به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، هشتاد و ششمین نشست علمی-تخصصی با مدیریت علمی دکتر محسن لبخندق؛ معاون پژوهشی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) و همچنین با سخنرانی: دکتر میثم یاوری؛ جامعه شناس و کارشناس برنامه ریزی راهبردی در حوزه فرهنگ، حجت الاسلام دکتر سید محمد حسین هاشمیان؛ دانشیار دانشگاه باقر العلوم (ع)، با مشارکت فعال جامعه علمی، پژوهشی، دانشگاهی، اندیشگاهی، صاحبنظران، مدیران و کارشناسان دستگاههای اجرایی ملّی و استانی به صورت مجازی برگزار شد.
مدیرعلمی نشست دکتر محسن لبخندق؛ معاون پژوهشی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در ابتدای نشست گفت: مدلهای موفقی مثل جهاد سازندگی و بسیج مردم از ابتدای پیروزی انقلاب همواره راه گشای رفع نیازهای کشور بوده است، اما متاسفانه این ابتکارات کم نظیر توسط نهاد علمی کشور مدل سازی نشده است.
وی با اینکه انقلاب اسلامی در ذات خود یک پدیده فرهنگی است ادامه داد: پس از انقلاب، مقام معظم رهبری دو نقش نظریه پردازی و گفتمان سازی را به صورت همزمان برعهده گرفتند و باز هم نهاد علمی و فرهیختگان از این مهم عقب ماندند.
وی ادامه داد: توجه به تجربیات موفق، مردمی سازی در حوزههای مختلف اجرایی، میبایست توسط نهاد علمی مورد توجه قرار گیرد و این جلسه نیز در همین راستا با ابتکار مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری مورد توجه قرار گرفت.
دکتر میثم یاوری؛ جامعه شناس و کارشناس برنامه ریزی راهبردی در حوزه فرهنگ به عنوان سخنران ابتدایی نشست ضمن بررسی دیدگاه مقام معظم رهبری در حوزه مردمی سازی اداره کشور، گفت: توجه مقام معظم رهبری به ظرفیت مردم تنها خلاصه در یک امر سیاسی نیست بلکه در منظومه فکری ایشان هرکجا مردم ورود کرده اند موفقیتهای بزرگی به دست آمده است.
وی ادامه داد: بر اساس بررسیهای انجام شده بیانیه گام دوم در واقع تبیین طرح راهبردی و کلان ایشان برای تمدن سازی، یعنی "قیام جوانان برای پیشرفت همه جانبه کشور است". در واقع ورود گسترده به جریان حل مسئله با استفاده از ظرفیت جوانان و آحاد مردم، یک راهبرد اساسی در گام دوم انقلاب اسلامی است.
دکتر یاوری با اشاره به اینکه با حرکت مردمی عملا به سمت تحول حرکت میکنیم افزود: با بررسی نظریه نئو مارکسیستها و آموزههای هابرماس یک جریان جدی در غرب ایجاد میشود که به نقش نهادهای مردم نهاد مثل سمنها توجه خاصی دارد. در طرف مقابل حلقههای میانی در پارادایم فکری رهبری مبتنی بر تشدید ارادههای آحاد مردم است و در واقع فرمان آتش به اختیار در خدمت تشدید ارادههای عمومی است؛ لذا بر این باورم که در همین نقطه خط مرز این نظریه با نظریه کنش ارتباطی نمایان میشود. در واقع در نظریه کنش ارتباطی، نهادهای واسط محدود کننده اراده تودهها هستند و به عنوان سوپاپ اطمینان نظام سرمایه داری عمل میکنند، ولی در نقطه مقابل، حلقههای میانی در اندیشه رهبری سقفی برای حرکت ندارد.
این پژوهشگر ادامه داد: در اندیشه توحیدی نیز همین معنا نسبت به حرکت انسان وجود دارد. در واقع انسان در نگاه توحیدی مرزی برای حرکت به سمت رشد و تعالی ندارد؛ لذا جامعه اسلامی محلی برای آزاد سازی و رشد و تعالی حداکثری انسان است؛ لذا در واقع، زمان آتش به اختیار به یک معنا رشد و بلوغ ساختاری را در نظام اسلامی به دنبال خواهد داشت.
