به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، نودمین نشست علمی-تخصصی با مدیریت علمی حمید محمدی؛ عضو هیات علمی، رئیس گروه آینده نگری و فناوریهای نو مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری و همچنین با سخنرانی: آرمان خالدی؛ عضو هیات علمی گروه سیاست نوآوری و آینده نگری پژوهشکده مطالعات فناوری، یداله دیوسالار؛ پژوهشگر مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری، گل نساء صلواتی؛ پژوهشگر مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری، محدثه بشیر مشهدی؛ پژوهشگر مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری با مشارکت فعال جامعه علمی، پژوهشی، دانشگاهی، اندیشگاهی، صاحبنظران، مدیران و کارشناسان دستگاههای اجرایی ملّی و استانی به صورت مجازی برگزار شد.
در ابتدای این نشست حمید محمدی؛ عضو هیات علمی و رئیس گروه آینده نگری و فناوریهای نو مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری در خصوص اهمیت برگزاری این نشست گفت: در زمینه بررسی دانش بنیان دو محور داریم که میبایست مورد توجه قرار گیرد. محور اول نظام مسائل دانش بنیانی است و محور دوم، یافتن راه حلها و راه کارهاست؛ لذا گروه آینده نگری مرکز به عنوان دبیرخانه شعار سال در این مرکز پژوهشی، پروژه نظام مسائل دانش بنیانی را طراحی و اجرا کرد.
وی خاطر نشان کرد: یکی از مسائل مهم نظام مسائل دانش بنیانی، ضعف در تعامل با دیگران است که بر این باوریم با برگزاری این نشستها میتوانیم به توسعه این ارتباطات کمک کنیم. این نشست در ادامه مطالعات انجام شده در این گروه طراحی شده تا ضمن ارائه یافتههای مطالعاتی این گروه علمی، در ادامه راه همکاری دیگران را نیز جلب کنیم.
محمدی ادامه داد: تقویت بازار سازی و بازاریابی، حمایت از فروش محصولات و اصلاح مدلهای حکمرانی و همچنین توجه به پارکها و استارتآپها باید مورد نظر قرار گیرد.
گل نساء صلواتی؛ پژوهشگر مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری به عنوان سخنران ابتدایی این نشست به تعاریف مفاهیم دانش بنیانی پرداخت وگفت: دانش بنیانی تولید خلاقیت بیشتر در مدلهای کسب و کار است و کلید واژهی اصلی دانش بنیانی، خلاقیت به همراه دانش و فناوری است.
صلواتی ادامه داد: سرمایه انسانی متشکل از دانش، مهارت و سلامتی، که افراد در طول زندگی خود کسب میکنند و آنها را قادر میسازد تا تواناییهای بالقوه خود را به عنوان اعضای مولد جامعه تحقق بخشند؛ لذا سرمایه انسانی نیاز به سرمایه گذاری در افراد از طریق تغذیه، مراقبتهای بهداشتی، آموزش با کیفیت، شغل و مهارت دارد.
این پژوهشگر با اشاره به دسته بندی شرکتهای دانش بنیان ادامه داد: شرکتهای دانش بنیان به ۳ دسته از جمله از لحاظ مالکیت، و بر مبنای نوع فعالیت آنها و همچنین براساس مزایای تعلق گرفته تقسیم بندی میشوند.
این محقق در تعریف مفاهیم مطالعه انجام شده ادامه داد: کار آفرینی فرایند کشف، ارزیابی و بهره برداری از فرصتهای ایجاد کالاها و خدمات جدید است.
محدثه بشیر مشهدی؛ پژوهشگر مرکز پژوهشهای توسعه و آینده نگری به عنوان سخنران دوم این نشست به بیان مسئله مطالعه انجام شده در گروه آینده نگری پرداخت و گفت: در دو دهه اخیر توجه سیاست گذاران داخلی به اهمیت حرکت از اقتصاد و مبتنی بر منابع به اقتصاد دانش بنیان جلب شده و در چشم انداز ۲۰ ساله (۱۳۸۴) به این مهم تاکید ویژهای شده است. این تاکیدات پس از آن که تحریمهای بین المللی از سال ۱۳۸۵ به تدریج شتاب بیشتری گرفت و پس از تحریم فروش نفت شدت زیادی یافت و بدین ترتیب اقتصاد دانش بینان در اولویت بیشتری قرار گرفت.
بشیر مشهدی افزود: در سال ۱۳۸۹ با تصویب قانون حمایت از شرکتهای دانش بنیان، صندوقی تحت عنوان صندوق نوآوری و شکوفایی وابسته به شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری تاسیس گردید. در برنامه توسعه اقتصادی اشاره شده است به منظور ایجاد و توسعه شرکتهای دانش بنیان و تقویت همکاریهای بین المللی، اجازه داده میشود واحدهای پژوهشی و فناوری مستقر در پارک علم و فناوری از مزایای مناطق آزاد برخوردار گردند.
این محقق در تشریح لزوم پرداختن به مطالعه مورد اشاره در گروه ادامه داد: برنامه پنج ساله پنجم توسعه اقتصادی (۱۳۹۰-۱۳۹۴) در فصل دوم برای تغییر جهت گیری پروژههای تحقیقاتی، ارتقاء اساتید را منوط به انجام تحقیقاتی در جهت حل مسائل جامعه نمود. همچنین صندوق توسعه ملی برای تامین هزینههای متنوع سازی اقتصاد تاسیس شده است که درصدی از درآمد نفت و گاز را دریافت میکرد.
محدثه بشیر مشهدی همچنین به جایگاه ایران در بین کشورهای دنیا در خصوص نوآوری اشاره کرد و گفت: تقسیم بندی کشورها در حوزه نوآوری به ارکان مختلفی تقسیم میشود که ایران در اکثر این ارکان وضعیت صعودی را در یازده سال گذشته تجربه کرده است با این وجود در کشورهای خاورمیانه رتبه اول خود را از دست داده است و سیاستگذاران میبایست به این مهم توجه کنند.
یدالله دیوسالار به عنوان سخنران سوم این نشست در قسمت جمع بندی مطالعه انجام شده در گروه آینده نگری مرکز گفت: در خصوص اقتصاد دانش بنیان برای شناسایی مسائل و استخراج مسائل روش دقیق علمی باید مدنظر پژوهشگر باشد.
وی ضمن بررسی برخی از یافتههای پژوهشی این مطالعه گفت: پایین بودن مسئولیت پذیری دستگاههای متولی، استفاده از زنجیره کار آفرینی سنتی، عدم وجود باور ملی به دانش بنیان ها، ضعف شرکتهای تامین مالی در زمینه نوآوری وکیفیت پایین محصولات شرکتهای دانش بنیان از جمله مهمترین چالشهای شناسایی شده در این بخش هستند.
دیوسالار در تشریح و جستجوی این سوال که کدام مسئله روی مسائل دیگر تاثیر گذار است؟ گفت: بر اساس مطالعه انجام شده علت ضعف در بسترهای دانش بنیانی ۱۲ مسئله اساسی وجود دارد. اما برای رسیدن به ریشهها ما به ۱۴۴ ریشه رسیدیم؛ که در این بین در پاسخ به اینکه کدام یک از ریشهها بر ریشههای دیگر تاثیر بیشتر دارد؟ بر اساس یافتههای این پژوهش عدم شایسته سالاری، سوء مدیریت، ضعف در آموزشهای پایه و تعارض منافع به عنوان ریشههای اصلی در مسائل دانش بنیان به شمار میروند.
آرمان خالدی؛ عضو هیات علمی گروه سیاست نوآوری و آینده نگری پژوهشکده مطالعات فناوری ریاست جمهوری در خصوص بحث همکاری بین شرکتهای دانش بنیان و شرکتهای بزرگ صنعتی گفت: هدف گذاری سیاستگذارن در سال ۱۴۰۴ رسیدن به سهم ۲۰ درصدی اقتصاد کشور برای شرکتهای دانش بنیان است.
وی ادامه داد: طبق آمار موجود ۷۲۴۵ شرکت دانش بنیان داریم که سهم شرکتهای دانش بنیان تا سال گذشته در اقتصاد ملی کمتر از ۵ درصد بوده است و به منظور رسیدن به هدف گذاری مشخص شده راه طولانی را خواهیم داشت.
خالدی ادامه داد: سهم دانش بنیانها از صادرات کشور هم کمتر از ۲ درصد است. از بعد اشتغال نیز سهم دانش بنیانها زیر ۱ درصد است. البته نباید از یاد برد که سهم اشتغال در تمام دنیا متعلق به شرکتهای بزرگ صنعتی است. فلذا با توجه به آمار موجود نقش دانش بنیانها در اقتصاد ملی مطلوب نیست. یک راه این است که دانش بنیانها خودشان بزرگ شوند که البته این امر مطلوب نیست و راه دیگر مشارکت با شرکتهای بزرگ دیگر است.
