گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو: بار دیگر و در میان موج جدید تجاوزات اسرائیل به فلسطین و لبنان، بحث راهحل دو دولتی بهعنوان طرحی برای حل مسئله فلسطین مطرح شده است. اما این طرح، در طول دههها، چیزی جز ابزاری برای فریب افکار عمومی و دادن زمان به اشغالگران نبوده است. در حالی که واقعیتهای میدانی نشان میدهند رؤیای یک دولت مستقل فلسطینی عملاً به سرابی تبدیل شده است.
یکی از گامهای جدید رژیم صهیونیستی در راستای حذف هویت فلسطینی، ممنوعیت فعالیت آژانس امدادرسانی و کار سازمان ملل برای آوارگان فلسطینی (آنروا) است. این اقدام، ضربهای جدی به هزاران خانواده فلسطینی است که از حمایتهای این آژانس بهرهمند بودند. رژیم اشغالگر با این حرکت، بار دیگر نشان داد که حتی حداقل حقوق انسانی آوارگان فلسطینی را تحمل نمیکند و در مسیر حذف کامل مسئله فلسطین گام برمیدارد.
دههها مذاکره میان رژیم صهیونیستی و طرف فلسطینی، تنها به ابزاری برای تحمیل واقعیتهای میدانی جدید توسط اشغالگران تبدیل شده است. اسرائیل، با حمایت کامل ایالات متحده و برخی کشورهای غربی، از این مذاکرات بهعنوان پوششی برای گسترش شهرکسازی، بلعیدن زمینهای فلسطینیان و تثبیت اشغالگری استفاده کرده است.
این مذاکرات که عملاً به مذاکره برای مذاکره تبدیل شدهاند، نهتنها نتیجهای در بر نداشتهاند، بلکه فرصتهای طلایی را برای تغییر وضعیت به نفع اشغالگران فراهم کردهاند. این در حالی است که حق بازگشت آوارگان فلسطینی، تشکیل یک دولت مستقل و توقف اشغالگری، در تمام این سالها عملاً به فراموشی سپرده شده است.
رژیم صهیونیستی در طول دهههای اشغال، سیاستهای سختگیرانه و اقدامات سرکوبگرانهای را علیه فلسطینیها اعمال کرده که زندگی آنان را به جهنمی غیرقابلتحمل تبدیل کرده است. این فشارها که در کرانه باختری و نوار غزه بهصورت گسترده اعمال میشود، تمامی ابعاد زندگی فلسطینیان را تحت تأثیر قرار داده است.
در کرانه باختری، رژیم اشغالگر با اتخاذ سیاستهای مختلف تلاش کرده است هویت و حقوق فلسطینیان را نابود کند. برخی از مهمترین اقدامات رژیم صهیونیستی در این منطقه شامل موارد زیر است:
در نوار غزه، شرایط بهمراتب وخیمتر است. این منطقه که بهطور کامل تحت محاصره رژیم اشغالگر قرار دارد، با بحرانی انسانی روبهرو است که مردم را از ابتداییترین نیازهای زندگی محروم کرده است:
در چنین شرایطی، فلسطینیان راهی جز مقاومت ندارند. مقاومت آنان، همواره پاسخی به تجاوزگریهای رژیم اشغالگر بوده است و در دو قالب اصلی صورت میگیرد:
مقاومت فلسطینیان که با ارادهای بینظیر همراه است، همچنان ستون اصلی ایستادگی در برابر ظلم و اشغالگری محسوب میشود. این مبارزات، نمادی از تلاش مردم فلسطین برای حفظ هویت ملی و حقوق اساسی خود است.
در هفتم اکتبر ۲۰۲۳، فلسطینیها با طوفان الاقصی خشم فروخورده خود را به نمایش گذاشتند. این اقدام، پاسخی به دههها سرکوب و ظلم اشغالگران بود. در مقابل، اسرائیل با حمایت کشورهای غربی، به جنایتهای نسلکشی گسترده روی آورد.
جهان مدعی تمدن، این کشتارها را با توجیهات واهی دفاع از خود توجیه کرد؛ توجیهاتی که در عمل چیزی جز بیتوجهی به حقوق اولیه فلسطینیان نبود.
یکی از دردناکترین جنبههای بحران فلسطین، وارونهنمایی حقیقت توسط برخی رسانهها و کشورهای عربی و غربی است. در این روایت تحریفشده، فلسطینیها بهخاطر مقاومتشان در برابر اشغالگری، مقصر معرفی میشوند.
باید یادآور شد که حتی اگر برخی گروههای فلسطینی دچار اشتباه شوند، این موضوع مشروعیت آرمان فلسطین را باطل نمیکند. فلسطینیها، بهعنوان ملتی که از سرزمین مادری خود اخراج شدهاند، حق دارند به هر شکلی از حقوق خود دفاع کنند.
تأسیس رژیم صهیونیستی، بخشی از پروژه استعماری غرب برای تجزیه جهان عرب بوده است. این رژیم، بهعنوان یک پایگاه پیشرفته استعماری، با هدف جداسازی ارتباط زمینی میان مشرق عربی و مغرب آن و همچنین جلوگیری از اتحاد کشورهای عربی شکل گرفت.
این پروژه که با توافق سایکس-پیکو آغاز شد، با حمایت از جنگهای داخلی و تضعیف دولتهای مرکزی کشورهای عربی ادامه یافت. هدف اصلی این پروژه، تبدیل جهان عرب به مجموعهای از دولتهای ضعیف و وابسته بود که هیچ تهدیدی برای اسرائیل یا منافع غرب نداشته باشند.