به گزارش گروه استانها خبرگزاری دانشجو، پنجاه و هفتمین برنامه دادستان با موضوع بررسی حکمرانی آب در استان سیستان و بلوچستان با حضور فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب و امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب برگزار شد.
فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب در برنامه دادستان با اشاره به سیل جنوب استان سیستان و بلوچستان گفت: سیستان و بلوچستان استان پهناوری است و فاصله بین سیستان تا بلوچستان زیاد است و نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که یک اقلیم را در این استان داشته باشیم و تخت تاثیر شرایط توپوگرافی و اقلیم استان، یک شهرستانی مانند خاش آب و هوای متفاوتی با زابل دارد و در یک شهرستان مانند چابهار آب و هوای بهاری وجود دارد، اما نکتهای وجود دارد شرایط متفاوت نقاط مختلف استان است و همین مسئله مدیریت متفاوت را نیز میطبید.
ما کشور بحرانها هستیم
وی افزود: ما تا به یک بحرانی برخورد میکنیم به دنبال آن هستیم که مدیریت کنیم و یعنی ما کشور بحران هستیم و فکر میکنیم باید مدیریت در لحظه بحران داشته باشیم در حالی که برای یک بحران قابل پیشبینی باید تمهیدات پیش از وقوع حادثه داشته باشیم.
این کارشناس بیان کرد: الان با بحران مدیریت مواجه هستیم تا مدیریت بحران و بعد از آسیب رسیدن به زیرساختهای مختلف استان به دنبال علاج واقعه هستیم و تا یک ماه بعد سروصدایی وجود دارد و بعد از آن سروصدا میمیخوابد و بعد از آن تا سال دیگر که دوباره اتفاق تکرار شود تا مسئله را دوباره مطرح کنیم.
شاهسوند عنوان کرد: کمکهای امدادی در این ده روز وجود داشته است و ۱۹۴۷ روستا با سیلاب درگیر شدند و این رقم کمی نیست به خصوص در شهرستان دشتیاری؛ در این مدت همه دستگاهها در منطقه وارد شدند و به مردم کمک کنند، اما اگر کمتر از همین هزینهها برای مسائل زیربنایی پیش از بحران پرداخت شود، این همه خسارات را نخواهیم داشت.
وی با اشاره به طرحهای تکنوکراتی حل مسئله آب توضیح داد: یک باوری در بین مسئولین و مردم وجود دارد این است که ساخت سد و راه حلهای تکنوکراتی میتواند علاج واقعه باشد و طرحهایی مانند انتقال آب از دریا یک طرح دهن پرکنی و رزومه ساز برای نمایندگان مجلس است، اما الان در خیلی از کشورهای توسعه یافته سدهایی که در گذشته ساخته بودند را خراب کردند، چون به اثرات منفی اینها پی بردند.
دو میلیارد متر مکعب آب شیرین در سیل بلوچستان وارد دریای عمان شد!
این کارشناس بیان کرد: در همین سیلاب دو میلیارد متر مکعب آب شیرین وارد دریای عمان شده است و این میزان آب را از دست داده ایم بعد به سراغ این میرویم که آب ژرف استحصال کنیم و همین آب را از دریا با هزینه چندبرابری انتقال دهیم در حالی که با پروژههای آبخیزداری میتوان این آب را مهار کرد.
شاهسوند ادامه داد: درست است که آبخیزداری به تازگی وارد ادبیات آکادمیک شده است، اما مردم ما در چندهزار سال پیش از اسلام چیزی به اسم هوتک داشتند که آب را در گودال جمعآوری میکردند، اما الان نمیخواهیم اینها را وارد قوانین کنیم و انقدری که به سدسازی پرداختیم به دنبال آبخیزداری نیستیم که کم هزینه است، اما اثرگذاریهای عمیق دارند و لزوما سازهای نیست و ممکن است بیولوژیکی باشد، اما حقیقتا پروژه کاشت یک میلیارد درخت هزینهای در مقابل این حجم از سدسازیها ندارد.
نکته کلیدی سد کمالخان بند انحرافی آن است
امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب با اشاره به مسئله خشکسالی در شمال استان سیستان و بلوچستان گفت: متاسفانه روایتی که از استان سیستان و بلوچستان در مرکز و پایتخت منعکس میشود با واقعیت کف میدان انطباق ندارد و رسانهها و خبرگزاری بزرگ کشور فرق سیستان در شمال استان و بلوچستان در جنوب استان چیست و در بزرگترین خبرگزاری کشور تیتر زده میشود که دریاچه هامون سیراب شد، چون در استان سیستان و بلوچستان سیل آمده است بعد بررسی نکرده است که سیل ۱۰۰۰ کیلومتر آن طرفتر اتفاق افتاده است.
