به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو-علی حامدین، در آخرین شب از چهاردهمین جشنواره مردمی فیلم عمار، ویژهبرنامه «شب روایت پیشرفت» با حضور متخصصان و دانشمندان ایرانی که وطنشان را رها نکردند و پیشرفت خودشان را در گروی پیشرفت وطن دیدند، برگزارشد.
برای قدردانی از این دانشمندان، یادی از شهدای دانشمند هم کردند؛ همچنین مادر و خواهر شهیدان صادقزاده و خواهر شهید احمدی روشن هم در سالن حضور داشتند.
برنامه با توضیحات دکتر محمد جلال، مشاور وزیر اقتصاد و مدیر طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان شروعشد. ایشان روایتگر تحول در عدالت توزیعی بودند و توضیحدادند که چطور با شروع جنگ اوکراین، با تدابیر ایشان و همراهی وزارت اقتصاد، مشکلی در زمینه نان مصرفی مردم بهوجود نیامد.
دکتر جلال ابتدا با طرح هوشمندسازی یارانه نان و آرد صحبت را آغاز کرد و گفت: از ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم با محدودیتهای مالی بسیار کشور مواجهبود و بعد از جنگ اوکراین مشکلاتی مزید بر علت شد و طرحهای بسیاری به دولت بابت مدیریت نان مصرفی مردم دادهمیشد، اما به دلیل اینکه حضرت امام (ره) در دهه ۶۰ با کوپنیشدن نان مخالفت شدیدی کردهبودند، ما هم تصمیم گرفتیم برای نان مردم تدبیر دیگری بیندیشیم.
وی افزود: از ابتدای مطرحشدن طرح هوشمندسازی یارانه آرد و نان تا مرحله اجرا مدت زمان خیلی کمی صرف این ماجرا شد، بهطوری که در مدت ۱۰۰ روز توانستیم اکثر نانواییها در شهرها و روستاها را الکترونیک کنیم و دستگاهها بدون محدودیت در اختیار نانواییها قرارگرفت. این طرح در راستای شفافیت و عدالت برقرارشد چراکه مثل یک نورافکن بر تاریکیهای اینکه معلوم نبود این آرد یارانهای کجا میرود عملکرد. مزیت دیگر این طرح این بود که دسترسی افراد پاکدست را بیشتر و دسترسی دلالان و قاچاقچیان آرد دولتی را محدود ساخت.
وی در ادامه گفت: دلالها در این میان ناراضی بودند، چون نمیتوانستند آرد یارانهای را به اسم نانوایی بگیرند و همچنین قیمت آرد خارج از عرضه که در بازار بود بالا رفتهبود. در اجرای طرح واقعا باید شجاعت وزارت اقتصاد و بقیه ارگانهایی که در این تغییر کمککردند را ستود، چون همیشه تغییر با دردسر و حاشیه همراهاست.
وی با بیان اینکه تغییر در نان مصرفی مردم بهوجود نیامد، اظهارکرد: از وقتی این طرح اجرا شدهاست، مصرف آرد نسبت به سال ۱۴۰۰ کاهش پیدا کرده، ولی تاثیری در نان مصرفی مردم نداشته و صرفا دست دلال و قاچاقی آرد دولتی کوتاه گردیدهاست.
در پایان هم گفت: این دولت تمام تلاش خود را میکند که گامی در راستای عدالت توزیعی بردارد و زمینهساز عدالت در تمام عرصهها باشد.
در ادامه برنامه بعد از توضیحات دکتر محمد جلال کلیپی برای معرفی دکتر امیرعلی حمیدیه نمایش دادهشد و بعد از ایشان خواستند روی سن بیاید و برای جمع حاضر صحبتکند.
دکتر امیرعلی حمیدیه، چهره تاثیرگذار بیوتکنولوژی ایران، عضو هیئترئیسه پیوند سلولهای بنیادی خونساز آسیا، بنیانگذار اولین بانو اهداکنندگان سلولهای بنیادی خونساز در شرق مدیترانه است که او در ویژهبرنامه «شب روایت پیشرفت» روایتگر کودکان بهبودیافتهی مبتلا به سرطان خون بود.
