به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو به نقل از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، همزمان با هفته دفاع مقدس ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان فارس با همکاری خانه کتاب و ادبیات ایران، چهارشنبه (پنجم مهرماه ۱۴۰۲) سلسله نشستهای معرفی و بررسی کتابهای «دفاع مقدس در آیینه رمان نوجوان امروز»، «مهمان کارون» و «صداهایی که هماکنون میشنوید» را با حضور نویسندگان این آثار و منتقدان برگزار کرد.
در نخستین نشست از این سلسله نشستها کتاب «دفاع مقدس در آیینه رمان نوجوان امروز» با حضور آرزو حقیقی؛ نویسنده کتاب و معصومه مرادی به عنوان منتقد بررسی شد.
در ابتدای این نشست، آرزو حقیقی با اشاره به انگیزه نوشتن کتاب «دفاع مقدس در آیینه رمان نوجوان امروز» بیان کرد: من به پژوهش و قصهگویی علاقهمندم و گاهی مینویسم. نوشتن درباره دفاع مقدس را دوست دارم، چون معتقدم این ارزشهای ملی باید ثبت، ضبط و به نسلهای بعد منتقل شوند. از طرف دیگر یک بخش از علاقه من به خاطرات کودکی خودم بر میگردد.
او توجه به سوالات و نیازهای نوجوانان را ضروری دانست و درباره کتاب خود گفت: کتاب «دفاع مقدس در آیینه رمان نوجوان امروز» دومین کار پژوهشی من است. ابتدا دفاع مقدس را در شعر کودک بررسی کردم، آن کار را بنا به دلایلی چاپ نکردم، چون هنوز جای کار زیادی دارد. اما میتوانم بگویم در بازنمایی ارزشها برای کودک و نوجوان در قالب شعر و داستانک کم کاری شده است و جای کار دارد. این کتاب به چرایی سوالات ذهن نوجوانان پاسخ میدهد و نشان میدهد چرا دفاع مقدس به وجود آمد. از دیدگاه من این کتاب دو بخش دارد؛ یک بخش به روانشناسی کودک و نوجوان و بخش دیگر به چرایی دفاع مقدس میپردازد.
معصومه مرادی دیگر سخنران حاضر در نشست نیز بیان کرد: پرداختن به موضوع دفاع مقدس در ایامی که هنرمند یا پژوهشگر با دست گذاشتن روی این موضوعات مورد اتهام قرار میگیرد، جسارت نویسنده را نشان میدهد. این اثر برای خانوادههایی که دنبال خوراک فکری خوب برای نوجوانان هستند، منبع قابل ملاحظهای است و از دو بعد ساختاری و محتوایی قابلیت بررسی دارد. همچنین این کتاب فهرست هشت رمان خوب ایرانی را به خوانندگان پیشنهاد میدهد.
وی همچنین مطرح کرد: مقدمه کتاب توضیح چرایی تولید این اثر است و از لحاظ محتوا اولین نقد به مقدمه بر میگردد. در مقدمه، ادعایی درباره کمبود رمان خوب در حوزه دفاعمقدس برای نوجوانان مطرح میشود و بدون اثبات این ادعا، شاکله کتاب شکل میگیرد. این شیوه، اعتبار کار را کاهش میدهد و لازم بود نویسنده با ادله لازم این ادعا را ثابت میکرد. روند تولید این کتاب از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ طول کشید و در این سالها چهل عنوان کتاب نوجوان با محوریت دفاع مقدس از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چاپ شد که تنها به هشت مورد از آنها در این کتاب توجه شده و به مابقی کتابها اشارهای نشده است.
نشست معرفی و بررسی کتاب «مهمان کارون» نیز با حضور محمد محمودی نورآبادی و اکبر صحرایی برپا شد.
در ابتدای این نشست، محمد محمودی نورآبادی در خصوص انگیزه نوشتن کتاب «مهمان کارون» توضیح داد و گفت: این کتاب داستان پدر و پسری را روایت میکند که رابطه عاطفی و خاصی بینشان برقرار است. رویای پدر پس از عملیات کربلای ۴ او را بیقرار میکند و راهی جبهه میشود تا خبری از پسرش بگیرد. در ابتدا از طریق اکبر صحرایی با بیت مکرم این شهید آشنا شدم و این کتاب ماحصل این آشنایی است.
او همچنین بیان کرد: من اهل روستا هستم و باغداری و زنبورداری و انواع کشت و کار را تجربه کردم، اما به نظرم هیچ کاری سختتر از نوشتن نیست. مشغولیت من در حوزه ادبیات به دلیل انتخاب سوژهها باعث شد به روستایینویس معروف شوم.
محمودی نورآبادی در پایان سخنان خود درخصوص محوریت روایتهای پدر شهید در این کتاب توضیح داد: در عمده کارهای ادبیات مقاومت حس کردم پدرها مورد کم لطفی واقع شدهاند و خانواده بهطور کلی کمرنگتر میشود و بیشتر خود رزمنده محور کار قرار میگیرد. اما در این کتاب به علت رابطه خاص پدر و پسر و تلاش ویژه پدر برای پیدا کردن پسر و رویای شبانه او حس کردم روایت اصلی باید بر دوش پدر باشد.
در ادامه این نشست، اکبر صحرایی به پیشینه شکلگیری ادبیات در حوزه دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: ژانر ادبیات دفاع مقدس با شروع جنگ تحمیلی متولد میشود. ستاد تبلیغات جنگ دفترچههایی در اختیار رزمندگان قرار میداد که خاطراتشان را ثبت کنند. ۱۰ سال بعد از جنگ بیشتر به هیجانها، شجاعتها و رشادتها پرداخته شد. در دهه دوم هم تعمق در کارها پیش میآید و در ادامه رزمندگان دست به قلم میشوند و داستان و رمانهای این حوزه شکل میگیرند. با پایان جنگ، نسل اول نویسندگان دفاع مقدس پررنگتر به تولید آثار میپردازند.
