به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، سردبیر این روزنامه اصلاحطلب که در سفر اخیر رئیسجمهور به استان یزد، همراه هیئت بوده، در سرمقالهای نوشت: حضور سرزده سید ابراهیم رئیسی در بخش نخست سفرهای استانی و بازدید از کارخانههای متروکه و تعطیل شده واقعاً سرزده است! هماهنگیهایی قطعا صورت میگیرد، اما این هماهنگیها در حدی است که صرفا لطمهای به جریـان بازدید نخورد. مانند اینکه مگر میشود رئیسجمهور به کارخانه تعطیل شده برود و صاحب آن آنجا نباشد تا توضیح دهد ماجرا چیست؟! و یا مگر میشود تیمهای حفاظت شخصی رئیسجمهور اطلاع نداشته و آمادگی لازم را نداشته باشند. برخی هماهنگیها اجتنابناپذیر است. اما به واقع در جریان آغاز بازدیدهای سرزده حتی برخی همراهان و همکاران رئیسجمهور هم وقتی از آنان سؤال میشد مقصد کجاست اطلاع نداشتند.
آیا وعدههای رئیسی در این بازدیدها وعده ســرخرمن است؟ طبق بررسیهای من اینگونه بهنظر نمیرسد. یعنی رئیسجمهور بهصورت بداهه وعده نمیدهد بلکه حداقل ۳۰ روز کاری بـر روی وعدههــا تحقیق و کارشناسی شده و سپس از لسان رئیس دولت خارج میشود. فلذا برخلاف ادوار قبل با عقبه کارشناسی، مردم امیدوار میشوند.
نکته سوم: دولتی که واقعاً در تنگنای بودجهای است چگونه میخواهد از پس این وعده بربیاید؟ سؤال مهم و پاسخ مهمتر است. آنطور که بنده پرس و جو کردم اتفاق مهم در این دولت آن بوده که نهادهای مختلف حاکمیتی نیز پای کار آمده و از سـوی دولت مکلف میشوند در پروژهها یاریرسـان باشند. در دولتهای قبلی تقریبا چنین هماهنگی و همراهی وجود نداشته اسـت. اما اکنون در همان بررسیهای کارشناسی بعد از آنکه الزام اجرای پروژهای مصوب میشود در کنار آن نهادهای مختلف حاکمیتی نیز برای تامین بودجه پای کار میآیند.
نویسنده میافزاید: سفرهای استانی طاقتفرساست. چه برای رئیسجمهور و چه برای هیئت همراه. اگر روال طبیعی طی شود زمان لازم برای انجام چنین سفرهایی حداقل سه روز کاری است که دولت طی یک روز از ساعت ۷ صبح الی ٢٤ انجام میدهد. صبح تا ظهر بازدیدهای میدانی وسـرزده و از بعدازظهر تا شــب جلسات مختلف برگزار میشود. این سفرها انرژی زیادی را از دولتیها میگیرد که باید انصاف به خرج داد و خدا قوت گفت.
آفتاب یزد با طرح این سؤال که «آیا سفرهای استانی هزینهزاست و در آن ریخت و پاش میشود؟»، پاسخ میدهد: عطف به تعداد همراهان رئیسجمهور و نوع برگزاری جلسات و پذیراییها بسیار بعید است این سفرها هزینههای زیادی داشته باشد. مشاهدات من هرگونه ریخت و پاش را رد میکند.
نکته بعدی اینکه بهنظر میرسد در سفرهای استانی سید ابراهیم رئیسی از تجربههای موفق دولت احمدینژاد سـود برده شده و نواقص آن سـفرها برطرف گردیده است. فیالمثل در زمینه نامههای مردمی سازماندهی خوبی از طرف دولت صورت گرفته بود که هم نظم رعایت میشد و هم نامهها به نتیجه میرسند. اینطور نیست که نامهها نافرجام باشند. مگر اینکه درخواست غیرمعقولی مطرح شده باشد.
نکته هشتم: رئیسجمهور در بازدیدهای میدانی و در میان مردم معقول و مناسب رفتار میکند. برای نمونه حضور رئیسی در برخی مغازهها و گپ زدن با فروشـندهها و کسبه در مورد قیمتها ومیزان فروش اطلاعات بیواسطه خوبی را برای رئیس دولت به ارمغان میآورد.
نکته نهم: آنطور که اطلاع پیدا کردم دولت مکانیزم مشخصی را برای بررسی پیشرفت وعدهها مشخص کرده است. اگر به واقع چنین باشد بسیار خوب است، اما کامل نیست. برای چنین مکانیزمی به ضمیمه رسانهای نیز لازم اسـت تا بتوان مردم را هم مطلع کرد این سفرهای استانی نمایشی نیست و واقعاً سودمند است. اگر در دولت میزان پیشرفت و سـرانجام وعدهها در فاصلههای زمانی مشخص بررسی میشود لازم است رسانهها نیز با همکاری تیم اطلاعرسانی دولت رصد دقیقی از موضوع داشته باشند. این پیشنهاد اگر اجرایی شود نتایج صوابی دارد.
نکته دهـم و نتیجهگیری: بخش جذاب این سـفرها مواجهه نزدیک و رودرروی مردم با رئیسجمهور است. مردم غالباً با فریاد و بغض با رئیس دولت از گرفتاریهایشان میگویند. این نشان میدهد مردم درد زیادی دارند و همین که یک مقام عالی را از نزدیک مشاهده کرده و حرف خود را به او میرسـانند تا حدودی درد مذکور تسکین مییابد. هر چند این موضوع موقتی باشد، اما مهم و مفید است. این سفرها حتما باگهایی دارد، ولی انجام آن لازم بهنظر میرسد. شکاف میان قدرت و جامعه زیاد است و چنین سفرهایی اگر منتج به نتیجه شود میتواند این شکاف را در حد زیادی ترمیم کند. انشاءالله اینطور باشد.