به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حشمتالله فلاحتپیشه به روزنامه شرق گفت: در یک نگاه کلان ما در نظام بینالملل با دو دسته کشور طرف هستیم؛ کشورهایی که با شعار استقلال سیاسی و دیپلماتیک در راستای منافع خود گام برمیدارند و دسته دوم کشورهایی هستند که در مناسبات جهانی همواره نقش کشورهای همسو را بازی میکنند. در این راستا من بارها در گفتگو با رسانهها عنوان کردهام جمهوری اسلامی هرچه سریعتر باید گلیم برجام را از جنگ اوکراین بیرون بکشد تا آن زمان شاهد حصول توافق باشیم؛ اما نشست دوروزه دوحه نشان داد که کماکان گلیم مذاکرات هستهای ایران در آب گلآلود جنگ اوکراین غوطهور است؛ بنابراین اگرچه در قطر میز مذاکرات خلوت شد، اما باز هم خط منافع ملی روسیه در دوحه هم مانع از بهنتیجهرسیدن توافقات شد. پس باید اینگونه نتیجه گرفت که در نشست دوحه آنچه محلی از اعراب نداشت، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران بود.
از این بابت که متأسفانه کماکان منافع جمهوری اسلامی ایران قربانی منافع روسیه بهخصوص بعد از جنگ اوکراین شده است؛ آنهم در شرایطی که اکنون تمام کشورها بهخصوص همسایگان ما در سایه جنگ اوکراین سعی میکنند بیشترین تلاش را برای تحقق منافع خود داشته باشند، اما متأسفانه این جنگ به یک کاتالیزوری برای قربانیشدن منافع ایران پیشپای منافع روسیه بدل شده است. ازاینرو بهصراحت میگویم که آنچه تیم مذاکرات هستهای ایران در دوحه انجام داد، گفتگو و چانهزنی نبود بلکه یک وقتگذرانی دیپلماتیک بود.
وی میافزاید: من همواره گفتهام که ایران با تحدید مذاکرات هستهای میتواند مسیری را در پیش بگیرد که هرچه سریعتر به توافق برسد، اما متأسفانه رفتار ایران در این سالها به نحوی باعث شد که مذاکرات هستهای به منافع دیگر بازیگران بیربط گره بخورد و این مسئله سبب شد که پرونده فعالیتهای هستهای ایران به مسائل غیربرجامی مانند توان موشکی و دفاعی، نفوذ منطقهای، حقوق بشر و سایر مسائل گره بخورد. به موازات آن کشورهای دیگری، حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس هم این جسارت را پیدا کردند که به مذاکرات هستهای اضافه شوند و این نتیجه مستقیم رفتارهای ایران است. درصورتیکه مذاکرات هستهای تنها دو طرف اصلی، یعنی ایران و ایالات متحده آمریکا و یک طرف ناظر یعنی شورای امنیت سازمان ملل دارد؛ بنابراین تمام بازیگرانی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به پرونده فعالیت هستهای و مذاکرات اضافه شدند، به دلیل ندانمکاری و دیپلماسی تهران بوده است.
اظهارات این نماینده سابق مجلس در حالی است که حتی جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان سفر به تهران تصریح کرد روسیه مخالف توافق ایران و آمریکا در قطر نیست. اما از این موضع بورل هم که بگذریم، باید از آقای فلاحتپیشه پرسید، این روسیه است که برجام را نقض کرده، از آن خارج شده و شمار تحریمها را به 1700 مورد رسانده یا دولت آمریکا؟ روسیه است که باید تعهد بدهد عهدشکنی برجامی را تکرار نمیکند یا آمریکا؟ روسیه باید در این زمینه تضمین بدهد یا آمریکا؟
اگر آمریکا میگوید تحریمهای اصلی را لغو نمیکند - و آن را به عنوان تهدید همیشگی- بالای سه توافق کذایی نگه میدارد و حاضر هم نیست تضمین معتبری ارائه دهد، چرا آقای فلاحتپیشه به جای اعتراض به خیانت آمریکا و اذعان به این که آمریکا دنبال توافق متوازن - و مفید به حال ایران نیست- روسیه را متهم میکند؟ هدف او از این خوشخدمتی برای آمریکاییها چیست؟ مأموریتی دارد یا آمریکاییها از او آتویی دارند که مجبور است با این ادبیات مغشوش، آنها را تبرئه کند؟