گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»- سیده حنانه حسینی؛ امروز نوزدهم ذیالحجه است؛ پس از نماز مراسم بیعت ادامه یافت و مسلمانان کنار دو خیمه صف کشیدهاند و ابتدا با پیامبر(ص) دست بیعت دادند و سپس به خیمه امیرالمؤمنین(ع) رفته دست بیعت مىدادند و «السلام علیک یا أمیرالمؤمنین» مىگفتند و با تبریک و تهنیت بیرون مىآمدند.
امروز نیز مراسم بیعت تا پاسى از شب ادامه یافت و بعد از آن مسلمانان براى استراحت به خیمههایشان رفتند تا بقیه افراد فردا بیعت کنند.
قومی که امام آنها سوسمار است
منافقین در این شب در اجتماعات چند نفرى کنار یکدیگر جمع شدند و کلماتى کفرآمیز بر زبان راندند و تا آنجا پیش رفتند که عدهاى از آنها با اشاره به سوسمارى که در حال گذشتن از کنار خیمه بود گفتند: «اى کاش محمد این سوسمار را به جاى على امیر ما قرار مىداد!»
ابوذر سخن آنان را شنید و براى پیامبر(ص) نقل کرد؛ حضرت سراغ آنان فرستاد. وقتى حاضر شدند خبر ابوذر را برایشان بازگو کرد؛ آنان با بىشرمى سخنان خود را انکار کرده و قسم خوردند که چنین نگفتهاند.
اما از طرف خداوند آیه 74 سوره توبه در ردّ آنان آمد:
«یَحْلِفُون بِاللَّهِ ما قالوا وَ لَقَد قالوا کلِمةَ الکُفر بَعْد اِسلامِهم»
«به خدا قسم یاد مىکنند که نگفتهاند در حالى که سخن کفر را بعد از اسلامشان بر زبان آوردهاند»
سپس حضرت فرمود: «آسمان سایه نینداخته و زمین بر خود حمل نکرده راستگوتر از ابوذر را، و جبرئیل برایم خبر آورده که روز قیامت قومى را مىآوردند که امام آنان سوسمار است! مواظب باشید که شما نباشید!!»
شعر«حسان بن ثابت» در مورد غدیرخم
در این روز واقعهاى رُخ داد که بر زیبایى غدیر افزود. «حسان بن ثابت» شاعر عربزبان که فیالبداهه شعر مىسرود در غدیر حضور داشت. این مراسم عظیم و شگفت به او شور خاصى داده بود، تا آنجا که ده بیت شعر در مورد غدیر سرود. او شعرش را نزد پیامبر(ص) آورد تا براى خواندن آن اجازه بگیرد.
پیامبر(ص)به او اجازه داد و او شعرش را در اجتماع عظیم مردم خواند و نشاطى دو چندان به جمعیت بخشید، و بهعنوان یک سند تاریخى از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند.
ترجمه فارسی شعر حسان
«آیا نمیدانید که محمد پیامبر خدا(ص) کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد، و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود، و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرسانده ای.
در اینجا بود که پیامبر(ص) دست علی علیه السلام را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود: «هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا به یاد می سپارد و فراموش نمیکند، مولای او بعد از من علی است، و من فقط به او - نه به دیگری - به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم.
پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار.
پروردگارا یاری کنندگان او را یاری فرما؛ بخاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکی ها مانند ماه شب چهارده روشنی می بخشد.
پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می ایستند خودت جزا بده»
منابع:
مناقب ابن شهر آشوب : ج2 ص242. بحارالانوار: ج 37 ص 163. عوالم العلوم: ج 3 /15 ص 163
امالی صدوق مجلس 84 حدیث 3
مطالب را قبلا نشنيده بودم خيلي جالب بود مرسي