکند و قدرت انتخاب را از او میگیرد؛ لذا اطلاعات، ملاک نیست، آگاهی مهم است. بالاترین امتیاز و گوهر فضیلتی انسان ایمان است. ایمان همراه با اختیار و تفکر نقاد محصول مرتبه وجودی انسان است. پس فصل ممیزی رفتار انسانی با سایر موجودات تفکر نقادانه است. موجودات دیگر همگی اراده دارند، اما اختیار ندارند. لزوما هرچیزی که انتخابگرانه نشد اجباری نیست. لازمه عبودیت و ایمان عقل نقاد و لازمه عقل نقاد هم اطلاع از اگاهی و نظرات مختلف است. به همین دلیل هم من فکر میکنم رسانه ملی هم باید اینگونه باشد. از جریانهای مختلف دعوت به گفتگو کند.
سپس گفتگو درخصوص اخلاق و سیره نبوی آغاز شد و دیانی از قائم مقامی پرسید که یکی از گنجینههای مسلمین، اخلاق و سیره پیامبر است، جایگاه سیره و اخلاق نبوی در منظومه مسلمانی ما کجاست؟
قائم مقامی پاسخ داد: معمولا وقتی ما از سیره صحبت میکنیم ذهن به سمت متون تاریخی که تحت عنوان سیره نگاشته شده متبادر میشود. این متون در یک نگاه کلی از جنس روایات و احادیث خواهد بود به این معنا که ماهیت روایی و تاریخی دارد. یک مشکل اساسی که درباره سیره وجود دارد و آن را از متون حدیثی متفاوت میکند این است که متون سیره معمولا فاقد سند است و همین ماجرا از ارزش تاریخی آن کم میکند و در مرتبه پایین تری از حدیث قرار دارد.
وی افزود: نکته دیگر درباره بررسی سندها سیره اینکه اگر در بررسیهای سندی در بالاترین حد ممکن با یک سند معتبر مواجه شوید که هیچکونه خلل و خدشهای نداشته باشد و در بالاترین حد وثاقت و عدالت باشد تازه اخبار واقعه ثابت میشود، اما درستی و وثاقت فاهمه ثابت نمیشود. مثلا یونس بن عبدالرحمان برداشت درستی از فلان واقعه داشته یا نه. یک زمانی یک واقعهای هست که هیچ راهی جز اعتماد به مخبر نداریم، اما اگر موضوع از موضوعاتی باشد که به یک نحوی به حوزه شناخت، معرفت پذیری و داوری انسان ربط داشته باشد دیگر نمیتوان به روش اعتماد به مخبر عمل کرد.
این پژوهشگر فقه ادامه داد: هرچه شناخت عینی ترباشد و ما قرائن عینی تری را در رابطه با گزارههای تاریخی به دست بیاوریم از ماهیت تاریخی گزارهها کاسته میشود و گزارهها ماهیت فراتاریخی پیدا میکنند و آن زمان ما به یک منابع شناختی دیگر برای داوری نهایی نیاز پیدا میکنیم.
قائم مقامی اضافه کرد: بدون تردید، بدون بررسی فراتاریخی و درنظرگرفتن جنبههای فراتاریخی در رابطه با شخصیتهای قدسی حتما هرگونه گزارشی از سیره و سنت آنها با پرسش مشروعیت مواجه و فاقد حجیت است حتی فقه.
