به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، آیتالله مصباح، آیت روشن بصیرت بود؛ او هم در مسائل دینی و هم در مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حقیقتاً دیدی نافذ و بصیرتی مثالزدنی داشت. هم ظرافتها و ظرفیتهای خودیها را خوب میشناخت، هم اهداف پیدا و پنهان استبداد و استعمار را میدانست و هم رنگها و نیرنگهای دشمنان اسلام و انقلاب را به زیبایی تشخیص میداد. او در بزنگاهها به صحنه میآمد و عماروار، مرز حق و باطل را مشخص میکرد.
فتنهگران را از پشت نقابهای دروغینی که از دیانت و اصلاحگری و امثال آن بر چهره میزدند، معرفی میکرد و ریشههای پوسیده فکری و اهداف و مقاصد شیطانی پنهان آنان را برملا میساخت. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، چنین شخصیتی مصداق کامل عالمی است که تشخیص دقیق خود را در روزی که لازم باشد، بیدرنگ به میدان میآورد و در این راه سرزنش و زخمزبان دیگران را به چیزی نمیگیرد. در واقع تکریم حضرت آقای مصباح، تکریم راهحق و نشان دادن مصداق و الگوی شایسته است.1
بصیرت، معلول عواملی است که همگی در آیتالله مصباح وجود داشتند:
1. شناخت حق و باطل و تشخیص مرزهای جداکننده آن: این مسئله جز با در اختیار داشتن معیاری دقیق امکان ندارد. آیتالله مصباح با تجربه عمری مجاهدتهای علمی و عملی فراوان، معیارهای برهانی و قرآنی و عرفانی و حتی تجربی تمییز حق از باطل را اندوخته و تحصیل کرده بود.
2. قطع همه تعلقات دنیوی: از دیگر عوامل بصیرتزا، دل نبستن به جاه و مقام و اعتبارات و القاب اینجهانی و دنیایی است.
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل بهسوی دیده شد
و آیتالله مصباح جهادی بزرگ در زدودن چنین تعلقاتی و راه ندادن به به چنان رذایلی در جان خود، پشت سر گذاشته بود، و در این مسیر نیز کاملاً موفق بود. دلبستگیهای دنیوی و اعتبارات اجتماعی چیزی نبود که آن روح بزرگ را به خود مشغول کنند.
تا نپوشی چشم از دنیا، نگردی دیدهور
پیر کنعان، روشنی از چشم پوشیدن گرفت
(صائب تبریزی)
3. اخلاص: از دیگر عوامل مهم بصیرتزا، اخلاص و تقواست؛ قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون» (اعراف، 201) اهل تقوا، به هنگام مواجهه با لغزشگاهها و دسیسههای شیطانی، هیچگاه نمیلغزند؛ آنها حقیقت را خوب مییابند و هرگز به دام شیطان نمیافتند. به تعبیر دیگر، انسانهای پارسا به دلیل آنکه رذایل اخلاقی را از خود زدودهاند و در وجودشان جایی برای طمع و حرص و کبر و غرور نیست، از فریب شیطان و ابزارهای پرافسونش در امانند. این پهلوانان عرصه ایمان، حجابهای دیده و دل را کنار زدهاند و زنجیرهایی را که شیطان بر قلب و زبان آدمیان میتند، پاره کردهاند، و به همین دلیل اهل حکمت و بصیرتاند.
آیتالله مصباح در مسیر مستمر جهاد با نفس، با درسآموزی از محضر بزرگانی، چون امام خمینی، علامه طباطبائی و آیتالله بهجت و با نگاه عمیق توحیدیای که داشت، توانسته بود رذیلتها را در وجود خود ریشهکن کند و به همین دلیل، نهتنها حق و باطل را به درستی میشناخت، بلکه بدون لکنت زبان و با بیانی صریح و سلیس و با منطقی استوار آنها را در سطوح مختلف اجتماعی و حتی در تریبونهای عمومی بیان میکرد.
صدق و اخلاص است پرّ و بال مردمرد را اخلاص صاحب حال کرد
4. کلنگری در عین جزءنگری: از دیگر عوامل مهم بصیرتزا، برخورداری از دو ویژگی علمی شبهمتضاد است؛ یعنی کلنگری از یک طرف و جزءنگری و نکتهبینی از طرف دیگر. کسانی که صرفاً کلنگر یا صرفاً جزءنگر باشند، بصیرت لازم برای تشخیص حق از باطل در مسائل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی را نخواهند داشت، و البته جمع میان این دو نیز کاری دشوار است، به همین دلیل، عالمان اهل بصیرت هم انگشتشمارند.
آیتالله مصباح حقیقتاً از جمله اندیشمندانی بود که ضمن برخورداری از نگاهی کلان به عالم و آدم و نگاهی بنیادین و فلسفی به سیاست و جامعه و فرهنگ، نسبت به جزئیات برنامههای دشمنان نیز آگاهی و اشراف داشت و همچون مرزبانی آگاه، دائماً مسائل را رصد میکرد.
اشخاص و جریانهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را دقیق میشناخت و به همین دلیل، از بصیرتی کمنظیر برخوردار بود.
پانوشت:
1- رهبر انقلاب در دیدار اعضای موسسه امام خمینی،
3 آبان، 1389.