این نویسنده با بیان اینکه در دهه دوم تحت تاثیر ادبیات روشنفکری با آسیبهای جنگ و خاکسترینویسی و حتی سیاهنویسی درباره جنگ مواجه هستیم، بیان کرد: تعدادی از نویسندگان به همان سبک و سیاق خود ادامه میدهند. در دهه سوم که خاطرات و تاریخ شفاهی تحت تاثیر رمان و داستان قرار میگیرد مقام معظم رهبری (مدظله العالی) کتابهای این حوزه را میخوانند و بر آنها تقریظ مینویسند و به دنبال آن موجی ایجاد میشود. نسل دوم نویسندگان حاضر در جنگ، دستی در دنیای هنر و ادبیات دارند، اما دیرتر شروع به نوشتن میکنند و پا به میدان میگذارند. محمودی نورآبادی و حسینی ارسنجانی را میتوان جزو این دسته از نویسندگان برشمرد که آثار ارزشمندی در کارنامه حرفهای خود دارند.
وی در بخش دیگر سخنان خود به محتوای پرکشش کتاب «مهمان کارون» اشاره کرد و افزود: تلاش پدر شهید برای پیدا کردن پسرش برای من تداعی کننده اشتیاق رستم و سهراب برای به هم رسیدن بود. در این کار نویسنده از زاویه دید دوم شخص استفاده میکند. این زاویه دید شاعرانه است و برای استفاده از آن باید محتاط بود، اما محمودی نورآبادی با جسارت از آن استفاده کرده است و به خوبی مخاطب را با خود همراه میکند.
اکبر صحرایی در پایان گفت: برخلاف اکثر کتابهای دفاع مقدس که با شهادت قهرمان تمام میشود، مخاطب در این کتاب قبل از فصل آخر از شهادت علیرضا هاشمنژاد مطلع میشود، اما ادامه دادن کتاب هنوز برای مخاطب کشش دارد، چون پدر هنوز دنبال پسرش میگردد و از شهادت او بیخبر است. این ماجرا میتواند وجه تمایز این کتاب باشد.
در پایان این نشست، پدر شهید علیرضا هاشم نژاد نیز به ذکر خاطراتی از دوران دفاع مقدس و جستجوی فرزند شهیدش پرداخت.
در سومین نشستی که همزمان با هفته دفاع مقدس و در شیراز برگزار شد زهرا اکبری؛ نویسنده کتاب و میثم محمدی؛ منتقد به معرفی و بررسی کتاب «صداهایی که هماکنون میشنوید» پرداختند.
در ابتدای این نشست، زهرا اکبری درباره دلیل پرداخت به موضوع کتاب «صداهایی که هماکنون میشنوید» توضیح داد و گفت: پیش از این به واسطه یک کار پژوهشی، مطالعاتی در حوزه ادبیات پایداری داشتم. در این مطالعات جای خالی کودکان جنگ را حس کردم. در کتابهای حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری به برخی اقشار و سنین بیشتر پرداخته شده، اما روایت آن سالها از زاویه دید کودکان مغفول واقع شده بود.
این نویسنده با اشاره به روند تولید کتاب و چالشهای بدیع بودن سوژه بیان کرد: پیدا کردن و متقاعد کردن آدمهای دهه ۵۰ و ۶۰ برای بیان خاطرات کار سختی بود. اکثر آدمهای این نسل فکر میکردند یک خاطره کودکانه ارزش بازگو کردن ندارد و عدهای از آنها جزئیات را فراموش کرده بودند و با گذشت زمان امکان صحت سنجی کاهش پیدا کرده بود.
در ادامه این نشست، میثم محمدی با بیان اینکه کتاب «صدایی که هم اکنون میشنوید» تاریخ شفاهی کودکان دهه ۶۰ است، گفت: در این کتاب با خاطرات کودکان سروکار داریم. نویسنده برای تالیف این کتاب خاطرات صد نفر از افراد ۴۰ یا ۵۰ ساله را ثبت، برخط نگاری و تدوین کرد. این کار، ثبت و ضبط تاریخ آدمهای زنده است.
او کتاب «صدایی که هم اکنون میشنوید» را کار ارزشمندی توصیف کرد و با بیان اینکه هرکدام از خاطرات موجود در این کتاب میتواند منشا تولید آثار هنری زیادی شود، عنوان کرد: برخی از روایتهای این کتاب دچار پرگویی شده است. نویسنده میتوانست این روایتها را با مصاحبههای دیگری راستینمایی کند چرا که پرگویی مخاطب را دفع میکند.
این نویسنده در پایان با بیان اینکه سوژه کتاب دست اول و کار بکری است، گفت:، چون از زاویه دید نو به دفاع مقدس پرداخته شده است. نویسنده صمیمیت خاصی با راویها داشته و با آنها رابطه خوبی برقرارکرده که مخاطب ماحصل آن را در روایتها میبیند. همچنین پانویسهای خوبی در روایتها داریم که غیرشیرازیها هم در خلال مطالعه با لهجه و غذاهای شیراز آشنا میشوند. البته در چینش خاطرات میشد تقدم و تاخرها بهتر رعایت شود و مستندات بیشتری از خاطرات کودکان به مخاطب عرضه شود.