دکتر حمیدیه بعد از نمایش کلیپ معرفی خود، صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: این تعریفاتی که کردند، من نیستم؛ فقط خادم مردم هستم. حدودا ۱۷ سال است که پا در این مسیر گذاشتم. در این راه با بیمارانی مواجهمیشوید که شانس بقا آنها صفر است و درمان در کشورهای دیگر هزینههای گزاف مثلا ۱ میلیون دلاری را دارد که اکثر مردم چنین پولی ندارند تا بچه را خارج از کشور برده و درمان کنند. اکنون سالهای سال است این ماجرا به ایران هم رسیدهاست و هر بار کودکان در بیمارستانهای علی اصغر، مفید و ... قطع امید میشوند، به عمل پیوند سلولهای بنیادی خونساز میرسد. موفق شدیم از ۱۳ کشور کودکان را برای درمان بیاورند و خدا قدرتی به من داد که توانستم سختیهای مسیر را تحملکنم و پیشبروم. من همیشه خواستم که با عشق بیمار را مداوا کنم نه با عقل و همیشه خواستم با بیمار ارتباط عاطفی بگیرم که بداند و مطمئنباشد هر کاری از دستم بر بیاید، انجام میدهم.
وی در ادامه افزود: من لحظات قشنگ بسیاری داشتم و نمیتوانم یک خاطره تعریفکنم. البته یک تیم خیلی خوبی هم در کنار من شکلگرفته است و نتایج آنقدر خوب شد که در سطح بینالمللی مطرحشدیم و توانستیم پروتکلهای جدید به دنیا ارائهکنیم. همه اینها را گفتم که بدانید عزت و پیشرفت کشور برایم مهم است. من اصلا نه مطب دارم و نه در بیمارستان خصوصی کار میکنم، چون من آنقدر زرنگ هستم که این توفیق را از خودم سلبنکنم.
وی با بیان اینکه علم با سرعت بالایی در حال پیشرفت است، اظهارکرد: طب سنتی و داروهای گیاهی با طب فعلی همیشه در تکمیل هم هستند تا ۳ و ۴ سال آینده همین طب فعلی هم تبدیل به طب سنتی میشود. سرعت پیشرفت علم و فناوری در دنیا خیلی بالاست و من همیشه میگویم خدا قاجار را لعنتکند اگر ما عقبماندگی داریم بخاطر ۱۵۰و ۱۷۰ سال گذشتهاست که اجازهنداد پیشرفتکنیم. اکنون جای زن در سر خودمان نیست، باید از این قطار سریعالسیر جا نمانیم. هر کشوری در زمینهای استعداد دارد که کشورهای دیگر ندارند. باید در زمینه استعداد خودمان با نهایت سرعت پیشبرویم. در حوزه ژندرمانی، بلیط قطار سریعالسیر پیشرفت را در جیبمان است و نباید جابمانیم. حتی خیرین هم باید تغییرکنند؛ چقدر مدرسه و دانشگاه خالی میسازند؟ با ساختمان و تیر و تخته که آدم تربیت نمیشود. پس باید خیرین هم وارد حوزه علم و فناوری شوند. نباید بگذاریم ایران عقببیفتد.
در ادامه و قبل از دعوت از مهمان بعدی، گروه سرود «احلی من العسل» قطعهای اجرا کردند.
همچنین کلیپی درباره دو خواهر دوقلوی قزل ایاغ برای معرفی خودشان و سالهای فعالیتشان نمایش دادهشد. روایت رویش دوقلوهای ایران، دو خواهر نخبه رویانی که ابتدا خانم دکتر زینب قزل ایاغ، پژوهشگر حوزه فعالسازی و رشد فولیکولهای بافت تخمدان انسانی به منظور حفظ باروری صحبتهایش را آغازکرد.
دکتر زینب قزل ایاغ گفت: اگر بخواهم در مورد پژوهشم به زبان ساده بگویم، شما تصورکنید یک دختر ۹ ساله سرطان میگیرد. خب اکنون درمانها پیشرفتکرده و بیمار میتواند امید به زندهماندن داشتهباشد، اما آیا در ادامه راه میتواند بچهدار شود و ازدواجکند؟ بخاطر همین توصیه میشود به فکر کیفیت زندگی پس از بهبود هم باشد. پس باید قبل از اینکه مریض شیمیدرمانی را آغازکند، او را به کلینیکهای حفظ باروری ببرند. این باعث امیدواری به این میشود که حتما خوب میشود و بعد از بهبودش هم میتواند با کیفیت بیشتری زندگی کند. در این روش، حتی دختر نابالغ هم میتواند با انجماد بافت تخمدان در آینده دچار مشکل نشود، اما اگر این کار را انجامندهند، بعد از شیمیدرمانی، فولیکول بافت تخمدان از بین میرود و عاری از فولیکول میشود و شیمیدرمانی این فولیکولها را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهشگاه «رویان» در سال ۱۳۸۹ توانست اولین بانک ذخیرهسازی بافت تخمدان را داشتهباشد.
