به گزارش گروه استانهای خبرگزاری دانشجو، فاطمه خانبخش؛ صادق قطبزاده متولد ۱۳۱۴ از زمانی که در مدرسه دارالفنون مشغول تحصیل بود وارد فعالیتهای سیاسی شد و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در آنجا علیه رژیم شاهنشاهی فعالیتهایی را آغاز کرد.
ساواک همواره به دنبال او بود و حتی یک بار در سال ۱۳۵۳ برادر او را دستگیر کرد و به مدت ۶ ماه به عنوان گروگان نگه داشت اما بیفایده بود.
او و همسرش از جمله کسانی بودند که در هواپیمای بازگرداندن امام (ره) به تهران با ایشان همراه بودند.
البته که از ابتدای انقلاب نیروهای انقلابی بدبینی خاصی به قطبزاده داشتند.از مهمترین این افراد مرحوم سید مصطفی خمینی فرزند امام بودند که بارها توصیه کرده بودند از هرگونه همکاری و دیدار با قطبزاده پرهیز شود.
در ۲۳ تیر ماه ۱۳۵۸ با حکم شورای انقلاب، قطبزاده مدیرعامل صدا و سیما شد. در آن زمان به دلیل پخش برنامههای خلاف اسلام، امام (ره) طی نامهای اعتراض خود را اعلام داشتند که در بخشی از این نامه آمده است: به آقای قطبزاده بگویید مگر شما الزام به مسائل اسلامی ندارید؟ مگر شما متعهد به قرآن نیستید؟ انقلاب ما انقلاب اسلامی است. چرا باید برنامههای خلاف اسلام از صدا و سیما پخش شود؟
انتقادهای انقلابیها از یک سو و خالی شدن جایگاه وزارت خارجه در دولت موقت از سوی دیگر سبب جدا شدن قطبزاده از صدا و سیما شد. بعد از کنارهگیری بنی صدر، قطبزاده به عنوان کفیل وزارت خارجه مشغول به کار شد. قطب زاده به مقام ریاست جمهوری میاندیشید و برای صندلی ریاست برنامهها داشت.
او چندی پیش از برگزاری انتخابات به بهانه فروش آپارتمانی در فرانسه راهی پاریس شد و در حالی که چهره خود را با گریم تغییر داده بود، در آپارتمانی با جردن مشاور ارشد رئیس جمهور آمریکا که او هم تغییر چهره داده بود وارد مذاکره شد.
همیلتون جردن در کتاب خاطرات خود مینویسد: قطبزاده به من پیشنهاد کرد که سازمان سیاه با تزریق یک آمپول سمی در پاناما شاه را بکشد و بحران تمام شود.
همچنین قطبزاده تلاش کرد که به عنوان نماینده شورای انقلاب با دانشجویان خط امام مذاکره کند که با بیاعتنایی دانشجویان مواجه شد.
تا سرانجام در تاریخ ۱۳۵۸/۱۰/۸ به طور رسمی خود را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد. وی علت نامزدی خود را چنین عنوان میکند: رئیس جمهور باید کسی باشد که شناخت کامل از رهبری داشته باشد و اهداف و طرز تفکر رهبری را بداند و هماهنگ با خصوصیات رهبری باشد. من به علت اینکه سالهاست در این مسائل آشنایی دارم احساس میکنم که میتوانم نظریات رهبری را با قاطعیت دنبال کنم. به همین خاطر کاندیدای ریاست جمهوری هستم.
وی در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری با وجود تبلیغات فراوان تنها با کسب ۲۵ درصد آرا در میان ۷ نفر آخرین نفر شد.
قطبزاده به تدریج با از دست دادن مناصبش خط مشی سیاسیاش هم تغییر کرد تا جایی که در برابر نظام و انقلاب و امام به توطئهگری پرداخت.
در آبان ماه سال ۱۳۵۹ به دلیل انتقادهای تند علیه انقلاب در شبکه ۲، بازداشت و راهی زندان اوین شد ولی با یادداشتی از سوی مهندس بازرگان آزاد شد!
قطبزاده پس از خانهنشین شدن به این نتیجه رسید که جمهوری اسلامی از مسیر خود منحرف شده و برای بازگرداندن آن به مسیر اصلی راهی جز برخورد نظامی وجود ندارد. او در رابطه با توطئه براندازی جمهوری اسلامی میگوید: هدف، از بین بردن تمام سران حکومت منجمله امام بود. میخواستم مطلقاً با کوبیدن جماران و منزل امام به اعتبار عاطفی خودم نسبت به امام، جلوگیری بکنم ولی با بقیه نقشه مثل گرفتن سپاه، کمیته، رادیو، تلویزیون و محاصره جماران من کاملاً موافق بودم.
قطبزاده در حالی که تنها چند ساعت به شروع کودتا مانده بود دستگیر شد. آیت الله منتظری در کتاب خاطرات خود درباره دستگیری قطبزاده میگوید: وقتی که آقای قطبزاده را بازداشت کردند ما شنیدیم که ایشان سوءقصدی راجع به مرحوم امام داشته و در چاهی نزدیک به محل سکونت ایشان موادی کار گذاشته بودند که کشف شد.
کرول جروم نامزد کانادایی قطبزاده در جریان دستگیری قطبزاده به وی اطمینان میدهد با کمک دوستانش او را از ایران فراری خواهد داد. اگر او تنها یک خبرنگار ساده بود چگونه میتوانست با چنین اطمینانی برای گریز مردی که چنین جرم سنگینی داشته سخن بگوید؟!
با توجه به اطلاعاتی که از فعالیتهای آقای قطبزاده پیش از دستگیری وی وجود داشت و اعترافهای او پس از دستگیری، پرونده اتهامی او به سرعت تکمیل و به دادگاه ارسال شد.
اتهامهای قطبزاده به شرح زیر اعلام شد:
۱.رهبری کردن عدهای جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی
۲.برقراری ارتباط و همکاری با چند گروه نظامی و همچنین جامعه سوسیالیست جهت براندازی
۳.تهیه طرح و به عهده گرفتن رهبری عملیات تسخیر مراکز سپاه، کمیته، رادیو و تلویزیون
۴.تهیه نقشه چگونگی انهدام بیت امام
۵.قرار دادن دو منزل در اختیار افراد گروه یکی نزدیک بیت امام و دیگری خارج از جماران جهت دیده بانی و تخریب به همراه تعدادی اتهام دیگر
در نهایت پس از سه جلسه محاکمه بر اساس رای دادگاه ارتش، به اعدام محکوم شد و رای صادره در شب ۲۴ شهریور ماه سال ۱۳۶۱ اجرا گردید.
هر انقلابی و به هر علتی یک جریان سیال بوده و با ریزشهایی همراه بوده که منجر به جداشدن افراد و گروههایی از مردم میشده است. در تاریخچه انقلاب اسلامی افراد زیادی بودهاند که در ابتدا همراه انقلاب بودند یا خود را طرفدار جنبش معرفی کردند اما با گذشت زمان چهره واقعی خود را نشان داده و یا به بهانههای مختلف از جمله مقام و منصب مسیر خود را از انقلاب جدا کردند. حتی گاها افرادی با انقلاب به مخالفت برخاستند که جز مهرههای اصلی نظام و از میان کارگزاران انقلاب بودهاند.
صادق قطب زاده من جمله این افراد بود که به گفته برخی از ابتدا هم با جریان انقلاب زاویه داشت و به گفته برخی دیگر پس از گذشت مدتی تصور کرد انقلاب از مسیر اصلی خود خارج شدهاست.
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.