این جامعه شناس در تشریح پیامدهای این نگاه گفت: کشاندن جوانان به عرصه مدیریت کشور و خنثی سازی طرحهای دشمن دو نتیجه ابتدایی این نگاه است. در واقع ورود جوانان به عرصه کار و مدیریت جامعه یک حرکت بنیادین است. در این نگاه انقلاب فرهنگی حاصل درگیر کردن جوانان برای حل مسائل کشور است.
یاوری در تشریح شعار سال در این نگاه فکری افزود: توجه به ظرفیتهای ملی در واقع میتواند هستههای متکثر دانش بنیان را خلق کند؛ و این حلقههای متکثر با حضور حداکثری جوانان تحصیلکرده ممکن خواهد بود، بر خلاف اینکه تصور میشود، دانش بنیان کردن اقتصاد، لاجرم به محدود کردن استفاده از سرمایه انسانی و در نتیجه کاهش اشتغال منتهی خواهد شد.
دکتر میثم یاوری ادامه داد: البته این تئوری مبتنی بر قیام لله است. وقتی انسانها اراده به تغییر بکنند قدرتهای الهی نیز به آنها کمک میکند. به عنوان مثال مدل شهید حسن باقری در جنگ تحمیلی یک مثال عینی در این مدل فکری است؛ و مدل فکری به معجزههای اجتماعی مبتنی بر ارادههای انسانی منجر میشود که این مطلب نیز مبتنی بر سنت الهی است.
وی در خاتمه تاکید کرد: نباید از یاد برد که یک طرح کلان راهبردی وجود دارد که فرمول این طرح در بیانیه گام دوم در پاراگرافهای ابتدایی بیان شده است. اراده ملی جان مایه پیشرفت همه جانبه است؛ لذا بر این باوریم که در گام دوم انقلاب باید اراده ملی در کانون مدیریت کشور قرار گیرد چرا که امام رضوان ا... تعالی علیه و رهبر معظم انقلاب مبتنی بر اندیشه اسلامی همواره بر این باور بوده اند.
حجت الاسلام دکتر سید محمد حسین هاشمیان؛ دانشیار دانشگاه باقر العلوم (ع) به عنوان سخنران دوم این نشست گفت: در تشریح مفهوم توسعه مردم نهاد باید دلالتهای این مباحث در خصوص برنامه هفتم توسعه مدنظر قرار گیرد؛ لذا باید پرسید توسعه فرهنگی مردم نهاد در منظر غرب و انقلاب اسلامی چه دلالتهایی دارد؟
وی در تشریح معنای توسعه فرهنگی ادامه داد: توسعه فرهنگی و بحث مردم نهاد چگونه ممکن است؟ برنامههای توسعه باید در نسبت میان اقتصاد، سیاست و فرهنگ مورد توجه قرار گیرد. جالب است که برنامه ریزان ما اصالت را به اقتصاد دادند.
دکتر سید محمد حسین هاشمیان ادامه داد: فرهنگ توسعه و توسعه فرهنگی یک دوگانه است؛ که باید مورد واکاوی دقیق قرار گیرد لذا بر اساس تجربیات تاریخی ورود فرهنگ توسعه به ایران مبتنی بر نظریه نوسازی بوده است. در این نگاه توسعه، یک بار ارزشی و ایدیولوژیک دارد. این نگاه توسعه را یک فرایند مدرنیزاسیون میداند. جالب است بدانیم در نگاه برخی از نویسندگان غربی مفهوم توسعه مفهومی است که غرب با آن دنیا را طبقه بندی میکند. در باطن امر تمام نظامات را در خدمت خودش قرار میدهد.