وی افزود: حالا اون دختره ۹ ساله بعد از ۱۵ سال به کلینیک مراجعهکرده تا برایش آن بافت تخمدان را پیوند بزنند، اما برای برخی فایدهندارد پس چکار کنیم؟ باید شرایط محیط بدن را شبیهسازی کنیم و در آن شرایط، بافت تخمدان را فعال و بیدار کنیم. در واقع آن فولیکولهای خاموش را بیدارکرده و بعد به بدن بیمار انتقالدهیم.
وی در پایان ضمن تشکر از تمام اساتیدی که او را در پژوهشگاه رویان یاریکردند و خانوادهاش تشکرکرد.
بعد از خانم دکتر زهرا قزل ایاغ، خواهرش زینب آمد و روند تحصیلی-کاری خود و خواهرش صحبتکرد.
دکتر زهرا قزل ایاغ، پژوهشگر حوزه تمایز سلولهای پیش سازیانکراسی، مشتق از سلولهای بنیادی رویانی انسانی برای کاربردهای بالینی در آینده است.
دکتر زهرا قزل ایاغ گفت: زمان ما در دوران دبیرستان، آگاهی کافی از رشتهها وجود نداشت و مثل همه میخواستیم پزشک و دندانپزشک شویم. سال اول که قبول نشدیم، رفتیم سراغ یک رشته دیگر و زیستشناسی جانوری خواندیم و برای دوره ارشد توانستیم به پژوهشگاه «رویان» واردشویم و در دوره دکتری بعد از انتخاب فیلد پژوهشی توسط یک از پروفسورها در دانمارک، یک فرصت مطالعاتی پنجماهه در پژوهشگاه دانمارک در کپنهاک برایم فراهمشد که تلاش کردیم خواهرم هم بتواند در آنجا استاد پیدا کند و همراه هم به دانمارک برویم که خوشبختانه این اتفاق، میسرشد و توانستیم تمام مراحل ویزا گرفتن را با هم طیکنیم. بیمارستانی خواهرم در آن کار میکرد، فقط یک خیابان با پژوهشگاهی که من در آنجا مشغول بودم فاصلهداشت. خدا را شکر ۶ ماه بسیار مفیدی را در آنجا گذراندیم و بعد دوباره به ایران برگشتیم و کار پژوهش خود را در ایران ادامهدادیم.
خواهر شهیدان صادقزاده و احمدیروشن لوح و هدایای دو خواهر دوقلوی دانشمند را تقدیمکردند.
دکتر حمیدیه نشان احمدیروشن را دریافتکرد. این نشان، نشان استقلال است و هر سال به کسی اهدامیشود که در راستای خودکفایی، استقلال و پیشرفت کشور، گامی برداشتهباشد.
دکتر جلال پیش از اینکه برای دریافت لوح تقدیر روی سن برود، به مادر شهیدان صادقزاده عرض ادب میکند، سپس بالا رفته و هدایایش را دریافت میکند.
خواهر شهیدان صادق زاده و خواهر شهید احمدیروشن هر کدام به صورتی بسیار کوتاه، صحبتکردند.
خواهر شهید احمدیروشن گفت: اینکه این بزرگواران میتوانستند خارج از کشور در بهترین شرایط زندگیکنند و فعالیت داشتهباشند، اما ترجیحدادند برای ایران و وطن فعالیتکنند، خیلی ارزش دارد و انشاءالله همیشه موفق باشند.
خواهر شهیدان صادقزاده گفت: وقتی همایشها و جشنوارههای علمی برگزار میشود، واقعا حس میکنیم که جای شهدا چقدر خالی است و شادی روح شهدا، مخصوصا شهدایی که ما به نمایندگی از آنها اینجا هستیم، شاد.
مراسم با بر صلواتی بر محمد و آل محمد خاتمهیافت.