به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، غلامعلی خوشرو سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل در دولت سابق درباره اهمیت سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین گفت: برای درک اهمیت این تفاهمنامه، کافی است بیندیشیم که آیا آمریکا حاضر است یک بند از این سند را با ایران تفاهم کند. آمریکا که سیاست رسمی خود را فشار حداکثری به ایران و تحریمهای یکجانبه تا مرز تسلیم یا فروپاشی ایران تعریف میکرد، در واکنش به این مشارکت راهبردی، توان دیپلماتیک و رسانهای خود را بهکار گرفت تا آن را نابود یا بیاعتبار سازد.
غلامعلی خوشرو اظهار داشت: آمریکا جنگ راهبردی اقتصادی علیه ایران به راه انداخته بود و تمام کشورهای جهان را به تحریم تهدید میکرد. این تفاهمنامه اگر در عمل و درست به اجرا درآید، میتواند اقتصاد ایران را متحول سازد. این بستگی به توان و آمادگی و برنامهریزی طرف ایرانی و همکاری طرف چینی دارد.
وی گفت: تفاهمنامه 25 ساله نه قرارداد است نه عهدنامه، بلکه تفاهمی کلی است که نقشه راه و چشمانداز کلان مشارکت ایران و چین را ترسیم میکند. کلیات این تفاهمنامه همان است که پس از امضا در فروردین 1400، از سوی وزارت امور خارجه در گزاره برگی منتشر شد. بر این اساس، این تفاهمنامه نیازی به تصویب مجلس ندارد. اما هر سند همکاری اگر حمایت مجلس را نداشته باشد، امکان تحقق آن کاهش مییابد. هر اقدامی که ایران جهت رفع نیازهای اقتصادی خود میکند، لشکری از مأموران خفیه و خبرچینان، شاخکهای خود را تیز میکنند تا آن راه را کور کنند.
برای درک اهمیت این تفاهمنامه، کافی است بیندیشیم که آیا آمریکا حاضر است یک بند از این سند را با ایران تفاهم کند. همین تفاهم کلی را پمپئو- دشمن شماره یک ایران- قرارداد ترکمنچای خواند. طنزی از این تلختر نداریم که آمریکا با یکجانبهگرایی و تحریمهای همهجانبه ضد ایران با دلسوزی بیتابانهای ایران را از مشارکت اقتصادی با چین برحذر میدارد و میگوید هرکه از چین وام بگیرد در تله بازپرداخت گرفتار میشود. در حالی که آمریکا کشوری را در تحریمهای ضد بشری گرفتار میکند، همزمان همان کشور را از همکاری برای سازندگی برحذر میدارد. این نهایت سیاستهای شکستخورده است.
خوشرو گفت: این سند یک برنامه راهبردی برای توسعه است که توان فناوری و سرمایهگذاری و اجرایی ایران را ارتقا میدهد. پروژههای کلان بزرگی را میتوان تعریف کرد که یا به فناوری بالا نیاز دارند و یا به سرمایهگذاری سنگین یا هر دو. چین از هر دو لحاظ میتواند کمک خوبی برای این امر باشد. چین در فناوریهای مدرن و حوزه دانشبنیانها و زیرساختها نظیر راه و بندر و فرودگاه و تونل جایگاه بسیار بلندی در جهان دارد. طرح کلان کمربند جاده، ارتباط ایران و جهان را از لحاظ ساختاری و سایبری میتواند دگرگون سازد. ایران کشوری با ظرفیت عظیم انرژی و معادن است. نحوه بهرهبرداری از آن و مشارکت راهبردی برای بهینهسازی آن، کمک راهبردی بزرگی برای کشور بهحساب میآید. در سطح اجرایی، شرکتها و نهادهایی که برنامه همکاری با موسسات خصوصی و دولتی چین تعریف میکنند، باید حداکثر هوشمندی را در تبیین منافع خود و تشریح وظایف طرف چینی و نحوه نظارت بر حسن اجرای پروژهها، بهکار گیرند. به هیچ وجه قرار نیست قراردادی یکطرفه و بدون نظارت و امکانسنجی به اجرا دربیاید بهویژه در مورد حل اختلافات طرفین باید سازوکار حقوقی و دقیقی تعریف و اجرا شود. اساساً این برداشت نادرست است که ایران به چین صرفا بهعنوان اهرم توازن بخش در رابطه با غرب نگاه میکند. با این تفاهم بلندمدت، ایران توانست چین را مجاب کند که رابطه دو کشور از اهمیت راهبردی برخوردار بوده و تابعی از روابط با سایر کشورها نیست و ارزش ذاتی دارد.