این استاد دانشگاه افزود: در یک نگاه کلّی، روح حاکم بر برنامههای شش گانه توسعه در کشور مبتنی بر مکتب نوسازی بوده است؛ و باید گفت در صورت ادامه این روند نه میتوانیم نگاه گام دوم را محقق کنیم و نه میتوانیم به اهداف حداقلی توسعه دست پیدا کنیم.
هاشمیان در تشریح نگاه مکتب نوسازی ادامه داد: در نگاه مکتب نوسازی توسعه ربطی به زیست بوم ندارد. این در حالی است که حتی متفکرین ایرانی فارغ از نگاه آرمانی و تنها با نگاه ملی، تلاش دارند به توسعه ایران رنگ و بوی ملی بدهند که این مهم در نگاه مکتب نوسازی قابل فهم نیست. این متفکرین بر این باورند که ما با توجه به همین زیست بوم خودمان الگوهایی برای پیشرفت داریم که از آنها استفاده نکردیم.
وی خاطر نشان کرد: مکتب نوسازی حتی ظرفیتهای بومی هم نمیبیند. چه برسد به آرمان ها، لذا بر این باورم که ما حتی اگر دغدغه ایران را داشته باشیم باید راه خود را تغییر دهیم.
این پژوهشگر ادامه داد: ما امروز نیازمند الگویی در مقابل الگوی نوسازی هستیم. امیدوارم در آستانه برنامه هفتم راه دیگری را برای رشد کشور پیدا کنیم. توسعه فرهنگ و فرهنگ توسعه دوگانه مهمی است. اگر فرهنگ را به هوایی که ما را احاطه کرده است تعبیر کنیم. در واقع همه معانی را ما ذیل فرهنگ باز تولید میشود.
وی در خصوص ترجمه ویژه توسعه در نگاه دینی گفت: کلید واژه اسلامی، "رشد" ترجمه کلمه توسعه است. کلمه رشد هم در ساحتهای مادی و هم ساحتهای معنوی مورد توجه قرار میدهد.
دکتر هاشمیان در خصوص مدل دولت سیزدهم گفت: حرکت دولت سیزدهم استفاده از ظرفیتهای کارشناسی غیر سیاسی در همه سطوح است؛ که این مهم میتواند دولت را در استفاده از همه ظرفیت کارشناسی دولت برخوردار نماید.
وی ضمن نقد بی قاعده خصوصی سازی گفت: اصالت بازار و آوردن هرچیز در افق اقتصاد، یک پارادایم رفتاری را خلق میکند. نظریه خصوصی سازی در همین پارادایم معنا میشود. برخی خصوصی سازیها در کشور ما حتی در بخش فرهنگ با همین نگاه اتفاق افتاده است. کلیشه خصوصی سازی در واقع خلق بازار نوکیسگان را به وجود آورد. با این مدل بازار اصیل نیز از هم میپاشد. ظهور طبقه نوکیسه و سفته بازی نتیجه این بازار نوکیسه پرور است.
وی افزود: درنگاه بازارشدن همه چیز حتی دولت هم تهدید میشود. حتی جامعه مدنی هم تبدیل به بازار میشود این دیدگاه مجالی برای مردم ایجاد نمیکند بلکه همه چیز را بازار میبیند. البته نقد ما به محوریت بخشی به بازار است نه استفاده از عقلانیت مالی.
وی در پایان افزود: در یک نگاه کلی برخی بر این باروند دولت، دولت سرمایه دار هاست؛ و عملا این مدل بازار بر روابط مردمی هم تاثیر میگذارد و این تاثیر گذاری تا مرحله نابودی هرگونه اعتماد در جامعه است؛ لذا نباید از یاد برد که توسعه فرهنگی یک مفهوم ایدیولوژیک است و یک مفهوم خنثی نیست و شش برنامه توسعه جمهوری اسلامی مبتنی بر نظریه نوسازی بوده و نگاه ابزاری به فرهنگ داشته است و حتی به محوریت اقتصادی هم نرسید و این نقد یک دغدغه صرفا انقلابی نیست، حتی این در نگاه ملی هم یک ضعف اساسی است.