به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نویسنده کتاب یاد استاد (سید حمیدرضا میررکنی) در متنی در مورد لیلة القدر و اهمیت درک امام حسین (ع) در این شبهای عزیز مینویسد: لیلهالقدر محمل نزول مقام ولایت است؛ تنزل روح تا عالم دنیا ؛ "تنزل الملائکه و الروح فیها". در معنای روح اهلعلم بحثها کردهاند. جناب فیض در تفسیر صافی حدیثی آورده است که قدری معنای روح را معلوم میکند؛ " انّ الرُّوحُ أعظم من جبرئيل و انّ جبرئيل أعظم من الْمَلائِكَةُ و انّ هو خلق أعظم من الملائكة أ ليس يقول اللَّه تبارك و تعالى تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ."(الصافی.ج5 : 353) روح به بیانی همان مقام ولایت و اسم اعظم پروردگار است(ن.ک: الانسان قبلالدنیا).
در چنین شبی ما را توجه دادهاند به توسل و توجه به حضرت اباعبدالله(ع)؛ و در میان زیارات حضرت تاکید بر زیارت مطلقه دوم از زیارات منقول در مفاتیح الجنان است. فرازهای این زیارت، عمدتا مناسبت دارد با توجه پیدا کردن نسبت به وجوه لیلهالقدری مقام ولایت؛ «ارَادَةُ الرَّبِ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ وَ الصَّادِرُ عَمَّا فَصَلَ مِنْ أَحْكَامِ الْعِبَاد.» اراده الهی در تقدیر امور به سوی شما نازل، و از خانههای شما بر خلق صادر میشود. قرار است زائر در شب قدر با این وجه از اولیاءالهی آشنا شود؛ و تمام ادعیه و دستورات با این توجه به مقام ولایت میباید که ادا شوند. فی المثل اگر ظاهرا میخوانیم «اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر من الامر المحتوم» در اصل با این توجه باید دعا کنیم که «اللهم اجعل فیما تقضی و تقدر [بولایه محمد و آلمحمد] من الامر المحتوم». چه این جز جلوه تقدیر و اراده الهی نیست و این اراده جز از مقام ولایت صادر نیست.
تمام عالم آیات باهرات ولایت محمد و آلمحمد و حقیقت لیلهالقدر همین ولایت است؛ بهقول امام امت(ره): «ولی کامل و نبی ختمیمرتبت(ص) "لیلهالقدر" است به اعتبار بطون اسم اعظم در او.». اسم اعظم و تجلی اتم "الله" تبارک و تعالی، نفس نبیاعظم محمد مصطفی(ص) است؛ و او است آن اسمی که در هیچ آنی و در هیچ مرتبهای از عالم غایب نیست؛ او بالاترین اسم است؛ او است «اسمک التی لاتعطیل لها فی کل مکان»(دعای نوف بکالی). « و آن سرور به باطن حقیقت، که اسم اعظم است، مبداء سایر اسماء است و به تعیّن و عین ثابت خود، اصل شجره طیبه و مبداء تعینات است»(آدابالصلاه:337-338). پس توجه به لیلهالقدر عیناً توجه به مقام ولایت محمد و آلمحمد است.
در مقام توجه به مقام ولایت، توجه به سیدالشهداء واجد خصائص و اهمیتی خاص است، و شاید فرق باشد میان دو عبارت «فاطمه بضعه منی» و «حسینٌ منی و انا من حسین». شاید این تفاوت از باب شدت مشهود بودن سیدالشهدا باشد؛ و اگر شهید را به «مشهود» معنا کنیم؛ سیادت سیدالشهدا بر سایر شهیدان – که سائر معصومین(ص) را شامل است- از همین باب باید فهم شود. همه در مقام شهادتاند و «نورٌ واحدٌ»اند، ولی حسین(ع) از حیث مشهود بودن، بر سایرین سیادت دارد. برای سیر در منازل تجلیات حقیقت لیلهالقدر، طریقی گرمایَش بیشتر است که شدت شهادتش بیشتر باشد. از این رو راه توجه و توسل به سیدالشهدا(ع) است.
«پس از رحلت آیتالله سعادتپرور، یکی از دوستان ایشان را در عالم رویا دیدند و از ایشان پرسیدند: «آن طرف چه خبر؟» ایشان فرموده بودند: «همه چیز حسین (ع) است.»»(یاد استاد: ص ۲۶۶) برای سالک، لیلهالقدر هم حسین (ع) است.