وی افزود: این روایتگری نادرست باعث میشود افرادی که دلسوز هستند، ولی ناآگاه با خط اشتباهی که ما میدهیم مطالبات از مسیر واقعی منحرف میشود و این مسئله راه را برای مافیای آب هموار میکند و یک عده در این بین تاجران محرومیت هستند، ولی واقعیت فعلی سیستان و بلوچستان این است که در شمال استان خشکسالی داریم و در جنوب استان بحران مدیریت منابع آب را داریم و با مدیریت آبهای جنوب استان میتوانیم چالش شمال استان هم حل کنیم.
کمالی عنوان کرد: چند روز گذشته سیلابی در افغانستان جاری شد به سمت سیستان آمد و همانطور که مستحضرید پس از سد کجکی سد کمالخان ساخته شد و این سد ۵۰ میلیون مترمکعب مخزن آبی دارد، اما نکته کلیدی بند انحرافی سد است و به حدی که مخزن سد میرسد، بند انحرافی آب را به سمت گودرزه منتقل میکند و این یک ابزار سیاسی برای گرفتن امتیاز از ایران است و افغانستان از این ابزار به درستی استفاده میکند.
این کارشناس و فعال حوزه آب در ادامه بیان کرد: در این میان طی سالهای اخیر جریانهای مردمی به سمت بازگو کردن مسئله رفتند و در این دو سال اخیر این مسئله به یک مطالبه ملی تبدیل شد و این خط درست به افراد دغدغهمند و مرکز منتقل شد و نتیجه این جریان این شد که حاکمیت به فکر جلوگیری از انحراف آب رفت.
کمالی با اشاره به آخرین وضعیت آب سیستان گفت: از سال ۱۳۹۸ تاکنون هیج آورده آبی در تالاب هامون نیامده است و در چاه نیمههای شمال استان سیستان و بلوچستان نیز هیچ آبی تحت عنوان حق آبه وارد نشده است.
آب ورودی به سیستان دشتمال است نه حق آبه
این کارشناس و فعال حوزه آب ادامه داد: وقتی سد کمالخان تا یک جایی پر میشد و آب به گودزره منحرف میشد مردم افغانستان در مرز ایران نیز دچار خشکسالی میشدند و مقدار آبی برای مرز خودشان رها میکردند و مقداری آب کمتر از ۲۰ مترمکعب در ثانیه وارد کشور میشد و شاید در سال ۱۳۹۸ چند صد برابر این دبی آب وارد کشور میشد و مسئولین هم برای اینکه فشار را از خودشان کم کنند میگفتند این آب حق آبه ایران است، ولی این چالش سال ۱۴۰۰ را داشتیم و برای این آب آقای کاظمی قمی برای این آب دشتمال پیام تبریک صادر کرد که اعتراضاتی را از سوی مردم به همراه داشت.
وی افزود: امسال با همین شرایط مقداری آب آمده است و به سد جریگه در ورودی کشور رسید و تقریبا الان دارد به راکد بودن میرسد یعنی آب زنده و در جریانی نیست و متاسفانه همین خط اشتباه در کشور مجدد مطرح میشود و اینها باعث میشود که مطالبه درست به انحراف برسد؛ ما نمیگوییم ورودی آب نداشتیم، اما این آب نه حق آبه است نه چیز دیگری و صرفا یک دشتمالی بوده است و تنها مزیت عدم انحراف به گودزره بوده است البته ورودی آب به سیستان در زمان سیلاب چند میلیارد متر بوده و در حال حاضر برای ۲۰ میلیون مترمکعب حرف میزنیم.
لزوم توجه به حکمرانی منطقهای
فاطمه شاهسوند، کارشناس و پژوهشگر حوزه آب با اشاره به لزوم مدیریت آب گفت: راهکاری که به ذهن من میرسد این است که برای آبخیزداری باید مدیریت جامع داشته باشیم و حکمرانی مبتنی بر حوضههای منطقهای آبخیز پارادایمی است که میتواند درستتر باشد و حوضه آبخیز به عنوان یک واحد از سرزمین میتواند راهگشا خیلی از مسائل باشد البته باید آبخیزداری را به جز حفاظت از آب و خاک در مدیریت یکپارچه سرزمین تعریف کنیم و عملا کشورداری را در آبخیزداری رقم میزنیم.
وی افزود: مولفه آبی جدا شده از مسائل محیط زیست، اجتماعی و سیاسی نیست و در هم تنیده است و وارد گود میشویم متوجه ارتباط آنها خواهیم شد و برای تمرکز زدایی باید شهرهای مختلف را مورد توجه عادلانه قرار دهیم و یکی از راهکار جدی گرفتن حکمرانی منطقهای است.
شاهسوند در ادامه با پاسخ به چالشهای مبتنی بر حکمرانی منطقهای بیان کرد: این نگاه با همدیگه منافات ندارد که هم نگاه ملی داشته باشیم و هم نگاه محلی و همین الان زیرساختهای آن فراهم است؛ سیاستگذار باید هزینه فایده کند و ببیند که فایده از هزینه بالاتر است یا خیر و قاعدتا در هر منطقه تفاوتهایی وجود دارد و این باید در مدیریت حوضه آبخیز نیز در نظر گرفته شود؛ به طور کلی یک نسخه واحد برای همه جا پیچیدن کار اشتباهی است و این در حکمرانی منطقهای تا حدودی حل خواهد شد.