این مدرس دانشگاه ادامه داد: از سوی دیگر در فضای کسب و کار فناوریها به سرعت در حال دگرگونی است. شرکتهای بزرگ هم از سوی دیگر به این نتیجه رسیدند که باید به خلق نوآوری روی بیاورند. تعامل شرکتهای بزرگ با منابع مالی خوب با شرکتهای کوچک با نوآوری و خلاقیت، اما با منابع کم، راهکار خوبی است که باید پیگیری شود.
وی در خصوص مکمل بودن شرکتهای کوچک و بزرگ به صورت مشارکتی ادامه داد: ضعفهای شرکتهای دانش بنیان کوچک توانمندیهای شرکتهای بزرگ صنعتی است و همچنین ریسک پذیری بالا و چابک بودن آنها به عنوان نقطه قوت شرکتهای کوچک است که از سوی دیگر همین نقاط قوت به عنوان نقطه ضعف شرکتهای بزرگ به حساب میآید؛ لذا با بررسی ۵۰۰ شرکت بزرگ در دنیا متوجه میشویم این شرکتهای بزرگ صنعتی با شرکتهای نوپا همکاری دارند. شرکتهای بزرگ صنعتی بزرگ ما باید سطح همکاری را با این شرکتهای کوچک توسعه بدهند.
آرمان خالدی افزود: نهادهای واسط و برنامههای دولت میتواند این شبکه و همکاری را به وجود بیاورد. با بررسیهای متنوع برنامههای کشورهای مختلف از مدلهای خرید تضمینی نوآوری میتوان استفاده کرد. هزینههای انجام شده باید در خدمت رفع یک نیاز واقعی باشد؛ لذا ترویج مدلهای کوچک و بزرگ و ایجاد چارچوب این همکاریها اهمیت زیادی دارد. متاسفانه ما در کشور میزان همکاری شرکتهای بزرگ و کوچک را رصد نمیکنیم و تحلیل واقعی از شرایط واقعی نداریم.
این محقق حوزه دانش بنیانی ادامه داد: برخی از چالشهای عدم تحقق این همکاریها قبل از شروع همکاری است، برخی از چالشها بعد از آغاز همکاری است. به عنوان مثال مالکیت فکری یکی از مسائل بعد از آغاز همکاری است. با این وجود مهمترین دلیل در عدم تحقق همکاری شرکتهای بزرگ صنعتی و شرکتهای دانش بنیان بی ثباتی مدیران است. در این بین تقارن اطلاعات و ضعف شرکتهای دانش بنیان نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
خالدی ادامه داد: ما باید شرکتهای بزرگ را برای ورود به این همکاری دعوت کنیم و ایجاد تعاملات بزرگ و کوچک بسیار مهم است. کاهش ریسک همکاری و ارتقای فرهنگ همکاری از اهمیت زیادی برخوردار است.
وی افزود: معمولا مقیاس محصولات دانش بنیانها در حد آزمایشگاهی است و یا به صورت کامل منطبق بر نیاز شرکت بزرگ نیست.
حمایت دولت میتواند با اعطای گرنتهای حمایتی به شرکتهای دانش بنیان و اعطای وام و طراحی جایزه نوآوری میتواند بسیاری از مشکلات را حل کند. همچنین تدوین استانداردهای اجباری در صنایع کشور و اعطای معافیتهای مالیاتی میتواند این مسئله را راهبری کند.
خالدی در خاتمه خاطر نشان کرد: تسهیل گری و آشنا کردن نیازهای شرکتهای بزرگ و شرکتهای دانش بنیان میتواند این دو قسمت را به هم نزدیک کند. ارائه نشستهای فناوری نیز بسیار مهم است که شرکتهای بزرگ میتوانند از این ارتباطات استفاده کنند. البته باید فرهنگ همکاری را نیز شکل دهیم. بحث شراکت و همکاری را باید به لحاظ فرهنگی تغییر دهیم. گسترش تجربیات موفق همکاری و گسترش یک اقدام مشارکت موفق میتواند گاردها را نسبت به همکاری تغییر دهد.