دیانی از میهمان برنامه پرسید چرا سیره پیامبر (ص) تاریخی نیست؟
وی پاسخ داد:، چون ما وجود پیامبر را وجود قدسی میدانیم یعنی کسی که به مقام عبودیت رسیده و صاحب مقام عصمت است. حالا اگر در سیره گزارههایی وجود دارد که یک سلسله رفتارهای غیراخلاقی به وجود مقدس پیامبر (ص) نسبت داده شود ما میتوانیم آن را بپذیریم؟ خیر. ما باید مقدمه بر سیره، مبانی وجود شناختی را داشته باشیم که تصویری که از معصوم داریم را برای ما تعریف کند. ضمنا ما خدا را از طریق روایتهای تاریخی که نمیشناسیم براساس مبانی عقلانی و وجودی و برهان میشناسیم. برهان هم ماهیت وجود شناختی دارد. حالا که اصل وجود خدا را ثابت کردیم، به ساحت افعال و صفات خداوند روی میآوریم. وجود معصوم برای خودش یک تعریف عینی و وجود شناختی دارد. همانطور که اصل نبوت را براساس برهان عقلی میشناسیم، وجود معصوم هم باید براساس برهان عقلی بشناسیم. ما به پیامبری اعتقاد داریم که به مقام عصمت رسیده و بالاترین حد اخلاق را دارد. پیامبری که کتاب معرفی میکند.
مجری برنامه در ادامه پرسید در چنین صورتی آیا پیامبر محدود به درک عقلی ما نخواهد بود؟
این پژوهشگر فلسفه و فقه تصریح کرد: خیر. ما میتوانیم چارچوبهای شخصیتی پیامبر (ص) را کاملا بی کم وکاست را درک کنیم. ما یکسری گزارههایی داریم گرچه در حوزه مستقیم درک انسان قرار ندارد، اما در حوزه درک انسجامی انسان قرار دارد یعنی ما مستقیما اگر بخواهیم موضوعات را مورد تامل قرار دهیم، عقل ما لا ادری است، اما در عین حال اگر بگوییم فلان حرف را پیامبر (ص) را زده تا قبل اینکه پیامبر آن را بگوید یا در قرآن بیاید ما هیچ درکی از آن نداشتیم، چون فراتر از عقل ماست. اما حالا که این حرف زده شده است ما میتوانیم اعتبارسنجی عقلانی داشته باشیم؛ لذا ما برای گزارههای ساحتهای مختلفی قائلیم. گزارهای مستقیم و بنیادین عقلانی و گزارههایی که انسجام عقلانی دارند. مثلا نماز وتعداد رکعات آن در زمره گزارههای انسجامی عقلانی هستند یعنی ما میگوییم پیامبری که انطباق با این ادراک عقلانی دارد میگوید برای تقرب الی الله نماز بخوان و عبادت کن.
حجت الاسلام قائم مقامی اضافه کرد: اینروزها روایات بسیاری خصوصا در فضای مجازی میچرخد و خیلی هایشان هم باور پذیر است. ممکن است سند بسیاری از آنها هم درست باشد، ولی درانسجام با بنیادها و اصول عقلی باشد. منظور از انسجام و سازگاری عقلی هم لزوما انسجام اثباتی نیست همین قدر که نقض بنیادهای عقلانی را نکند کافی است. مگر ما در پیشگاه خداوند سرمایهای بالاتر از عقل داریم؟ خداوند ما را خلق کرده است. آیا خدا نمیتوانست ما را مثل ملائکه فاقد عقل نقاد و انتخابگری خلق کند؟ میتوانست، اما این کار را نکرد و فقط به ما که حلقه تکمیلی آفرینش هستیم عقل نقاد داد و انتخابگر کرد. تمام انچه که در حوزه مستقیم تجربه انسان و ادراکات شهودی انسان قرار میگیرد عقل و اخلاق هم جزو ادراکات عقل است.
رئیس سابق آکادمی اسلامی آلمان در پایان اینگونه جمع آوری کرد: منابع روایی و تاریخی در همه ساحتها به صورت خاص در ساحت اندیشه دینی منابع پسینی و دست دوم هستند که در ذیل مبانی وجود شناختی قرار میگیرند. قرآن بر سنت تقدم دارد، چون قرآن حاوی مبانی وجود شناختی است. به همین دلیل هم تلازم قرآن و سنت قطعی است و یک تلازم علی و معلولی است نه تلازم دو پدیده موازی.