این کارشناس آب عنوان کرد: درباره همین مثال سیلاب مطالعات تطبیقی خوبی انجام شده است، ما کشوری نیستیم که از لحاظ پژوهشی فنی و تکنولوژی ضعیف باشیم، اما نمیتوانیم این تکنولوژی را مدیریت کنیم و از فناوریهایی که داریم استفاده کنیم مگر کم اساتیدی داریم که در حوزه آبخیزداری سرشناس باشند، اما باید این ایدهها مانند شهر اسفنجی در سنگاپور استفاده کنیم و همه اینها اجرایی است به شرطی که تازه صبح جمعه یادمان نیفتد که باید سیل را مدیریت کنیم.
شاهسوند ادامه داد: وقتی صحبت از حکمرانی منطقهای بر مبنای آبخیز میکنیم شامل همه مصارف خانگی و صنعت و کشاورزی خواهد شد و باید بتوانیم الگوی کشت را اصلاح کنیم و کشاورزی را بهره ور کنیم.
وی با اشاره به سندرم سیل-خشکسالی گفت: مسئله تغییر اقلیم در مدیریت بحران وجود دارد، از ابتدای سال آبی تا اسفند به نسبت مدت مشابه ۶۸ درصد کاهش بارندگی مواجه شدیم و بعد از آن در اسفند سیل داشتیم که این مسئله میانگین را بالا میبرد، اما با سیلاب غافلگیر میشویم و این مسئله باید در قوانین ما دیده شود، زیرا این تغییر اقلیم به بحران ضریب خواهد داد.
مسائل آبی پس از گذر موقتی از بحران فراموش میشود
امین کمالی، کارشناس و فعال حوزه آب در ادامه برنامه با اشاره به طرحهای اضطراری تامین آب در سیستان گفت: در خصوص مسئله طرحهای اضطراری یک چالشی که دیده نمیشود و طی سالهای آینده سرانجام این طرحها را نافرجام میکند این است که نمیدانیم این طرحها قرار است به کجا برسد و علت آن نداشتن سند چشم انداز است؛ باعث میشود طرحهای متعددی تعریف کنیم و مشخص نباشد که این طرحهای با چه تضمینی اجرا میشود و قرار است چه مسئلهای را حل کند، به طوری که یک طرح با طرح دیگر جابجا میشود.
این کارشناس بیان کرد: به عنوان مثال در طرح انتقال آب دریای عمان اگر در مناطق جنوب استان زیرساختش فراهم باشد میتوانیم آب را پیش از دریا با هزینه کمتر به شمال استان منتقل کنیم، اما وقتی زیرساخت فراهم نیست پایداری آب دریا باعث میشود مسئله آب شرب تا زمانی با چالش مواجه نشود، ولی همین پوشش بخشی از آب شرب قدرت چانهزنی را با افغانستان برای احیای تالاب هامون و پر کردن چاه نیمهها بالا میبرد.
کمالی در ادامه عنوان کرد: وقتی چاه عمیق و نیمه عمیق میزنیم باید بدانیم این آب در چه حجمی و به چه مدتی برای حل بحران متصور شدهایم یا درباره چاه ژرف پس از ۱۰ سال تحقیقات هنوز آب آن وارد مدار نشده است و بعد از اینکه آقای ستاری رفت، چاه ژرف را هم با خودش برد.
وی افزود: مثلا در چاه زدن برای طرح اضطراری تامین آب شرب، از این آب برای کشاورزی استفاده میشود و کلا سفرههای زیرزمینی از بین میبرد یعنی تفکر واحدی برای حل چالش وجود ندارد؛ با چاه زدن نه تنها خودمان را به افغانستان وابسته میکنیم بلکه ته مانده امید را نیز از بین میبریم.
این فعال حوزه آب ادامه داد: مسئله طرحهای اضطراری آب در شمال استان و طرحهای آبخیزداری در جنوب استان معمولا در مواقع بحران مطرح میشود و تیتر یک میشود و پس از گذر موقتی از بحران فراموش میشود و هیچ الزامی جهت اجرای گفتهها توسط دولت وجود ندارد.
کمالی در پایان گفت: کار فرهنگی که آمریکا در افغانستان علیه ایران انجام داد از کار نظامی بیشتر بود و کلیدواژه آب ناموس ماست در افغانستان رواج پیدا کرد و این را ابزاری برای جابجایی قدرت در افغانستان قرار داد و ما نیز به کارهای موقتی مثل بستن مرز یا فشار به اتباع روی آوردیم که حتی مسئله را حل نمیکند بلکه تنش را در منطقه افزایش میدهد و چالشها را بیشتر میکند.
فیلم کامل: