گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو - مرضیه کوثری؛ از اول نشست، فکرم مشغول سامانه سمات است. ۲۴ آذر ماه مهلت تکمیل سامانه سمات بود و تمام. قرار بود با بانکهایی که این مهلت دم آخری را مانند فرصتهای گذشته به تاخیر انداختهاند، برخورد شود. سمات را مثل تنها راه حل در دسترس و البته بهترینِ آنها برای رفع مشکل تخلف در تسهیلات دهی بانکها میدانم. باید دید رئیس کل بانک مرکزی سخنی در این مورد میگوید؟
صدای آشنای دوربینهای عکاسی به یکباره بلند میشود. نگاهم را متمرکز میکنم و متوجه ورود علی صالح آبادی، رئیس کل بانک مرکزی، میشوم. نشست خبری را با موضوع چالش برانگیز همیشگی آغاز میکند؛ نقدینگی. طبق اظهاراتش، روند نقدینگی، روندی کاهشی بوده است. از طرفی دیگر، وعده داد که رشد نقدینگی تا پایان سال به زیر ۳۰ درصد میرسد. اما به گمانم کاهشی شدن نقدینگی به تنهایی نه خبر خوبی است و نه خبر بدی. مهم این است پولی که خلق میشود به سمت کارهای مولد حرکت کند؛ وگرنه کاهشی شدن نقدینگی به تنهایی نمیتواند شوق ما را برای انجام یک کار خاص برانگیزد.
صالح آبادی توضیحی اجمالی درمورد سامانه سمات میدهد. اما راجع به اتمام مهلت تکمیل آن چیزی نمیگوید. برای دقایق نه چندان کوتاهِ دیگر که قرار است خبرنگاران سوالاتشان را مطرح کنند، صبر میکنم.
صحبت از تورم به میان میآید. همه چشم انتظارند. چشم انتظار برای شنیدن توضیحات صالح آبادی راجع به تورم افسارگسیختهی اخیر. کاغذهای جلوی رویش را ورق میزند و آمار و ارقامی را اعلام میکند. ابتدای اکثر صحبت هایش میگوید «این رقم در ابتدای دولت چنین بوده و حالا چنان است». این منوالی که همه میخواهند اثبات کنند که از دولت قبل بهترند، عادی است؛ اما این گفتهها تنها در عمل مشخص میشود. خلاصهی توضیحاتش درباره تورم اینگونه است که به طور کلی، تورم نقطه به نقطه، تورم ماهانه، تورم تولیدکننده و تورم مصرفکننده کاهشی بوده اند. بعد از آنکه ارقام زیادی از تورم را اعلام کرد و همه متوجهِ کاهشی بودن تورم طی چند ماه اخیر شدند، از نگاه خبرنگاران سوالی را خواند؛ «اگر تورم به این صورت کاهشی بوده است، پس چرا نه تنها سر سفره مردم حس نمیشود، بلکه همان سفره هم برای آنها تنگتر شده است؟»
این سوال فرضی را با صدای بلند پاسخ میدهد:«البته تورم هنوز بالاست. تورمِ ۳۹.۹ درصد تورم بالایی است و ما راضی به این تورم نیستیم. این عدد حتما باید کاهش پیدا کند.» بلافاصله بعد این صحبت عواملی را مطرح میکند که نصف تورم امسال را به خودشان اختصاص میدهند؛ مردمی سازی یارانه ها، افزایش دستمزدها و تغییر نرخ مبنای حقوق و عوارض گمرکی. او امیدوار است که با حذف این موارد در سال آینده، تورم این چنینی را دیگر تجربه نکنیم.
صحبتها میرسد به بازار متشکل ارزی و ارز نیمایی؛ از مشخص نبودن حجم معاملات نرخهای غیر رسمی تا سودجویی برخی افراد از حسابهای اجاره ای، حرف به میان میآید. صالح آبادی در خواندن ذهن اصحاب رسانه مهارت خوبی دارد. با زدن چنین حرفی توسط او، این را میفهمم:«ممکن است برخی منتقدان مطرح کنند که آقای صالح آبادی مدام درباره بازارهای نیما و متشکل صحبت و در این موضوع سوال میکند. بله درست است! به دلیل اینکه بخش قابل توجه مبادلات ارزی کشور که اتفاقا میبایست در تحریمها مدنظر قرار بگیرند همین دو بازار، به ویژه نیماست. بازار نیما هم شفافیت کامل دارد و هم از حجم مبادلات بسیار زیادی در مقایسه با بازار غیر رسمی برخوردار است. اما در بازار غیر رسمی که متاسفانه ابعاد آن خیلی هم شفاف نیست طبیعتا علل مختلفی مثل قاچاق کالا، تقاضای خروج سرمایه و... در شکل گیری آن موثر است و برای مدیریت آن باید دستگاههای مختلف در کنار هم همکاری کنند.» بعد از این صحبتش، حرفم را در رابطه با مهارت او در ذهن خوانی پس میگیرم. نگاه سر به پایین او و کتابی گفتن این مطالب نشان از این دارد که از رو میخواند و میخواهد دلیل صحبتهای طولانی اش درمورد بازارهای نیما و متشکل ارزی را بگوید.
سخن از استقراض دولت از بانک مرکزی که به میان میآید، توجهم به او بیشتر میشود. میگوید که بانک مرکزی همراه با سازمان برنامه و بودجه و وزارت امور اقتصاد و دارایی در تلاشند تا استقراضِ دولت از بانک مرکزی را کاهش دهند. البته در یک جای دیگر هم گفته بود که این سه مکان بر رفتارهای مالی دولت که روی متغیرهای پولی اثرگذارند، نظارت و کنترل دارد.
به موضوعی اشاره میکند که این روزها برای کمتر کسی ناآشناست. چند روز پیش که در صدا و سیما حضور یافته بود حرف از تاثیرگذاری ناآرامیهای اخیر بر روی افزایش قیمت ارز زده بود. بعضی از اصحاب رسانه اما، گمان کردند که او تنها دلیل افزایش نرخ ارز را این موضوع میداند. این را مطرح میکند و بر برداشت غلطی که از حرفش در برخی رسانهها پخش شده است، مهر تکذیب میزند.
صالح آبادی به سخنرانیاش خاتمه میدهد. حالا نوبت خبرنگاران است که پاسخی برای پرسشهایشان بگیرند. برای پرسیدن سوال، ابتدا باید خودشان را معرفی کنند. هنگام معرفی، اسمها را نه، اما روزنامهها و خبرگزاریهای نام برده شده را میشناسم. پرسشها تمام و پاسخها به ترتیب داده میشود. آنقدر ترتیب در جواب دادن مهم است که خانم خبرنگاری میگوید:«جناب صالح آبادی! به سوال من جواب ندادید؛ درصورتی که به سوال قبل و بعدش پاسخ دادید.» رئیس کل بانک مرکزی با جوابی که سر و ته ندارد جواب آن خانم را میدهد. بعد از اتمام جلسه، خبرنگاری بدون معرفی خودش، ذهن مرا میخواند و سوالم را میپرسد:«مهلت سامانه سمات که تا ۲۴ آذر بود، تموم شده. آیا همه بانکها اطلاعاتشون رو در سامانه تکمیل کردن؟» معاون نظارت بانک مرکزی میگوید که تا عصر امروز مهلت تمدید شده است. حالا اما، پرسش های جدیدی هستند که صالح آبادی دیگر وظیفهای در قبال پاسخ دادنشان ندارد؛ تنها بخاطر این خبر:«محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی شد.»